چه عمه مهربونی ای جانم، چقدر هم خوردنیه ناناز
یادش بخیر…ده دوازده سال پیش منم ی همچین زیدی داشتم.مطلقه بود.هروقت باهم بودیم دیوونه میشد.خیلی باهم حال میکردیم.منم اونموقع اوج شهوتم بود.اوایل آبدارشدنم بودو…
من اگه همچین عمه ای داشتیم روزی ده بار میکردمش
جون به این عمه