من احسانم 27 سالمه خاطره ای که دارم مربوط میشه به10 سال پیش .
قبل از شروع لازمه که بگم تمام مطلب عین حقیقت و اتفاق افتاده.
سکس با مامان بزرگ از اونجا شروع شد که یه شب گرم تابستون توی ایوون خونه ی مامان بزرگ خوابیده بودم و مامان بزرگمم که اسمش شهلاس کنارم خوابیده بود البته با فاصله. پدر بزرگمم بخاطر حساسیت فصلیش توی اطاقش خوابیده بود. من اونشب از اونجا فهمیدم شهلا خانم اهل حاله که یمرتبه از خواب پریدم دیدم از پشت چسبیدم به شهلا و با دست راستم سینه هاشو میمالم تا بخودم اومدم سه متر از جام پریدم گفتم الان که شهلا بخابون تو گوشم که دیدم نه حسابی خوابه. اون شب گذشت و منتظر یه فرصت دیگه بودم که سیده های شهلا رو لمس کنم تا اینکه بابابزرگم رفت یه سفر زیارتی
من باید شبا پیش شهلا جون میموندم. شب اول تخم نکردم نزدیکش بشم یه جلق زدم و خوابیدم ولی کاری ندارم به سن حدود 55 سالش شهلا جون خوش هیکله سینه های بزرگیم داره و همیشه هم به خودش میرسه.شب دوم خیلی نزدیک شدم ولی بازم جلق زدم شب سوم که حشرم زده بود بالا دل و زدم به دریا اروم رفتم پشتش کیرم و که داشت میترکید و اوردم بیرون و خودم و رسوندم پشتش یواش یواش سر کیرمو میمالیدم به کون شهلا قلبم داشت از دهنم میومد بیرون ولی چیزی حالیم نبود تا جایی پیش رفتم که کیرم کامل لای پای شهلا بود با خودم قرار گذاشتم که فردا شب شلوارشو در بیارم همین کارم کردم ولی چشمتون روز بد نبینه همینکه داشتم کیر سفت و داغمو میمالیدم به کون شهلا و تو حال خودم سیر میکردم نگاهم افتاد تو چشای شهلا که برگشته بود و زل زده بود تو چشای من قلبم دیگه نمیزد با خودم گفتم الان که همه ی محل خبردارشن که یدفعه شهلا دستشو برد سمت دهانش من که همینجور مونده بودم دیدم دستشو با اب دهانش خیس کرد و با همون دستش کیرمو گرفت یکم که خیس شد یه تکون خورد یکم اومد سمت من و کیرم و هدایت کرد سمت سوراخ کونش من که هنوز چیزی نمیفهمیدم با اصرار شهلا یه تکون دادم وکیرمو کردم توی کونش یه 2-3 تا اخ و اوخ کرد و ساکت شد تازه داشتم متوجه میشدم داره چه اتفاقی میوفته که دیدم ابم داره میاد تا خواستم کاری کنم همه ی ابمو ریختم روی شرت و شلوار شهلا که اونوقت پاشد سریع رفت توی ساختمون من فقط صدای باز شدن دوش حمام و شنیدم بعد از خجالت خودمو بخواب زدم .
صبح که از خواب بیدار شدم یواشکی لباسامو پوشیدم اومدم که از در برم بیرون صدای شهلا اومد که گفت امشب یادت نره من تنها بمونم.من که فرارو برقرار ترجیح دادم تا مدرسه حتی زنگ اخر تو فکر شهلا بودم .
سکس دومم و با شهلا خانم و حتما براتون مینویسم.
منتظر باشید
نوشته: احسان
فقط خواستم بهت بگم هیچ ضمانتی نیست که مامانت حروم زاده نباشه
خاک بر سرت کنن
آخه یه پیرزن چه حالی میده تازه اونم مادر بزرگ آدم
فقط بدون خیلی حروم زاده ای
اه اه اه
کیری تر از خودت داستانت بود. کیرم تو قوه تخمی تخیلیت.
یه داستان طنز سکسی با پیرزن نوشته بودم که اسم طرف هم شهلا بود
ولی دیگه فکر نکنم لازم باشه بذارم تو سایت؛چون این داستان واقعا جوک بود
ازبين اون همه چروك چطو تونستي به مقصودبرسي؟
اخه بچه وقتي ميخواي توهم بزني لا اقل جنيفرلوپز روتصوركن و… بزن ،نه ننه شهلارو!!!
چي بهت بگم اخه گوزو؟
حالا اين يه خريتي کرده نوشته و فرستاده، حالا فکرشو بکنين اوني که داستانو اينجا… چه خريه!!!
خیلی با حال بود کلی بهت خندیدم.
کس مغز.
