دستمالی همسرم توسط عکاس

1391/04/19

سلام . من اسمم سروشه ، داستان سوژه عکاسی رو خوندم یاد خاطره خودم افتادم .البته داستان من واقعیه ، پسر عموی من که اسمش داوده یه آتلیه عکاسی داره ، منم حقیقتش بهش کامل اعتماد داشتم و قرار شد عکاس عروسی ما بشه . روز عروسی تقریبا ساعتای 2 خانوممو(مهشید) از آرایشگاه سوار کردم و رفتیم آتلیه ، داود آتلیه رو کلا تعطیل کرد و ما فقط داخل بودیم ، مهشید یکمی خجالت می کشید آخه لباسش یکمی باز بود ولی عادی شد.بعد از تنظیم کردن داود مدلها رو بهمون داد .مهشید مدلها رو انتخاب کرد و شروع کردیم به عکس گرفتن ، یه نیم ساعتی که عکس گرفتیم داود دیگه صمیمی شده بود و خودش میومد مارو تنظیم می کرد حدود 50 تا عکس گرفتیم که داود گفت حالا وقت عکسای اصلیه ، بعدش یه آلبوم داد دستمون که من از دیدن عکسا شوکه شدم به مهشید گفتم میخوای بگیریم اونم تایید کرد . مدلا رو انتخاب کردیم ولی یه مشکل داشتیم اونم اینکه لباس عروس مناسب این عکسا نبود ، واسه همین کنسلش کردیم و واسه یه روز دیگه قرار گذاشتیم . بعد از عروسی حدود یک ماهی گذشته بود که داود اومدخونمون و عکسا رو با خودش آورد و سر صحبت باز شد و قرار شد فرداش ما بریم آتلیه ، صبح مهشید و بردم آرایشگاه ، خودمم یه صفایی به صورت دادیم و ساعتای 3 رفتیم آتلیه ، مهشید همه ی لباسای ستمون رو برداشته بود ، لباسای مجلسی و اسپرتم بود .شروع کردیم به تعویض لباسو عکس گرفتن ، یه 1 ساعتی عکس گرفتیم که قرار شد تکی تکی عکس بگیریم منم اومدم کنار تا اول مهشید عکس بگیره ، اینم بگم که منو مهشید به داود کاملا اعتماد داشتیم ، مهشید با لباسای تقریبا بلند شروع کرد و کم کم به لباسای کوتاه و نازک رسید ، دیگه بعد از تقریبا 2 ساعت مهشید علنا با شرت و سوتین بود و عکس می گرفت ، راستش یکمی اذیت می شدم ولی داود و قبول داشتم و می گفتم عکاسیه و باید پذیرفت. مهشید عاشق عکس گرفتن بود منم راحتش گذاشته بودم مهشید هی شرت و سوتینشو عوض می کرد تا اینکه مهشید شرت و سوتینی رو پوشید که کاملا توری بود کامل اندامش معلوم بود ، من یه لحظه چشمم به داود افتاد که آلتشو تو شلوارش جابجا می کرد که تابلو نشه بهم برخورد گفتم مهشید خسته نشدی ، بسه دیگه ، ولی مهشید عشق عکس بود می گفت نه همه حالت می خوام تازه عروس بود نمیشد چیزی بگم داودم از فرصت استفاده کرد و گفت سروش جان اگه خسته شدی می تونی بری رو کاناپه دراز بکشی منم گفتم نه خوبه ، داود به بهانه تنظیم مهشید میرفت بهش دست میزد شاید فهمیده بود که من نمیتونم چیزی بگم واسه همین مدلا رو سکسی انتخاب می کرد و عکس می گرفت ، دیگه داود پرروئی رو به آخر رسونده بود .منم عصبی بودم که مهشید متوجه شدو گفت بسه دیگه خسته شدم .مهشید لباس پوشید منم از داود مموری دوربینو گرفتم و نذاشتم عکسا پیشش بمونه .شب مهشید همش معذرت خواهی می کرد و قرار شد دیگه حرمتهای بینمون شکسته نشه.
اینو مطمئن باشید هیچ مردی به راحتی از ناموسش نمیگذره و هیچ زنی به راحتی خیانت نمی کنه.پایان

نوشته: سروش


👍 1
👎 2
233124 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

324316
2012-07-09 15:57:11 +0430 +0430

ببخشید مگه خانومت مدله که کلی شورت وسوتین عوض کرد و عکس گرفت نکنه عکسارو واسه مجله پلی بوی میخوای بفرستی حالا از اینا بگذریم این کجاش داستان سکسی بود که اومدی نوشتی حالا خودت بگو چی بگم بهت؟

