سلام من پارسا هستم 25سالِ از تهران
میخوام براتون خاطره ی سکسی دیشبم رو که اتفاق افتاد بنویسم برای دوستان گل در سایت خوب شهوانی… شهوانی مرسی که هستی ?
این خاطره ی هم جنس بازی هستش دوستان اگر مایل نیستن وقتشون رو نگیریم…

دیشب که نه میشد ساعت 3 صبح بامداد که من خیلی مست بودم چون با رفقا نشسته بودیم به عیش و نوش جای همتون خالی … بعد از اون از هم جدا شدیم و من خیلی مست خوووب بودم شنگووول گفتم یکم بچرخم تو خیابون … پنجره ماشینمم پایین بودو باد خنک میخورد به صورتم … من خیلی وقت بود نه رابطه جنسی با پسر داشتم نه دختر … جفتش رو هم بار ها تجربه کردم و برام لذت بخش بوده … تو رابطه با پسر هم کردم هم دادم دو طرفه هستم … خلاصه داشتم میچرخیدم که حس شهوتم بدجور زده بوود بالا چند باری این اتفاق نصف شبی برام افتاده بود ولی تو همین شهوانی تو اون ساعت های دیر کسی رو پیدا نکرده بودم برای حال و حووول … یک بار هم تصمیم گرفته بودم اگر رفتگری تو خیابون دیدم بهش پیشنهاد بدم که منو بکنه ولی میترسیدم روم نمیشد و پشیمون میشدم … تا دیشب که دیگه تصمیم گرفتم حتما اینکارو بکنم چون کسی رو پیدا نکرده بودم باهاش حال کنم … رفتم سمت محل خودمون چرخیدم دیدم 1رفتگر کم سن و سال حدود 25 اینا میشد و تمیز بود نسبت به بقیشون و بو نمیداد … ( البته وقتی پیاده شدم باهاش صحبت کردم متوجه تمیز بودنش شدم) خلاصه با ماشین رفتم کنارش و گفتم سلام بیا کارت دارم و اومد جلو با تعجب نگاه میکرد منم مست بودم قلبم تند تند میزد الانم که مینویسم اینجوریم صدام میلرزید گفتم میخوای کیرتو ساک بزنم گفت هااان؟؟ گفتم میخوای کیرتو ساک بزنم . دور و برشو نگاه کرد گفت کونتم سفیده؟؟ لهجه داشت درست متوجه نمیشدم … چندبار تكرار كرد تا متوجه شدم گفتم اره سفیدم گفت باشه برو پایین وایسا میام … رفتم پنج دقیقه صبر کردم نیومد دور زدم رفتم بالا دیدم با 3تا دیگه از دوستاش حرف میزنه بعد من حشریم بودم گفتم میخوای به دوستتم بگو بیاد … دیدم 4نفرین یکم ترسیدم رفتم تو 1کوچه دیگه دیدم از این جوونتراشون داره جارو میزده خواستم به اون بدم باهاش صحبت میکردم تون میترسید برام جالب بود چرا میترسه… دیدم اونی که پیشنهاد داده بودم بهش با 2تای دیگه داره میاد اینسمتی سریع سوار ماشین شدم رفتم 1چرخ ریز زدمو اومدم پایینتر دیدم داره طرف تنها میاد … ماشینمو پارک کردم رسید بهم گفت کجا رفتی … گفتم حرف نزن بیا بریم تو یه کوچه … هی میگفت کونتم سفیده؟ میگفتم اره بابا گاییدی منو … رفتیم یه کوچه خلوت ساعت حدود ٣ بود دیگه این اتفاق داشت میفتاد از دوستام ساعت دو خورده ای جدا شده بودم … رفتیم تو کوچه اي كه درخت زياد داشت پشت اون خواستیم بریم دیدیم 1رفتگر دیگه اونجا خوابیده ترسیدم باهم حرف زدن من نفهمیدم گفتم بیا بریم کوچه رو به رویی ولی اونجا روشن بود نمیشد کاری کرد باز برگشتیم اینطرف … باز با پسره حرف زد اونیکیشون دوباره نشست مام رفتیم پشت درخت از زیپ شلوارش با مشقت کیرشو انداخت بیرون … وااای نمیتونستم ببینم تاریک بود ولی دست زدم نرمو قلمی و دراز بود حدود دو دقیقه براش ساک زدم حرفه ای بود تلمبه میزد تو دهنم :))) بعدش کشیدم پایین گفتم بیا بکن … واااای کیرشو که انداخت لاپام خیلی حس خوبی بود کیرشم که خیس بود شروع کرد تلمبه زدن و فشار دادن یکمم سرش رفت تو سوراخم … سوراخم تنگه ها ولی سر کیر دوستمونم کوچیک بود … داشتم حااااال میکردم اونیکی رفته گره هم داشت نگاه میکرد فکر کنم پشماش ریخته بود که یه دفعه ای چیشده … داشت میکرد فشار میدادو من لذت میبردم که اب من اومد ولی هنوز حشری بودم … هی هم منو خم میکرد میگفت خم کن کمرتووو ( گفتم که حرفه ای بود ) اب من اومدو حدود 1دقیقه بعدشم اب اون اومد من حس کردم داره ابش میاد اومدم بزنمش کنار نصفشو ریخت تو و رو سوراخ کونم … داااغ شده بود … من شلوارمو سریع کشیدم بالا اونم سریعا پیچید رفتو ندیدم دیگه کجا رفتش … منم سریع رفتم سمت ماشینو سوار شدم رفتم … هنوزم حشریم و اینم دارم مینویسم سیخ کردم … فکر نمیکردم دیگه یه روزی به رفتگر کون بدم … جالب بود. امیدوارم خوشتون بیاد … کاملا داستان واقعی بود … خواهشا انتقاد کنید کلا از همه جای فحاشی … مرسی دوستای عزیز که وقت گذاشتین .

نوشته: Delijoon