ایشون آقا احسان هستن که در خلقتشون کلی سهل انگاری شده!
سلام من اسمم کس کشه 20 سالمه خیلی ام انداامم سکسیه این داستانم کاملا عین حقیقته یه بار رفته بودم سفر فامیلامونو ببینم دیدم جده جده مامانم زندهست خلاصه یه روز مجبور شدم شب پیشش بخوابم اونم یه لیاس سکسی پوشید دیدم عجب اندامی داره خلا صه شب اول ترسیدم جق زدم شب دوم هم همینطور تا یه ماه هر روز جق زدم تاکمرم شکست خلاصه چشمتون روزه بد نبینه 1 ماه که شد دیدم جد جد ننم مرد منم هی جق زدم هی جق زدم الانم دارم جق میزنم هر روزم میرم سر قبره جد جد ننم جق میزنم …اره خیلی جقو ام.لطفا فحش ندین و نگین داستانت الکی بود.سری جق بدیمم براتون مینویسم
بخندم?كريه كنم?يا بولشو حساب كنم?
آخه …مغز لاقل براي اون تفكرات تخمي-تخيلي بجه كانت يه كيس بهتر رديف كن!
كم وسط فيلما پيام بازرگاني رژه مي ره ،شمام اينجا دست ازسرملت بر نمي داري؟ جمع كن بساط بازاريابيتو دادا ،اه ،داستانم ديگه آخرش بودا ،زن دايى وزن عمو وخاله وعمه تموم شد گيردادن به خان جون وعزيزجون!
خودت خجالت بکش من چیزی بهت نمیگم ولی فکر کنم دلت هوس فحش کرده بود این داستانو نوشتی
آی میخندم به این داستانا
آی میخندم
به دوستان هم پیشناهاد میشه زیاد جدی نگیرن چون اینجور داستانا از قدیم بوده و در آینده هم خواهد بود. کاریش هم نمیشه کرد
پس خوش باشین
اخه کون بچه جاکش دوبار کیرتو مالیدی به کون اون پیرزن از خواب نپریده نه؟
اخه حرومی مجبوری دروغ بنویسی؟
گوه میخوری که ادامه بدی
اگر بازم بنویسی خودم میام مادرت را میگام
من هر چی حساب میکنم که ببینم چه جوری تو 27 سالته و مادربزرگت 55 سال جور در نمیاد ؟؟؟؟ مادر بزرگت حتی اگه 15 سالگیش مادر تورو زاییده باشه مادر تو الان 40 سالشه و مادر تو اگه تورو 20 سالگیش زاییده باشه تو الان زور بزنی 20 سالته.
ببینم حداقل داری دروغ میگی یه جوری بگو که به ماهام توهین نکرده باشی.
عزیز ببین من افرادی مثل تورو بشناشم باور کن یکی رو استخدام میکنم یعنی چاقو رو بکنه تو حلقتون از تو کونتون در بیاره!!!
کس شعرم میگفتن قدیما
آخه این چی بود نوشتی.
آدم با مامانبزرگشم توهم میزنه
میخوای جق بزنی دوتا فیلم دانلود کن بزن این کس شعرا رو توهم نزن آبت نمیاد.
اصلا سن شما و مادربزرگتون هم خوانی نداره
فکر کنم دروغ میگی
آخه لامسب تو این داستانا خیلی کس شعر خونده بودم ولی این واقعا تخیل کیری یه بچه بوده که نه حیا سرش میشده نه آبرو حالا دیگه غیرتش بماند حالا سعی کن دیگه داستان بعدیو نذاری چون خودم میگردم دنبالت تا جوری بکنمت که حال و هوای کس و شهر نوشتن دیگه به سرت نزنه
راست ميگن پيران در هوس اند!! نهههههه؟:دى . كلى خنديديم ديگه! اندازه نازيلا
فقط اینو بگم توکه راست میگی کیر دوستان شهوانی توی کس مامان ومامان بزرگه دروغگو
حالم بهم خورد…
آخه تو كه زحمت كشيدي توهم زدي لا اقل توهم يه كس 20ساله رو ميزدي كه اتو هم لازم نباشه؛كيرم تو دهنت
کسکش حالم از اسم این داستان بهم خورد چه برسه بخونمش .حالا از کجا انقدر مطمعنی اون مرد پدر بزرگته شاید…
با با تو خدایی ی ی ی ی انصافا حال کردم از این نوشتت خوب حقشو گذاشتی کف دستش.
aafarin be shomaa ke bibito gaayidi!!!
ensafan khodet yek baar bekhoon bebini
chi dorooghhaaye gonde wo charto parthaayi
neweshti
دوستان عزیزم ، فکر کنم خواندن این چند خط ارزشش را داشته باشد.
