جنده بیکس

1392/02/18

کوله پشتیم رو انداختم رو شونم.هی! از بس خانواده ام حرفمو نفهمیدن که مجبور شدم از خونه فرار کنم.گناه من تنها درخواست کمی آزادی بود.21 سال داشتم ولی پدرم اجازه استفاده از موبایل رو بهم نمیده. بدون چادر مشکی و هد اجازه بیرن رفتن نداشتم.دانشگاهم نذاشتم برم که یه وقتی به گناه وسوسه نشم.
بخاطر همین خونه رو ترک کردم.
تو خیابون گشت میزدم و میدونستم شب جز پارک جایی رو واسه خواب ندارم.شب شد.حدود دوازده بود.صدای بوق ماشینی منو وادار کرد تا به خیابون نگاه کنم.تندر سفیدرنگی بود.یه پسر توش نشسته بود.

  • خانومی!در خدمت باشیم.خاااااااااانوم.یه شبه ها.پول خوب میدم
    -گمشو عوضی
    -برو بابا تو اهلش نیستی
    -برو آشغال
    ماشین رفت.فکر کردم.تا اخر عمر که نمیتونستم تو پارک بمونم.پنجاه هزار تومن داشتم بلاخره تموم میشه که.تصمیم گرفتم ماشین بعدی اگه اومد سوار شم
    از شانس خوبم یه ساعت بعد یه بی ام و کوپه قرمز اومد.چندتا بوق زد.منم با یه عشوه سوار شدم.
    -جیگر اسمت چیه؟
    -یلدا
    -من بردیام.جنده ای؟
    -نه
    -پس چرا سوار شدی؟
    -میخوام واسه اولین بار سکس کنم
    -نه بابا.پس فردا میندازی گردنمون کونمونو میگان.پیاده شو
    -نه.من اگه میخوای اصلا این دفعه اول پول نمیگیرم
    -باشه ولی اگه چیزی بگی مطمن باش زندت نمیزارم
    -باشه
    رسیدیم خونش.یه خونه ویلایی شیک.رفتیم تو.منو برد تو اتاق خواب و گفت آماده شو تا من برگردم
    لباسامو در آوردم.لخت شدم.رفتم زیر پتو.در باز شد.خودش با یه پسر دیگه اومدن.سکته کردم.قرار بود یکی باشه ولی حالا
    پتو زدن کنار.ترسیدم خواستم فرار کنم.نذاشتن.اون پسره که اسمش سپهر بود لبامو بوسید منم همراهیش کردم.بردیام سینه هامو میخورد.حال میکردم.شدیددددددددددد
    کیراشونو گذاشتن دم دهنم.از هر کدوم یه لیس میزدم و تخماشونو یه گاز کوچو میگرفتم که دادشون بلند میشد .پاهامو به دو طرف تخت بستن.بردیا کیرشو گذاشت دم کسم .آروم فشار داد.یه کم رفت تو.سوزش عمیقی حس کردم.درد داشت خیلی.کیرشو درآورد و خون کمی که روی کیرش بود پاک کرد
    دوباره آروم کرد تو و آروم تلمبه زد.من جیغم رفت هوا که سپهر یه چک زد تو گوشم که بیحال افتادم.انقدر کرد که من ارضا شدم و اونم بعد از من بعد از چند دقیقه ارضا شد.حالا نوبت سپهر بود.ولی من اصلا نمیتونستم ادامه بدم…سپهر خوابید.بردیا منو رو سپهر خوابوند و کیره سپهرو همونجوری کرد تو کسم و منو بالا پایین کرد. منو کرد که من دوباره ارضا شدم.اونام منو خوابوندنو سپهر آبشو ریخ تو دهنم و مجبورم کرد قورت بدم.دیگه از شدت خستگی تو بغلشون خوابم برد.صبح بیدار شدم دیدم بردیا پولو گذاشته رو تخت.مقدار پول خوبی بود
    از خودم بدم اومد.من دختر شریفی بودم.حالا با جندگی پول در بیارم؟؟
    پولو بر نداشتم.تصمیممو گرفته بودم
    :
    مادر و پدر عزیزم.سلام.بزرگترین اشتباه من تو زندگی ترک خونه بود
    دوستتون دارم.حلالم کنید.خداحافظ

نامه رو تو صندوق پستی انداختم.گوشه پارک نشستم.تیغ رو در اوردم.طبق متنی که خوندم خیلی دقیق و با درد فراوان رگمو میزنم تا از این دنیای بیرحم نکبتی خلاص شم.