0 ❤️

324317
2012-07-09 15:58:36 +0430 +0430
NA

خاک برسرت؛ با این کسوشعر گفتنت

0 ❤️

324318
2012-07-09 16:10:17 +0430 +0430
NA

حالامابایدچیکارکنیم واست؟
این چی بود؟میخوای بگی خیلی باغیرتی؟اگه بودی که…
بیخیال بابا.آره توخیلی مردی.
بچه1دست براش بزنیدکه ناکام ازدنیانره.
کسخل که شاخ ودم نداره

0 ❤️

324319
2012-07-09 16:12:34 +0430 +0430
NA

agar man jat bodam lezat mibordam edame midadam kami bishtar fekr kon

0 ❤️

324320
2012-07-09 16:24:05 +0430 +0430
NA

به خیال خودت سکسی بود .عوضی از تخیلت استفاده میکردی تا یه کم سکسی بشه.بامرام

0 ❤️

324321
2012-07-09 16:30:56 +0430 +0430
NA

به خیال خودت سکسی بود .عوضی از تخیلت استفاده میکردی تا یه کم سکسی بشه.بامرام

0 ❤️

324322
2012-07-09 16:41:01 +0430 +0430
NA

لیاقت فحش خوردنم نداری اگه اشتباه نکنم امروز برا دومین بار کس و شعر می نویسی

0 ❤️

324323
2012-07-09 17:19:24 +0430 +0430

کیرم تو داستان کس شعرت

0 ❤️

324324
2012-07-09 17:35:28 +0430 +0430
NA

پنکه تو کونت

0 ❤️

324325
2012-07-09 18:06:51 +0430 +0430
NA

دوربین تو کونت

0 ❤️

324326
2012-07-09 18:31:13 +0430 +0430
NA

راستش تو داستان علي معشوقه مريم
وقتي توي كامنتها شعر تكاور رو ديدم منم ترغيب شدم پاسخي شعرگونه بذارم ولي چون امروز داستان جديد آپ شد همون كامنت رو اينجا ميذارم بخاطر اينكه نويسنده اين داستان هم از قافله كوس خل هاست و دست كمي از نويسنده اون داستان نداره
شاعران گرامي از اينكه در اين سايت حضور بهم رسانيده ايد خوشوقتيم و از حضور تك تك شما عزيزان قدرداني مي نمائيم و اكنون پاسخ شعر تكاورجون
توضيح اينكه چون شعر تكاورجون با ر تموم شده جواب با ر شروع ميشود:
راستشو گفتي آقاي تكاور
دوست داريم اي عزيز برادر
جقيا اين سايتو به گند كشيدن
توي لباسشون چرا شاشيدن؟
فكر ميكنين اينجا خر تو الاغه؟
يا دستاي آدمين ما چلاقه؟
قصه ها رو به كير خر كشيدين
بذر ٢دستگي شما پاشيدين
يه عده كوس خل براتون دس(دس=دست)زدن
اما بقيه شما رو پس زدن
قصه هاتون همه ش تخيلي بود
اداهاتون ز كف تصنعي بود
حالا تكاور خرتناقتون كرد
كيرخرو توي دماغتون كرد
ديگه يوقت از اين طرف نيايين
يه دفعه شورتتون را ميده پائين!
بريد و زحمتو ديگه كم كنيد
اين بازي كون كونكو جم(جم=جمع)كنيد
دفعه بعد نوبت پژمان ميشه
وقت نوشتن يه داستان ميشه
تو داستانش شما رو افشاء كنه
كيرشو تو كون شما جا كنه
دوست عزيز اي آقاي تكاور
ببندشون به فحش خوار و مادر
ببخش كه ما فضولي بيجا كرديم
پا توي كفشتون اگه جا كرديم
شرمنده راستش بنده اصلا ذوق شعر ندارم ولي سعي كردم يه چيزي گفته باشم كه از ملت هميشه در صحنه دست به شلوار شهواني عقب نيفتم!
پس لازم نيس كسي بهم يادآور بشه كه :
شاعري كردي كه موش نكرد
به كسي دادي كه توش نكرد!
ممنون از همه دوستان و ببخشيد كه بجاي شعر، كوس و شعر سرودم!

