اول از همه اون کسایی ک ب گی و بردگی علاقه ندارن نخونن لطفا.داستانشم واقعیه
اسم من مهیار هست.عاشق گی اونم از نوع ماجرایی و زوری. ۲۶ سالمه . کیر دراز خیلی دوست دارم و همیشه دوست داشتم یه ارباب واقعی حرفه ای ک ابزار ارباب و بردگی داره داشته باشم
یه روز با یه پسر آشنا شدم ب اسم نیما ک بعد صحبت فهمیدم ارباب هم هست. قد بلند و ورزشکار بود با کیر دراز و کلفت البته ۲۳ سالش بود. خلاصه قراز گذاشتم و رفتم پیشش. در رو ک باز کرد دیدم بلیز تنش نیست و کتونی با جوراب سفید پوشیده و یه شلوار تنگ کتون جوری ک کیرش پیدا بود. سلام کردم و گفت بشین رو دو زانوت.بلیزم در اوردم و روم نشست و سواری ازم گرفت تا جلوی صندلی.گفت لخت شو ک لخت شدم.پاشو گذاشت روی یه چهارپایه و شروع کردم لیسیدن کفشاش.موهام کشید جلو و برام قلاده بست و بعد برای دست و پام دستبند های حلقه دار مشکی بست(از اونا ک ب طناب می بندن)بعد دوباره کفشاش لیسیدم و کفشاش در اوردم.جورابای سفید خوشگلش رو خوردم یکم ک دستام از پشت بست و گفت با دندون جوراباش در بیارم.در اوردم و پاهاشو خوب لیسیدم.جه حالی می داد.اونام مدام دستور میداد.بعد قلادم کشید جلو و گفت بلند شد.از رو شلوار کیرش رو خوردم.کم کم دااشت راست میشد ک شلوارش در اورد و پاش یه شورت تنگ سفید بود.باز از رو شورت براش خوردم تا ابن ک بلاخره شورتشم در اورد و کبگیر درازش ک کاملا سیخ بود رو دیدم.عجب کیری بود.چه تخمایی داشت.دستاش رو لای موهام گذاشت و کیرش ب دهنم می زد و کرد دهنم و بعد در اورد و ب صورتم می زد و با حرفاش تحقیرم می کرد. نشست رو صندلی و گفت ب کیرم خدمت کن.رفتم زیر کیرش و کیرش حسابی خوردم و تخماشم جسابی لیسیدم و تو دهنم کردم.بعد رفتم بالاتر و سینه و بدنش خوردم.بهو هولم داد عقب و زمبن پرت شدم.دستام باز کرد و ب یه ستون از پشت بست.جلوم وایسد و کیرش تا ته کرد تو دهنم و حسابی دهنم گایید.بعد بازم کرد و طاق باز دست و پام باز کرد و ب تخت بست محکمجوری ک نمیشد اصلا تکون خورد.چشمام بست. یکم ب بدنم دست کشید و اومد روم وایسد.خیلی سنگین تر و بلند قدتر از من بود.پاش رو صورتم نی ذاشت و فحش می داد و تحقیزر میـکرد.با پا ب کیرم می زد و من داد می زدم ک مبگفت خفه شو.بعد یه دقیقه ای رفت و ازش خبری نشد.یهو بدنم سوزش گرفت ک داشت رو سینه و پاهام آب شمع می ریخت.سوزش داشت ولی خیلی خوب بود…بعد بازم کرد و دستام رو ب بالا بست و با کمربند زدم بعد ب کونم دست می زد.کون منم تپل و خوش فرمه.بعد ب سینه هامـگیره وصل کرد و کسید و بعد موهامـاز عقب کشید تموم ک شد مدل سگی کرد منو و یه دم های مدل سگی کرد توم.خیلی خوب بود.منو همون جور دمر خوابوند و دستام از پشت ب پاهام بست.با دمم یکم ور رفت و فشار می داد.کلا از صدای ناله و زجر من نوقع شکنجه لذت می برد و حشریـ میشد.دمم در اورد و باز رفت.چشمام هنوز بسته بود.فهمیدم اومد نشست کنارم یهو دیدم داره ب زور یه چی تو دهنم می کنه ک بعدا فهمیدم جورابشه.اول مقاومت کردم ولی دماغم گرفت و سرم کسید بالا منم کاری نمی تومستم بکنم و جورابش گذاشت دهنم.بعد روسو با چسب پهن بست. دیگه کاملا در اختیار ارباب بودم.انگستش رو تو همون حالت ک بودم کرد تو کونم و انگشتم می کرد و با دست دیگش کونم می مالوند و ازش تعریف می کرد. بعد باز تحقیر با حرفاش سروع شد و بعضی وقتا تو سرم میزد.از اون حالت داشتم لذت می بردم ک بازم کرد و چسمامم باز کرد ولی هنوز جورابش دهنم بود.گذاشتم لبه تخت و دستام محکم ب بالا سرم ب شکل کاملا کشبده بست.پاهام داد بالا و ب تخت بست و شروع کرد ب گاییدنم.کیر درازش کاملا توم بود و من داشتم لذت می بردم. گفت می خوام صدای نالت رو بشنوم کونی.دهنم باز کرد و جورابش در اورد و شروع کرد تند و محکم کردن.داشتم جر می خوردم و صدای نالم بلند شد و بهش التماش کردم ک کیر کلفتت رو در بیار ولی حشری تر سد و فحش می داد.خلاصه بعد کلی گاییدنم آبش رو سینم ریخت و منو همون جوری ول کرد و رفت.بعد چند دقیقه اومد بازم کرد و گفت آزادی توله
هنوزم تو کف این نوع سکسم خصوصا ک واقعا زوری باش.
نوشته: مهیار
من خودم گی آم ولی اصلا از ارباب این دیوس بازی ها خوشم نمیاد ولی خوب ی سری ها خوششون میاد
اینجا هر کی دلش بخواد هر داستانی رو میخونه و هر کی هم بخواد نمیخونه نویسنده که نمیتونه بگی نخونید و …
من بهت فش نمیدم که داستان ننویسی
چون با فش تو بیشتر تشویق میشی عزیز دلم دیگه ننویس اقای محترم
ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﻓﺮﻭ ﻛﺮﺩﻥ ﻣﻴﻠﮕﺮﺩ ﺗﻮ ﺳﻮﺭﺍﺧﻪ ﻛﻴﻮﻧﺘﻮﻥ ﻣﻴﺘﻮﻧﻴﻦ ﺍﻭﻧﻮ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺑﮕﻴﺮﻳﻦ ﺷﻮﻣﺒﻮﻝ ﺑﻲ ﺧﺎﺻﻴﺘﺘﻢ ﺑﻜﻦ ﺑﺪﻩ ﺳﮓ ﺑﺨﻮﺭﻩ