این داستان واقعی نبود ولی در جامعه امروز ما ممکن است هر هفته چند زن اینگونه بمیرند
امیدوارم دیگه تو جامعه ما این اتفاق ها نیوفته

نوشته: سارا


👍 0
👎 0
58113 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

379631
2013-05-08 00:52:55 +0430 +0430
NA

هی خدا

0 ❤️

379632
2013-05-08 01:03:46 +0430 +0430

و بدین ترتیب دختر باکس تبدیل می شود به جنده بی کس.
خود کرده را …

0 ❤️

379633
2013-05-08 01:31:30 +0430 +0430

آهای پدرها و مادرهائی که فکر میکنید با محدود کردن بچه هاتون همه چیز درست میشه و اونا خوب تربیت میشن از این داستانهای متاسفانه واقعی تو جامعه ما خیلی زیاده ،بهتر نیست برای تربیت بچه هامون مطالعه کنیم و براشون وقت بذاریم؟به شعورشون احترام بذاریم و با راهنمائی هامون مسیر رشد رو براشون هموار کنیم؟
یه کم به خودمون بیایم اگر حتی دوست داریم بچمون مذهبی بار بیاد از مذهب با واقعیت مذهب نه افسانه سازی چیزی که امروز متاسفانه در مدارسمون به شدت رواج پیدا کرده سعی کنیم تو تربیت بچه هامون سعی کنیم از جاذبه ها استفاده کنیم نه کس شعرای متعصبانه

0 ❤️

379634
2013-05-08 01:59:26 +0430 +0430
NA

واسه اولین بار رو داستانا نظر میدم.
واقعا حرف دل منو زدی. خیلی از کسایی که ما به عنوان جنده میشناسیمشون داستان زندگیشون پر از مسایلیه که ما نمیتونیم تصورشم بکنیم. شاید اگه هر کدوم از ما رو در شرایط اونا قرار میدادن وضعیتمون به مراتب بدتر از اونا میشد. کاش پسرا وقتی با یه جنده سکس میکنن، بعد سکس نیم ساعت وقت بزارن و داستان زندگیشو گوش بدن. هر کدومشون یه دنیا غم پشتشونه. یه دنیا بدبختی. یه دنیا عذاب. یه دنیا اندوه. یه دنیا مشکلات.
دکتر شریعتی میگه: دختری که برای به دست آوردن دلت تنش را به تو هدیه میکند فاحشه نیست و دختری که برای به دنبال خود کشاندن تو تنش را از تو دریغ میکند باکره نیست. من به فاحشه بودن ذهن باکره ها و باکره بودن ذهن فاحشه ها ایمان دارم.
البته اینم بگم که بعضیام هستن که تنها از سر لذت یا عادت به این کار مشغولن و بعضیام هستن که پول واسشون همه چیزه. ولی در کل درصدشون کمتره.
جالبه!!! بعد یه ماه اولین داستانی بود که خوندم. اونم کاملا اتفاقی. اول خواستم نخونم. قسمتو ببین!!!

0 ❤️

379637
2013-05-08 03:44:39 +0430 +0430
NA

موهای بدنم سیخ شد فیلم هندی زیاد میبینیا
ولی درسته به نظرمن هرچی ادمو وادار به انجام ندادن چیزی کنن ادم بیشتر نسبت به اون چیز حریص میشه و لج میکنه

