این خاطره ای که دارم واستون مینویسم از همین دیشب شروع شد و دو ساعت پیش تموم شد.
من سعید هستم ۲۶ ساله. مجردم و کارم ازاده. بابام بساز بفروشه و من هم کنارش کار میکنم و سر ساختمون میرم و اینا.
تقریبا یک سال پیش تصمیم گرفتیم خونه ی خودمون رو بسازیم و مجبور شدیم اسباب کشی کنیم جای دیگه و یه خونه رهن کردیم تا خونه خودمون اماده بشه و برگردیم.
یه واحد توی یه ساختمون رهن کردیم. مدیر ساختمون یه زن با قیافه معمولی بود ولی کون و سینه های خوبی داشت. البته من حتی یک درصد هم باهاش کاری نداشتم . از روز اول که رفتیم اومد گفت پول شارژ فلان قدره و فلان موقع باید پرداختدکنید و اینا . من هم با خوش رویی قبول کردم و سر هر ماه هم پول شارژ و اب و گاز رو بهش پرداخت میکردم. شمارمو گرفته بود و توی تلگرام بهم قبض ها و هزینه ها رو میفرستاد برام.
منم همیشه با ادب و احترام باهاش برخورد میکردم و هر موقع میدیدمش خیلی تحویلش میگرفتم.
گاهی اوقات تو پیام دادن هم انقدر تحویلش میگرفتم که خودشم باور نمیکرد. خلاصه یه بار پول برقمون رو من یادم رفته بودم پرداخت کنم و قبض پرداخت فوری اومد برامون. باز مشغله کاریم زیاد بود و یادم رفت پرداخت کنم. چند روز بعد صبح در اومدم رفتم روغن ماشینمو عوض کردم اومدم دیدم برق نداریم. هرچی کلید پریزو نگاه کردم دیدم همه چی درسته ولی برق نیست. زنگ زدم به مدیر ساختمون خانوم نجفی جواب نداد. رفتم طبقه بالا دم خونشون در زدم. از پشت سوراخ دیده بود من پشت در هستم .گفت اقا سعید یه لحظه صبر کنید الان میام. من گفتم حتما رفته چادری چیزی سر کنه بیاد. اومد و به طرز خیلی تابلو
یی درو تا اخر باز کرد و خودش راست راست وایستاد جلوم با یه شلوارک خیلی تنگ که انقدر تنگ بود خط کسش معلوم بود و یه تی شرت استین کوتاه تقریبا اندامی که بزرگی سینه هاشو قشنگ نشون میداد. خیلی تابلو با این تیپ جلوم وایستاد. جوری که من همونجا فهمیدم که از قصد اینجوری جلوم ظاهر شده. حالا قیافه اش هم معمولی بودا . زیاد خوشگل نبود که منو جذب کنه. چون من خیلی به قیافه اهمیت میدم.
گفتم برقمون قطع شده شما خبر ندارید گفت چرا چرا نیم ساعت پیش از اداره برق اومدن قطع کردن. خیلی تعجب کردم چون بدهی قبلی قبض برق نداشتیم و فقط یه قبض ۶۰ تومنی اومده بود. و فکرشو نمیکردم بخاطر شصت تومن و پرداخت نکردن یه دوره بیان برق رو قطع کن . نگو کیسه دوختن واسه مردم که هرکی پول برقشو پرداخت نکرد سریع بیان قطع کنن که ۵۰ تومن هم هزینه قطع و وصل بگیرن. گفتم باشه پس برم اداره برق تا بیان سریع وصلش کنن. خانم نجفی گفت پس صبر کن من هم بیام. گفتم نه دیگه شما زحمت نکشین.
گفت نه حوصله ام هم سر رفته بود بزار با شما بیام. گفتم باشه پس پایین منتظرتونم.
من رفتم پایین منتظر شدم تا اومد و رفتیم اداره برق . اعصابم حسابی خورد بود و امپر چسبونده بودم. میخواستم برم اونجا دادو بیداد راه بندازم. خانم نجفی هم حس میکردم پشیمون شده اومده چون من خیلی عصبانی بودم و تند رانندگی میکردم.
خانم نجفی هی میگفت خودتو ناراحت نکن چیزی نشده که . و سعی میکرد ارومم کنه و من هم کمی به خودم مسلط شدم و سعی کردم اروم بشم. رسیدیم اونجا و رفتیم داخل گفتم برق رو چرا قطع کردین فقط یدوره پول برق ندادیم و این حرفا . یارو گفت پنجاه تومن هم هزینه قطع و وصله که امپر چسبوندم و دادو بیداد راه انداختم که شما دزدید از مردم دزدی میکنید . بی خود کردین وقتی بدهی قبلی نداریم اومدین برقو قطع میکنید و ازین حرفا. داد میزدم حسابی و جو اونجا رو بهم ریختم. جالبیش هم این بود که اونجا انقدر داد و بیداد دیدن هیشکی به تخمش هم حساب نمیکرد. و خانم نجفی دستمو گرفت برد سمت صندلی و هی م
یگفت اروم باش چیزی نشده که فلان و اینا. بعد رفت یه لیوان اب اوارد برام و گفت صبر کن تا همه چیزو خودم ردیف کنم. کارت عابرمو با رمزش بهش دادم گفتم برو هرچقدر میخوان بده بیان برقو وصل کنن. خلاصه بعد یه ربع اومد گفت سریع بریم خونه که الان میان واسه وصل.
