جنگجو؛ شمشیر و سپرشو داده دسته یکی از بچه ها
یه طبلم داده دست اون یکشون که سرشون گرم بشه
الانم خیز گرفته روی نیزش که مامانشونو ببره پشت علوفه ها بگاد :D
جنگجو: زن چرا آبرو واسم نمیذاری آخه چرا اینقدر کون میدی؛ می خوای همین جا این نیزه رو بکنم توی کونت
خانم: خدا ننتو مرگ بده مرد؛ اگه منو به نیزه بکشی پس بچه هاتو کی بزرگ کنه
جنگجو: برو درتو بذار زن؛ از کجا معلوم اینا بچه های من باشن ملعون
خانم: به پشم شتر جدم قسم من به غیر از تو به کسی کس ندادم؛ هر چی دادم کون بوده و بس
جنگجو: از کجا معلوم از کونت چکه نکرده باشه توی کست
خانم: نه نه نفوس بد نزن مرد؛ اینا توله های خودتن
جنگنجو: تو لیاقت منو نداری (بغض و گریه ی جنگجو)
اون بچه که کونش به دوربین (نقاش) خیلی پپس آخرش هم کونی می شه . هدف نقاش از تاکید روی کونش هم رسوندن همین پیام بوده . ببینید دست مادر چطور نگاه بیننده رو به سمت کونش هدایت می کنه . ولی اون یکی که شمشیر دست گرفته از اون خانوم بازای تیر می شه . می بینید چطور آنتن کیرش بهش پیام داد کجا رو نگاه کنه ؟!
جنگنجو: پاشو بیا که می خوام کس و کونتو گشاد کنم :->
خانم: إ وا خدا مرگم بده جلوی بچه ها که نمیشه کیرتو بکنی توی حلقم، بعدشم بزنی جا :D
یه عکس تاریخی و هزاران داستان سر به مهر…
مونا لیزا سیخی چند؟!!
چقدر پستونای زنه کوچیکه
معلوم نیست اون 2 تا نره خر رو پس کی شیر داده
نتیجه گیری: طرف زنه دومه شایدم زنه همسایه :D