سلام بر همه دوستان… من اسمم پیمان هست خاطره ای که میخام براتون بگم بر میگرده به یک سال پیش،زیاد به حاشیه کار ندارم یراست میرام سر اصل موضوع. من یک زید از تو کلاس زبان مخ زدم دختره خیلی خوش اندام بود بعداز یک مدت که باهم دوست بودیم رومون به هم خیلی باز شده بود یعنی قشنگ در مورد همه چی باهم حرف میزدیم دختره خیلی بدجور دلش کیر میخاست ولی به خاطر محدودیت هاش نمیتونست از خونه بیرون بیاد ، گذشت و گذشت تا رسید به روز پر فیض دعا عرفه صبح زنگ زد بهم گفت پیمان من بابا مامان و خالم میخایم بریم حرم تو هم بیا تا ببینمت من گفتم باشه… قرابود بعداظهر بریم که یکهو ظهر زنگ زد گفت پیمان بیا امروز حرم نریم خونه ما خالیه بیا خونه ما… این رو که گفت یک صحنه هم خوش حال شدم هم ترسیدم آخه یکی از رفیقا رو تو خونه زیدش گرفته بودن، ولی دل رو زدم به دریا گفتم باشه میام… آقا تو کونم عروسی بود چون تا حالا سکس نداشته بودم به همه رفیقام زنگ میزدم پز میدادم… ساعت 4 بود سره کوچه خونشون بودم هرچه قدر که نزدیک میشدم شوق و ترس بیشتر و بیشتر میشد. دمه در رسیدم زنگ زدم در رو باز کرد طبقه دوم بود در که بازشد همانا شق شدن کیر بنده همانا یک تاپ و شلوارک بنفش با روژه لب بنفش خیلی ناز شده بود، رفتم تو بهم گفت بریم بالا تو اتاق رفتیم تو یه راست بغلش کردم و ازش لب گرفتم انداختمش رو تخت بعد خوش تاپش رو در آورد، کرست تنش نبود شروع کردم به خوردن سینه هاش وای چه لذتی داشت صداش دراومده بود بعد اومدم شلوارش رو در بیارم که اول مقاومت کرد نذاشت ولی بعد در آوردم اون کون قلمش یکهو افتاد بیرون جان کیرم داش میترکید شلوارم رو در آوردم به پشت خابوندمش وای باورم نمیشد،کیرم گذاشتم تو کونش یه چندتا تلمبه زدم صداش شیشه هارو به لرزه انداخته بود، بعد برگردوندمش تا لاپایی هم بزنم کیرم گذاشتم لای پاش یکم تلمبه زدم که یکهو کیرم در رفت شانسم گرفت نزدیک بود بره تو کوسش… بعد به حالت 69 گذاشتمش وای چه حالی میداد بعد از چند دقیقه آبم ریختم تو کونش این اولین و آخرین سکس من با عسل بود… به ارواح خاک پدرم راسته خاهشا فهش ندین. مرسی
نوشته: پیمان
آقا هر کی خواست بهش فحش بده چون درخواست کرده که "فهش"ندین چیزای دیگه آزاده.
جنده خونه هم اگه میرفتی نیم ساعتی طول میکشید
درو باز کردی رفتی کردی زودی برگشتی
حوالت به احمدی نژاد
ببین تو سرتو افقی بگیر تا من کیرمو عمودی بکنم تو حلقت
جدیدا همه تو کونشون عروسیه…
ظریفت کوناتون بالا رفته بس دادید
یک نویسنده باید منتظر منتقدین باشه حالا این بار به احترام دوستان چیزی نمیگم
واسه کسشری که نوشتی به ارواح خاک درگذشتگانت قسم دادی؟
این ارزش حتی فحش رو هم نداره…
ولی…
به خودم که میتونم فحش بدم؟
چرا؟
چون وقت گداشتم و این چرندیات رو خوندم…خاک بر سر من
من حوصله ندارم ادم حسابت كنم…
اما…
ميسپارمت به ساير منتقدان…
كلا ما اينجور ادميم…
مطمئنی کردیش؟ خواب نمیدیدی؟ واللللا من شک دارم ی دختر، اونم با اين خصوصیات کیر راحت بره تو کونش
I so loney broken angel I so lonely listen to my hurt and you broken angel common save me be for I for hug
اینطور که بوش میاد داستان کسغزل بوده
بعدشم گفتی فحش ندیم
خب ما که فحش نمیدیم کیری تو ارزش فحشم نداری در برابر تو باید فقط رید و دیگر هیچ…
كس خل تو توعمرت غيرازكون دادن كارديگه اي كردي ؟برو كس كش ازبس كون دادي آب واسپرم قاطي كردي :W
قسم نخور میگم قسم نخور
د میگم قسم نخور