رفتیم سمت خونه و من که اروم شدم کلی ازش معذرت خواهی کردم که ببخشید عصبی شدم. اون هم تعارف میکرد و اینا که رسیدیم خونه و برق رو اومدن وصل کردن و قاعده ختم به خیر شد.
یکی دو شب بعد دیدم ساعت دوازدن شب خانم نجفی پی ام داد بیداری گفتم بله یه تیکه کلیپ ترکیه ای بهم داد گفت میتونی اینو معنی کنی . براش معنی کردم فرستادم و کلی ذوق کرد و کلی تشکر کرد.
گفتم اهنگ ترکیه ای دوست داری؟ گفت خیلی زیاد ولی معنی شو نمیفهمم. چون اصلیتشون شمالی بود و من اصلیتم تبریزی من میفهمیدم.
دوتا اهنگ ترکیه ای اسمشو فرستادم گفتم اینا رو دانلود کن. یکیشو پیدا کرد یکیشو پیدا نکرد. خودم تو اینترنت پیدا کردم فرستادم براش. یکی اهنگ نگار محرم بود یکی اهنگ سانا گیت دیمم.
خیلی خوشش اومد و معنیشو هم از نت فرستادم براش.
بعد گفت خیلی ترکی دوست دارم. گفتم بلد نیستی گفت نه . گفتم اگه ترکی بلد نشی عمرتو حروم کردی. بعد گفتم باید با یه ترک ازدواج میکردی. بعد برگشت گفت کاش شوهرم ترک بود. گفتم دیگه حالا ترک نیست ولی سعی کن یاد بگیری. البته من همه ی حرفام رو از روی فان میزدم و زیاد جدی نبودم. گفت تو زن نمیگیری گفتم من زن دوست دارم بگیرم ولی کسی زنشو به من نمیده. کلی خندید گفت خب به زنه بگو چرا زنه رو میخوای از شوهرش بگیری. گفتم نه بابا زن ایرانی خوب نیست و زنه ایرانی همش غر میزنه به خودش نمیرسه . خودشو واسه شوهرش اماده نمیکنه و کلی کسشعر گفتم ، اونم میخندید و همش از خودش تعریف میکرد م
ن به شوهرم میرسم من اینکارو میکنم من اونکارو میکنم. گفتم حیف که مجرد نیستی و گرنه میگرفتمت کلی خندید و خیلی حال میکرد .
بعد چنتا تیکه کلفت انداختم جواب نداد گفتم ناراحت نشیا جنبه داشته باش. پیام داد نه بابا ناراحت نمیشم من جنبه ام خیلی بالاس. گفتم چقدر بالاس گفتی خیلی زیاد بالاس. گزاشتم سر لج و لج بازی گفتم میخوای با یه سوال جنبه تو پنچر کنم. گفت نمیتونی. گفتم پس قول دادی ناراحت نشیا
گفت نه اصلا. گفتم بیخیال نمیپرسم.
گفت نه باید بپرسی . گفتم میترسم ناراحت شی. گفت مطمئن باش ناراحت نمیشم. گفتم پس خیلی ادم لارجی هستی گفت اره خیالت راحت.
گفتم سایز سینه هات چنده؟
سریع جواب داد ۸۰ بود الان شده ۷۵
پرسبدم چرا کوچیک شده و یدونه شکلک ناراحت فرستادم. گفت لاغر کردم خودمو.
گفتم افرین.
گفت حالا چرا ناراحت شدی ۷۵ کیفیت نیست و برگشت گفت وا سوالت همین بود انقدر میگفتی ناراحت نشیا. دیدیم نه بابا زنه این کارس . منم کم نیاواردم گفتم نه بابا این اولش بود. گفت اوه اوه پس وسطش چیه.
گفتم اگه ادامشو میخوای بپرسم باید بین خودمون بمونه. گفت خیالت راحت. گفتم سوالای بعدیم میزنه تو فاز سکسی مشکلی نداری. گفت نه. گفتم مطمئن گفت خیالت راحت. گفتم سکس دوست داری. گفت خیلی
گفتم چقدر خیلی گفت واسش میمیرم.
