داشتم یهدختره رو میکردم زل زدم به چشماش شهوت از توش داشت میزد بیرون اونمزل زده بود به چشمام و ناله ی عجیبی میکرد لبمو که گذاشتم رو لبش آبم اومد ولی هنوز نگاهش و وحالت چشماشو فراموش نکردم
دو تا کشتی گیر هم به چشمهای هم خیره میشن البته اون پوزیشن واسه بگا نرفتن.و این برای گایش بهتر
صحنه جالبیه