0 ❤️

324327
2012-07-09 18:45:32 +0430 +0430
NA

اولا آورین,آورین به دادا سعید
استعداد نهفتتو عشق دادا ;)
بچه ها با استعدادی داریما
در ضمن داستان
یعنی الان خیلی غیرت داری
زنت را لخت کردی
با شرت و سوتین
طرف براش شق کرده
بعد میگی با غیرتی?
شاید من خیلی غیرت دارم و حق با تو باشه
ولی کیر احمد بقال شر کوچه تو تخم چشمت
مغز که نداری
اگه بازش کنی
جا سلول خاکستری اب منی مشاهده میشه
عن اقا
در ضمن داستانت اصلا سکسی نبود
من نمیدونم این ادمین ادمه?
یا روباته,
هر چی بنویسی چاپ میشه
:|

0 ❤️

324328
2012-07-09 19:10:41 +0430 +0430
NA

کاناپه تو کونت.
ولی جدا حال کردم خیلی با غیرتی!!!
رگ غیرتت تو کونت فکر کن ببین میشه؟!؟!

0 ❤️

324329
2012-07-09 21:29:50 +0430 +0430

بی غیرتی بود دیگه ننویس. . . . . . . . . . . . . .
به نظر میرسه که از نظر شما زنت رو با شورت و سوتین بردی پیش پسر عموت (که حقیقاتا خیلی بهش اعتماد داری) و عکس انداختی مشکلی نیست؟ عزیزم کنار دریا که نیست که همه با بیکینی میرن و مشکلی هم ندارن. اینجا عکاسخونه هستش. زنت هم که توسط پسر عموت (که حقیقاتا خیلی بهش اعتماد داری) حسابی دستمالی شد تا آخرش رگ غیرتت به جوش اومد؟ فکر کنم که دیگه تا اونجا پیش رفته بودن که پسرعموت (که حقیقاتا خیلی بهش اعتماد داری) شورت زنت رو در آورده بود و داشت میکردش و همچین نزدیک بود آبشم بریزه تو کوسش دیگه گفتید بسه. بیچار پسر عموت(که حقیقاتا خیلی بهش اعتماد داری) چقدر حالش گرفته شده. آدم که به پسر عموش (که حقیقاتا خیلی بهش اعتماد داره) اینجوری کیر نمیزه. راستی گفتی زنت مهشید خجالتی بود؟ اون که داشت شورتشو هم در میاورد و از ترس تو گفت بسه کجاش خجالتی بود؟ من خجالت کشیدم و مهشید نکشید. کوس کش دیگه ننویس. اره برقی روشن تو کونت دیگه ننویس.

0 ❤️

324331
2012-07-10 00:11:53 +0430 +0430
NA

خوبه واله

0 ❤️

324333
2012-07-10 01:17:36 +0430 +0430
NA

چه جالب!! نميدونستم عروس با شورت و سوتين عكس ميندازه!!! اولين شرط نوشتن داستان يا حتى خاطره اينه كه يه طرح يا موضوع تو ذهنت داشته باشى، خب وقتى ندارى براى چى مينويسى؟! اين چى بود الان؟!! :-|

0 ❤️

324334
2012-07-10 03:08:18 +0430 +0430

دادا سعید آفرین . . . . . . . . . . . .

0 ❤️

324335
2012-07-10 03:12:32 +0430 +0430
NA

کاری به بی غیرت بازیات ندارم.
فقط یه سوال و بس…
میگم تو داهات شما با این جور داستانا جلق میزنن و خودارضایی میکنن؟؟؟؟؟
مرسی داداسعید جان.

0 ❤️

324336
2012-07-10 03:25:34 +0430 +0430
NA

این عکاسی های خیالی شما کجان؟
چرا دروغ میگی مگه مریضی؟
خیلی خوب کاری کردی تاکید میکنی واقعی هست
دادا سعید خیلی خوب بود کی گفته استعداد نداری ؟
شعرت سراسر ابرازادب بود به تکاورجون
این ادبت منو کشته، هوای دوستاتو داری
خیلی با مرامی

0 ❤️

324337
2012-07-10 03:35:47 +0430 +0430
NA

داداسعیدشکسته نفسی نکن برادر.
خیلی هم باحال بودولذت بردیم.
ازاین کسمغزاکه بخاری بلندنمیشه.صدرحمت به گوه که1بخاری ازش بلندمیشه
اگه این کامنتای پای داستانم نبودکه دیگه هیچی.
انگاری بایدبریم1تاپیک جدابزنیم براخودمون