دوستان هیچ دقت کردهاید تک تک شما دیدتان نسبت به مادر ، خواهر و اقوامتان چقدر تغییر کرده؟ موضوع فقط راضی شدن چند نفر نیست اینها تنها چیزی را که باقی مانده از شما را هدف گرفتهاند و آان شرف شماست.
دوستان تا به حال از خود پرسیده اید هزینه فارسی وان از کجا تامین میشود؟ تا به حال فکر کردهاید چرا در این مملکت هروئین از سیگار ارزانتر است؟ دوستان عزیزم کسی که به مادر که عزیزترین مخلوق روی زمین است، کسی که از شیره جانش به ما خورانده، با این دید نگاه کند آیا میتوان از او انتظار داشت برای مردم برای بچههایش و یا کشورش دل بسوزاند؟ این یعنی شهر بی سرباز ، دوستان عزیز نگذارید خون و شرف ایرانی تان لکه دار شود، دوستان هر کس فارسی نوشت ایرانی نیست، هر کس فارسی حرف زد ایرانی نیست… خواهش میکنم آگاه باشید ، و با شرف
قبل از شروع لازمه که بگم تمام مطلب عین حقیقت و اتفاق افتاده!!!
این شهلا خانوم ننه بزرگ احسان هم محله ما هس بیچاره تا پیرمرده(شوهرش) میره زیارت این شهلا خانوم که ما بهش میگیم شهلا یونانی محله رو اباد میکنه پسرای محل که دیگه کمر ندارن باسنشون چسبیده به گردنشون . اخه کون سرویس دئیوس تو ننه بزرگتو کردی بعد صبحشم خجالت کشیدی کسکسه مالیاتی
ببین لااقل تا الان داستانای قبلی اگه چرت و پرت بود مادربزرگ و ننه بزرگ و مرده هفتاد ساله توش نبود یه چیزی بگو آدم بهت نخنده و به حالت تاسف نخوره یعنی انقدر تو کف بودی به یه مشت پوست و چروک رضایت دادی؟؟؟
عجب دلم خیلی برات سوخت
انگار این دوره کسایی که داستان فرستادن به پیرزن جماعت علاقه داشتن یکی دیگه هم با یه پیرزن دیگه بود =)) :loll: :rollinglaugh:
کیر خر تو کونت مادر جنده . اولشو هر کی میبینه یه فحش حواله کس ننت میکنه
مراقب نوهات باش !!! زنتو با نوهات تنها نزار
واسه ادامش بگو با اوتو رفتم پیشه شهلا
چند تا از فحش های بچه هارو گلچین کن از طرف من به خودت بگو
X( من با نظرهای ساینا وهانیه موافقم. یک چیز میمونه اونم کیرم تو کون و کس اونی که دختر مادربزرگته.
تنها نتیجه ای کهاز این داستان میشه گرفت اینه تو یه حروم زاده ای
دیگه تهوع اور شده
اگه اون چیزایی که تو این سایت مینویسین واقعیت داشت نصف ایرونیا حروم زاده بودن
:دی
ولی تو جوان ترین مامان بزرگ دنیا رو داری
27 ساله
مامان بزرگ 55 ساله
مامانتو اشتباهی کردی:دی
KIRAM BE PASE KALAT BE PA KE KHAR NAGAYD BEBIN VAGHTI NASHTA KON MIDI TA CHAND ROOZ HALET KHOSH NISTO CHI MIGI? AZ IN BE BAD GHABLE KON DADAN HATMAN KIRAMO SIR BOKHOR BAD SHORO KON BA DADAN
RASTI CHAND VAGHTE NEMIYAEE GHEST KON DADANETO JAM KONI KHILI BACHEHA SHAKI BODAN BIYA GHESTARO JAM KON TA BARAY MADARET KIRE MASNOEE BEKHRI MAGE NAGOFTI KHILI VAGHTE MAMANE MOSHTARI NADARE GOFTE BARASH KIRE MASNOEE BEKHARI
کیرم تو کون زن آیندت با این کس شعرات میخوای بگی کس زدی بدبخت پیرزن باز!
همه ی محرما رو کردید .
فقط ننه بزرگ مونده بود که ایشون ترتیبشونو دادن.
وای بر ما که رابطه با محارممون واسمون ی افتخاره
نمیدونم چرا بعضی ها داستانو تا اخرش میخونن بعدش میان و فحش میدن آخه همون اولش مشخصه که داستان در چی موردی هست پس اگه شما علاقه ای نداری نخون
تو دیگه
وضعیت فعلی خیلی خراب شده یه روانکاو برو عزیزم
لازم نکرده دیگه بنویسی داستانت از اسمش معلومه چه مزخرفیه برو خودتو درمون کن خیالبافیاتم موضوعشو عوض کن بچه جون