کوله پشتیم رو انداختم رو شونم.هی! از بس خانواده ام حرفمو نفهمیدن که مجبور شدم از خونه فرار کنم.گناه من تنها درخواست کمی آزادی بود.21 سال داشتم ولی پدرم اجازه استفاده از موبایل رو بهم نمیده. بدون چادر مشکی و هد اجازه بیرن رفتن نداشتم.دانشگاهم نذاشتم برم که یه وقتی به گناه وسوسه نشم.
بخاطر همین خونه رو ترک کردم.
تو خیابون گشت میزدم و میدونستم شب جز پارک جایی رو واسه خواب ندارم.شب شد.حدود دوازده بود.صدای بوق ماشینی منو وادار کرد تا به خیابون نگاه کنم.تندر سفیدرنگی بود.یه پسر توش نشسته بود.
نامه رو تو صندوق پستی انداختم.گوشه پارک نشستم.تیغ رو در اوردم.طبق متنی که خوندم خیلی دقیق و با درد فراوان رگمو میزنم تا از این دنیای بیرحم نکبتی خلاص شم.
این داستان واقعی نبود ولی در جامعه امروز ما ممکن است هر هفته چند زن اینگونه بمیرند
امیدوارم دیگه تو جامعه ما این اتفاق ها نیوفته
نوشته: سارا
و بدین ترتیب دختر باکس تبدیل می شود به جنده بی کس.
خود کرده را …
آهای پدرها و مادرهائی که فکر میکنید با محدود کردن بچه هاتون همه چیز درست میشه و اونا خوب تربیت میشن از این داستانهای متاسفانه واقعی تو جامعه ما خیلی زیاده ،بهتر نیست برای تربیت بچه هامون مطالعه کنیم و براشون وقت بذاریم؟به شعورشون احترام بذاریم و با راهنمائی هامون مسیر رشد رو براشون هموار کنیم؟
یه کم به خودمون بیایم اگر حتی دوست داریم بچمون مذهبی بار بیاد از مذهب با واقعیت مذهب نه افسانه سازی چیزی که امروز متاسفانه در مدارسمون به شدت رواج پیدا کرده سعی کنیم تو تربیت بچه هامون سعی کنیم از جاذبه ها استفاده کنیم نه کس شعرای متعصبانه
واسه اولین بار رو داستانا نظر میدم.
واقعا حرف دل منو زدی. خیلی از کسایی که ما به عنوان جنده میشناسیمشون داستان زندگیشون پر از مسایلیه که ما نمیتونیم تصورشم بکنیم. شاید اگه هر کدوم از ما رو در شرایط اونا قرار میدادن وضعیتمون به مراتب بدتر از اونا میشد. کاش پسرا وقتی با یه جنده سکس میکنن، بعد سکس نیم ساعت وقت بزارن و داستان زندگیشو گوش بدن. هر کدومشون یه دنیا غم پشتشونه. یه دنیا بدبختی. یه دنیا عذاب. یه دنیا اندوه. یه دنیا مشکلات.
دکتر شریعتی میگه: دختری که برای به دست آوردن دلت تنش را به تو هدیه میکند فاحشه نیست و دختری که برای به دنبال خود کشاندن تو تنش را از تو دریغ میکند باکره نیست. من به فاحشه بودن ذهن باکره ها و باکره بودن ذهن فاحشه ها ایمان دارم.
البته اینم بگم که بعضیام هستن که تنها از سر لذت یا عادت به این کار مشغولن و بعضیام هستن که پول واسشون همه چیزه. ولی در کل درصدشون کمتره.
جالبه!!! بعد یه ماه اولین داستانی بود که خوندم. اونم کاملا اتفاقی. اول خواستم نخونم. قسمتو ببین!!!
موهای بدنم سیخ شد فیلم هندی زیاد میبینیا
ولی درسته به نظرمن هرچی ادمو وادار به انجام ندادن چیزی کنن ادم بیشتر نسبت به اون چیز حریص میشه و لج میکنه
خوبه دیگه تا بهت گفتن بالا چشمت ابروست رفتی خوابیدی زیرپای پسره.
در ضمن مگه قراره همه آدما برن دانشگاه ؟
مگه اونا که دانشگاه نرفتن براشون بد شده! ؟
میخای اشتباهتو بندازی گردن پدر مادرت ؟
پدرت حتما تو رو خوب میشناخته که خواسته جلوت رو بگیره. آدمای مثل تو هرکدوم چنتا پلیس باید ازشون محافظت کنن که خراب نشن.
حرف پدرت رو گوش میکردی الان یه دختر خانم بودی نه یه جنده.
در ضمن هنوز پنجاه هزارتومنت رو خرج نکرده بودی .واسه پول رفتی دادی بعد پول رو هم برنداشتی. ایول به مرامت.
برو جمع کن چرت و پرتات رو مرتیکه اخمق
این خود دختر ها هستند که میخوان ازشون سوءاستفاده بشه
اگرم خونه ترک میکنن دودش تو چشم خودشون میره و جنده میشن
خیلی ها هم هستند که تن به هزار کار سخت و طاقت فرسا می دن و خودشون و خونوادشون رو اداره می کنن ولی فوری به همین زودی جنده نمی شن. دیگه همه چی رم گردن پدر مادر ها نمی شه انداخت.
خطابم تو نیستی دختر تو داستانته :
تو که پول نمیخواستی واسه چی دادی ؟
و اگه لذت میخواستی چرا اینقدر آه و اوه میکنی
اگه میخواستی خودکشی کنی چرا 24 ساعت زودتر این کارو نکردی
ااصلا یه انسان عاقل همیشه دنبال موقعیتی بهتر از حالاست
جندگی بهتر از محدودیت تو خونته ؟
خودکشی بهتر از جندگیه ؟
روزهای کم گذشته مهمتر از روزهای طولانی آیندست ؟
شرایط محیطی اصلا خوب نیست اما کاش کمی تحمل داشته باشیم و منتظر زمانی باشیم که موثر باشیم نه متاثر و علت باشیم نه معلول
با حرفات موافقم. هرکی داستانی داره نیاید کسی و سرزنش کرد.
اینکه آزادی انسانی ازش گرفته بشه ظلمه ، اما منطقی نیست که برای رهایی از افکارمتحجرانه خونوادت خودتو اسیر شهوت دیگران کنی و برده ی جنسی اونها بشی !
به نظرم تن فروشی نه برای لقمه ای نونه و نه تاوانی برای رسیدن به آزادیه
بلکه راهی برای ارضای حس زیاده خواهی طرفه چه نیازهای جنسیش ، چه مالی .
زیادن زنای کارگری که برای یه لقمه نون حلال صبح تا شب کارگری میکنن
خوب بود سارا خانم اما کوتاه …عجله داشتی به آخر داستان برسی …آرام جانم آرام
واقعا که گل گفتی پدر مادرا بجای سخت گیریشوت راه درست تربیت کردنو یاد بگیرن
بابا بیخیال اگه زنده ای بگو از نگرانی در بیاییم وگرنه خدا رحمتت کنه
همیشه سخت گیری های زیاد و یا آزادی زیاد آدمو خراب میکنه کاش همه خانواده ها درک کنن که باید باهم دوست بود
هی خدا