0 ❤️

324338
2012-07-10 05:45:51 +0430 +0430
NA

دوستان شرمنده نكنيد ترا خدا،
يادمه تو سريال قصه هاي مجيد كه سالها پيش پخش ميشد يه قسمتش بود كه معلم به مجيد ميگفت : آخه نمره ١٤ هم تشويق داره؟
حالا شده وضع ما،
آخه اين شعر (بيشتر كوس شعر بود تا شعر) هم تشويق داره؟
از اينجور شعرها يا شر و ور ها همه بلدند سرهم كنند ولي بازم از دوستان گرامي بالاخص زيم زكس،كيان پرند و تكاورجون و طاها و ساغر عزيز يك دنيا ممنونم
ياور هميشه مومن گرامي و بامرام گل از شما هم خيلي متشكرم اميدوارم لايق مهربوني هاي خالصانه تون باشم

0 ❤️

324340
2012-07-10 06:24:09 +0430 +0430
NA

سلام دوست عزیر میخاستم بگم افرین به غیرتت و کس ننت با این داستان نوشتنت

0 ❤️

324341
2012-07-10 06:39:33 +0430 +0430
NA

اگه داود زنتو نکرده باشه احمقی بیش نبوده
اگه من جای داود بودم لنگای مهشیدو همون جا هوا میکردم اساسی, وزحمت زدن پرده رو میکشیدم

0 ❤️

324342
2012-07-10 07:08:41 +0430 +0430

آخه بی ناموس اومدی اینجا کسمالی زنت رو تعریف میکنی که چی بشه؟ اصلا هم که سکسی نبود لااقل یه تخیل میزدی که داوود داره زنتو میکنه و توهم داری عکس میگیری. اینطوری بیشتر یاورمیکردیم چون از توی بی ناموس همچین چیزی بر میاد. پس دوربین لوپیتر با پایه هاش تو کونت دیگه ننویس، آتلیه عکاسی با چترنورش توی کس زن جنده ت که بیشتر خوشش بیاد. میگم اگه یه وقت خواستی کسی از کردن زنت عکس بگیره نمیخواد به داود چیزی بگی، یه تک پا بیا اینجا بچه های شهوانی دوربینهایی دارن که 20 الی 28 مگاپیکسل کیفیت عکس داره طوری از کس زنت عکس میگیرن که از فاصله ی شصت متری معلوم باشه. مردک کونی هیچی ندار…

راستی داداسعید گل، توی همون قصه های مجید یه تیکه بود که مجید میخواست انشا بخونه به معلمشون با اون لهجه ی اصفهانی میگه: میخین نوخونیم؟ معلمه هم با سر اشاره میکنه که : نه… بوخون… حالا حکایت شماست. بینیویس داداجون بینیویس

0 ❤️

324343
2012-07-10 07:25:13 +0430 +0430

حالا من موندم چرا همه فحش می دن ؟ خب یعنی چی حالا این بابا کس شر نوشته ولی چرا فحش میدین

0 ❤️

324345
2012-07-10 10:35:43 +0430 +0430

جناب “دیکت ه” ما اینهمه فحش و دری وری بار این یابوها میکنیم که عادت ماهانه ی مغز نداشتشون رو نیان بریزن اینجا، اوضاع اینطوریه. اگه این چهارتا فحشم ندیم که بوی گند شهوانی روبر میداره…
میگم نکنه خودتم از اونهایی هستی که دوست دارن کس و کون زن و مادر و خواهر و هرچی محارمشونه رو ببارن جلو چشم بقیه؟؟ اگه اینطوریه یه داستان درموردشون بنویس تا به زمره ی اونها بپیوندی وگرنه که بشین و نگاه کن ببین چی به سرشون میاد…

0 ❤️

324347
2012-07-10 19:10:53 +0430 +0430
NA

kos kash oskol kardi maro?!2khat kos sher neveshti fk kardi nevisande shodi!koni kojaye in sexy bod?!lashi dg nanvis.heyf ke hosele nadaram bet fo6 bdam vagarna…

0 ❤️

324349
2012-07-11 02:33:12 +0430 +0430
NA

سروش جان منم عکاسیم بد نیستا!!!مهشید جون رو بیار منم ازش عکس بگیرم.پول نمی گیرم که هیچ،پول هم میدم تازه از داود هم وارد ترم(تو دستمالی)!!!

