اوف قلمبگی کوسشو نگا، نه جون نگاه، انصافا کردن نداره؟
فکر کنم من شما را نمی دونم خو دمو می گم شتر در خو اب بیند پنبه دا نه این شعر در اصل وا سه منه بد شا نسه به با سن بزر گوا ر پسر هم قا نع هستم که نیس چه بر سد به این که وا قعا جا ی تا مل داره خلقت افرید گا ر که با ید احسن گفت.
آخ اگه کنارم بودی با همون نخ بهشتت همچین اون کوس و جون نازتو میخوردم گدازش میزدم که وقتی به خودت میومدی میدیدی هیچی از عقبه نازو شیرینت نمونده
اوف جانم چ کون بزرگی داره چسبیدن بههمچین کونایی حال میده
کون مامانم همینقدره ولی نمیزاره ک بکنمش…
اووووووووووووووووووووف