گفتم دوست داری با من سکس کنی. گفت تاحالا بهش فکر نکرده بودم. گفتم کاری با قبل ندارم فکر کن همین فردا صبح موقعیتش هست . الان من ازت درخواست کنم که فردا باهام سکس کنی قبول میکنی؟ گفت شاید. گفتم یا بگو اره یا بگو نه. گفت اره. گفتم اولش چیکار میکنی . گفت لب بوس گاز . گفتم چجوری لب میگیری. گفت لباتو حرفه ای لیس میزنم و گاز میگیرم. گفتم جووون منم لبای تو اروم میبوسم و میخورمشون. گفت منم زبونمو رو لبات میکشم. گفتم من بغل گوش و لاله های گوشتو اروم میبوسمو لیس میزنم . گفت وایییی دلم خواستت کثافتت. گفتم واقعا . گفت اره . گفتم میخوای بهم بدی ,؟ گفت اره گفتم از جلو یا عقب گفت از جلو از عقب هرچی تو بخوای. بعد گفت صبر کن بفرستم برات. یهو ده بیستا گیف سکس فرستاد که من کرک و پرم ریخت. گیفایی بقدری سکسی که نگو. مثلا گیف کیری که داره میره تو کس. گیف زبونی که داره کیرو لیس میزنه. گیف زنه داره رو مرده بالا پایین میره. گیفای اینچنینی فرستاد. من هنوز تو کف گیفها بودم پیام داد دوست دارم اینکار ها رو بکنیم. من تو دلم گفت پس یه کسو کون حسابی جور شد.
این داستان ادامه دارد…
نوشته: سعید
همش گفتم گفت گفتم گفت هوووف داستانت بد نبودا ولی واسه این دیگه نتونستم بخونم
1- شوهر و بچه نداشت همینجور سرشو انداخت پایین با تو اومد اداره برق؟؟
2- بعد چند ثانیه با تاپ و شلوارکی که خط کسش معلوم بود اومد؟؟ یعنی چون میدونس تویی برات تیپ زد؟؟ بابا تام کروز بابا مایکل جکسون
3- قاعده ختم به خیر شد یا قائله؟؟ ههههه
4- خودتو جر دادی هی گفتم گفت…گفتم گفت
5- کسخل عاجز بقیشو ننویس…تو رو باید از تخم دار زد
همینجوری کس خری با ی زن شوهر دار س.ک.س چ.ت کردی؟؟ برو خودتو ک.یر کن حاجی
محل سگ بهت نمیذاره و به یادش کف دستی میزنی والسلام
قشنگ بود ادامه بده خودمم تقریبا تو همین مایه ها تجربه شو داشتم
این قسمت "خب اولش چیکار میکنی گفت ابتدا نوازشش مینموئم آنگاه بوستش مینموئم سپس لب هارا مینموئم … و بقیه توضیحات و سایر بستگان در همه جا و همیشه آی مزخرف و کیری و بیمزس آی تخمی و عنه !!! ایشالام که شربتم درش بکار میره حتما!!پنابرخدا
اونی که ختم به خیر میشه غائله ست نه قاعده .
این داستان ادامه هم نداشت قول میدم ناراحت نشم.
دیوث بساز بفروش بود بابات بعد رفتین اجاره نشستین؟اصلا میدونی بساز بفروش چیه؟برقتون 60 تومن اومد قطعش کردن؟
خانم با چادر تو خونه بود بعد تو در زدی گفت یه لحظه واستا برم شلوارک کص نمامو بپوشم بیام؟
حیف که بقیشو نخوندم پسر کصکشه بساز بفروش عقده ای
ادامه نده پست فطرت لاشی
ادامه نده
ادامه نده جقی خان
ادامه نده
محض رضای خدا ادامه نده
پس اگر تبريزى هستى بگوش باش
گوتووا اهالى محترم افريقانين سيكى اولسون
ننه باجيوى روسلار سيهسين
ددوين بوغازينا عربلرين سيكى اولسون
آرواديودا من زيدديم
کوووونی لاشی بساز بفروش بودین و رفتین خونه اجاره کردین
بعدم مدیر ساختمون با کسس ورقلمبیده اومد باهات اداره برق
بقول بچه ها هم مدیر ساختمون هم اداره برق کووونت گذاشتن
قاعده!!! یکی نی بگه اوسکل مجبوری خودتو باسواد و باکلاس جلوه بدی کصکش حیون به جفت حیون دیگه تعرض نمیکنه اینهمه دختر چرا بازن مردم آخه.ضمنا هیز تر از زنهای ترک من یکی ندیدم تا حالا پس بیخود اقوام شهرهای دیگه رو زیر سوال نبر از خودت مایه بزار آبکون البته هر وقت تونستی با کیر خودت کص بکنی نه کیر بابات
والا من خسته شدم ازفوش دادن شماها خسته نشدین ازکص نوشتن مادریونتوگاییدم خواستی بری اداره برق فوری گفت منم باهات میام
مرزهای کس و شعر کیلومترها جابه جا کردی