0 ❤️

324350
2012-07-11 06:04:59 +0430 +0430
NA

:bigsmile:
man hamishe ba nazarate bache ha bishtar hal mikonam ta khode dastan
dame hameie bacheha garm ke enghad nazarate ghashang midan

0 ❤️

324351
2012-07-11 08:30:09 +0430 +0430
NA

کس کش زن جنده اونی که تو بهش میگی عکاس ما بهش میگیم بس ناموس اخه کدوم عکاسی میاد جلوی داماد با عروس به این تابلویی ور بره کونی من خودم آتلیه دارم زن تو رو گاییدم بی غیرت

0 ❤️

324352
2012-07-11 10:17:06 +0430 +0430
NA

كيرم دهنت وازي ك اين داستان واقعيه اگرم واقعيه فكر كنم حرومزاده اي

0 ❤️

324353
2012-07-11 16:24:31 +0430 +0430
NA

سروش جان من عکاسم خانومتو بیار من ازش عکس بگیر معشق عکس داره بدبخت حتما قبل ازازدواج توهرعروسی میرفته عکس میگرفته باداماد وکلی دستمالی میشده مبارکه بیار ما جرش بدیم

0 ❤️

324354
2012-07-14 11:12:26 +0430 +0430
NA

من با کس شر های بالا کار ندارم و فرض میکنم داستانت واقعی باشه اما دیگه کارتو تکرار نکن اگه خون ایرانی باغیرت تو رگهات جریان داره!!!

0 ❤️

324355
2012-08-16 15:26:42 +0430 +0430
NA

کونت تو کونت… اگه نشد، کیرت تو کونت با اون زنت…

0 ❤️

324356
2012-08-16 17:25:05 +0430 +0430
NA

مي خوام يه سوال از جمع بپرسم و اونم اينكه كه آيا عكاس به زن آدم مرحمه يا نه ؟ آيا عكاس چون كه عكاسه مي تونه زن آدمو بدون لباس مناسب ببينه ؟ اگه اينجوره من مي خوام برم عكاس بشم چون اونجوري ديگه نيازي به منت كشي دخترا ندارم خودشون ميان . آخه دوستان عزيز شما غيرت ايرانيتون كجا رفته كه يه مرد به عنوان عكاس بدن خانممتون رو ديد بزنه من كه حاضر نيستم هچ عكاسي حتي يه تار مو از همسر آيندمو ببينه

0 ❤️

324359
2012-08-17 16:37:59 +0430 +0430
NA

طفلک داوود.خیلی بی معرفتی.یه لحظه خودتو بزار جای اون.چیزی ازت کم میشد بدی اونم یه دست بکنه.واقعا که

0 ❤️

324360
2012-08-19 03:29:40 +0430 +0430
NA

من افغانی ام … تو ایزان چه خبره ؟ یکی ننشو گاییده یکی خواهرشو یکی مادر زنشو … هه هه هه هه … واستون متاسفم
البته این چیزا راسته
آخه من تو تهران کلی ننه هاتونو گاییدم ی نوشابه هم روش
بازم بنویسید … خیلی جال کردم

0 ❤️

324361
2012-08-19 03:45:26 +0430 +0430
NA

h.afg


كس ننت كير كوچولو توكه هنوز سواد نداري نظر نده چون تو كس مغز درك نداري داستان يعني خيالي!پس تا ننتو با حامد
كرزاي به گا نداديم برو گمشو

0 ❤️

324362
2012-08-21 16:50:43 +0430 +0430
NA

اين شعر خلاصه ي داستان اين عزيز جلقومونه
في البداهه هست اگه مشكلي داره دوستان ببخشيد :
عجب مرد غيوري
سماوره يا قوري؟
زنش كنار عكاس
مشغول بازي و لاس
پسرعموش كنارش
عكس ميگيره با يارش
اتل متل توتوله
مهشيد بي چوچوله
شورت مي پوشه پشت هم
رو كاناپه ميشه خم
شوهر كون مشنگش
گير داده بود به رنگش
چه شورت تور نازي
چه لنگاي درازي
سروش كون پوكيده
داستان نوشته ، ريده
خواهر و مادرش رو
جلوي جمع گاييده

شاعر شيرين سخن: ساغر جون

0 ❤️

324363
2012-10-04 06:49:50 +0330 +0330
NA

با سلام خیلی کس کشی
شاشیدم تو غیرتت
باتشکر

0 ❤️

324364
2013-01-21 10:22:58 +0330 +0330

به ما ربطی داشت؟!

0 ❤️

324368
2015-05-19 17:01:35 +0430 +0430
NA

بگوجنده خونه بوده نه عکاسی

0 ❤️

324369
2015-05-20 07:45:55 +0430 +0430
NA

باید عرض کنم که هم تو چاقالی هم زنت رسما جندست

0 ❤️

555864
2016-09-11 20:30:03 +0430 +0430

ایول دادا ایول

0 ❤️