0 ❤️

379638
2013-05-08 05:47:15 +0430 +0430
NA

خوبه دیگه تا بهت گفتن بالا چشمت ابروست رفتی خوابیدی زیرپای پسره.
در ضمن مگه قراره همه آدما برن دانشگاه ؟
مگه اونا که دانشگاه نرفتن براشون بد شده! ؟
میخای اشتباهتو بندازی گردن پدر مادرت ؟
پدرت حتما تو رو خوب میشناخته که خواسته جلوت رو بگیره. آدمای مثل تو هرکدوم چنتا پلیس باید ازشون محافظت کنن که خراب نشن.
حرف پدرت رو گوش میکردی الان یه دختر خانم بودی نه یه جنده.
در ضمن هنوز پنجاه هزارتومنت رو خرج نکرده بودی .واسه پول رفتی دادی بعد پول رو هم برنداشتی. ایول به مرامت.
برو جمع کن چرت و پرتات رو مرتیکه اخمق

0 ❤️

379639
2013-05-08 05:52:48 +0430 +0430
NA

این خود دختر ها هستند که میخوان ازشون سوءاستفاده بشه
اگرم خونه ترک میکنن دودش تو چشم خودشون میره و جنده میشن

0 ❤️

379640
2013-05-08 06:23:15 +0430 +0430
NA

خیلی ها هم هستند که تن به هزار کار سخت و طاقت فرسا می دن و خودشون و خونوادشون رو اداره می کنن ولی فوری به همین زودی جنده نمی شن. دیگه همه چی رم گردن پدر مادر ها نمی شه انداخت.

0 ❤️

379641
2013-05-08 07:13:43 +0430 +0430
NA

خطابم تو نیستی دختر تو داستانته :
تو که پول نمیخواستی واسه چی دادی ؟
و اگه لذت میخواستی چرا اینقدر آه و اوه میکنی
اگه میخواستی خودکشی کنی چرا 24 ساعت زودتر این کارو نکردی
ااصلا یه انسان عاقل همیشه دنبال موقعیتی بهتر از حالاست
جندگی بهتر از محدودیت تو خونته ؟
خودکشی بهتر از جندگیه ؟
روزهای کم گذشته مهمتر از روزهای طولانی آیندست ؟
شرایط محیطی اصلا خوب نیست اما کاش کمی تحمل داشته باشیم و منتظر زمانی باشیم که موثر باشیم نه متاثر و علت باشیم نه معلول

0 ❤️

379642
2013-05-08 08:02:08 +0430 +0430
NA

با حرفات موافقم. هرکی داستانی داره نیاید کسی و سرزنش کرد.

0 ❤️

379643
2013-05-08 11:36:34 +0430 +0430
NA

اینکه آزادی انسانی ازش گرفته بشه ظلمه ، اما منطقی نیست که برای رهایی از افکارمتحجرانه خونوادت خودتو اسیر شهوت دیگران کنی و برده ی جنسی اونها بشی !
به نظرم تن فروشی نه برای لقمه ای نونه و نه تاوانی برای رسیدن به آزادیه
بلکه راهی برای ارضای حس زیاده خواهی طرفه چه نیازهای جنسیش ، چه مالی .
زیادن زنای کارگری که برای یه لقمه نون حلال صبح تا شب کارگری میکنن

0 ❤️

379644
2013-05-08 15:40:43 +0430 +0430
NA

یاد آهنگ پیاده میشم یاس افتادم :-)

0 ❤️

379646
2013-05-08 18:47:01 +0430 +0430
NA

خوب بود سارا خانم اما کوتاه …عجله داشتی به آخر داستان برسی …آرام جانم آرام

0 ❤️

379647
2013-05-08 21:48:03 +0430 +0430
NA

منم مثل zhandarm

0 ❤️

379648
2013-05-09 09:54:57 +0430 +0430
NA

واقعا که گل گفتی پدر مادرا بجای سخت گیریشوت راه درست تربیت کردنو یاد بگیرن

0 ❤️

379649
2013-05-10 15:42:35 +0430 +0430
NA

بابا بیخیال اگه زنده ای بگو از نگرانی در بیاییم وگرنه خدا رحمتت کنه

0 ❤️

379650
2013-05-11 06:10:10 +0430 +0430
NA

:| :( :’’(

0 ❤️

670978
2018-01-26 01:32:51 +0330 +0330

همیشه سخت گیری های زیاد و یا آزادی زیاد آدمو خراب میکنه کاش همه خانواده ها درک کنن که باید باهم دوست بود

0 ❤️