سلام من آرمین هستم از اصفهان این داستان مربوط میشه به شهریور امسال امیدوارم مورد پسندتون باشه . از این پسرا هم بدم میاد که اول داستان میگن خوش هیکل قد بلند و خصوصیات زنها هم میگویند وزن ۶۰قد ۱۷۰نمیدونم خدایی همه ی خانوم ها یه قد و وزن دارن.خب بریم سر داستان.
تو خیابون طبق معمول داشتم مسافر کشی میکردم که یه دختر زیبا دیدم رفتم جلوش پارک کردم دختره گفت دربست تا کلیشاد گفتم سوار شو . رفت صندلی عقب ماشین نشست .داشتم رانندگی میکردم که گفت پایه ای بریم دور بزنیم منم که خدا خاسته قبول کردم رفتیم تو شهریه گشتی زدیم گفت گرسنمه رفتم پیتزا فروشی دوتا پیتزا سفارش دادم همین حین گوشیم زنگ خورد که مامانم گفت میخوام برم خرید من بهش گفتم خودت برو که سرم شلوغه .اقا پیتزا گرفتم خوردیم کوفتش بشه الهی جیبمو خالی کرد.سوارشدیم رفتیم بهش گفتم باهام سکس میکنی لامصب یکی خابوند زیر گوشم همونجور داشتم رانندگی میکردم با اصرار زیاد قبول کرد وای نگو چو کونی داشت طاقچه ای . اقا خونه که خالی بود یواشکی بردمش تو خونه داخل رسیدیم یه لب اساسی ازش گرفتم بردمش تو اتاق خواب لباساشو در اورد یه شرت و کرست ابی بسته بود سینه هاش هم بد نبود عجب چیزی بود کیرم داشت میترکید اقا خوابوندمش رو تخت به خوردن بدنش شروع کردم سینه هاش اینقدر خوردم که آه و اوهش در آمد حشری شده بود.کسش صورتی داشت گفت کس نه ولی کو ن آره .به حالت سجده شد کیر گذاشتم تو کونش دیدم نمیره توش سریع کرم زدم کردم توسوالاخش چند بار تلمبه زدم که صدای آیفون اومد به دختره گفتم سریع بلند شو برو تو حیات خلوت لباستو بپوش تا بیام رفتم تخت و درست کردم درو باز کردم پدرم اومد ادم خیلی تیزیه سریع گفت بو عطر خاصی میادنکنه کسی آوردی اینجا رفت تو اتاق خواب بله دستمال کاغذ که دختره خودش پاک کرده اونجا افتاده پدرم زد به پشت کلم که مخم سوت کشید گفت ماتو این خونه نماز میخونیم تو اونوقت میری استغفرا… به حرفاش گوش وندادم رفتم بیرون . دختره کنار ماشین سوارش کردم رفتیم بعد رفتیم پارک کلی اونجا خندیدم شمارشو ازش گرفتمو بعد رسوندمش خونشون .اینم ازشانس بدما بود .ببخشید اگه بد بود
نوشته: Armin hot
داستانت تکراری بود البته ویرایشش کرده بودی حرفایی که مادر اون پسره زده بود رو زدی به اسم بابات کونده خان
آخرش یادت رفت بنویسی این بود انشاء من/ زنده بود رهبر من
یا:پایان گل یاس/معلم مادر ماست :))
خیلی بی شعوری…راستی از این به بعد ناپرهیزی نکنی ها؟
حیف نیست این همه خرج کردی؟ :)) :))
تكرارى
يكى دو هفته قبل اين داستان با اسم ديگه اى تو همين سايت گذاشته شد بود (
البته كمى ويرايش شده)
كه اين نشون ميده توى كونى يا ما رو خر فرض كردى (البته دور از جون بچه ها)
يا دلت فحش ميخواد و چون تو اون داستان هم كلى فحش حواله نويسنده شده بود و من حدس ميزنم توى الاغ زاده به اون فحش ها حسوديت شد و خواستى از اون فحش ها بى نصيب نشى
پس كير خر شرك به صورت عمودى تو كونت
akhe azize man chera faqat miay copy past mikoni badesham miay 4ta character ro edit mikoni?, az dastanaei ke mikhonam kheylishoon sakhteye zehne nevisandast, va vaqeanam zehne khalaqi daran, harkasi mitone zehne khodesho parvaresh bede va be jaye in hame foohsh hame azash tashakor konan.
pas doostan ya vaqei nevis bashid, ya zehnde khodetono baraye khalaq budan parvaresh bedid.
inke ghablanam bod ke
sanaz goh kafaf nemide, az kos maye bezar, kam kar shodia
کیر خر تو کس مامانت کیر نهنگ تو کونت کیر ملوان زبل تو کونت تکراری ننویس
ino ghablan yeki dige gozashte bod