ظهر تابستون بود و آقتاب از پنجره روی فرش میتابید و نیمه برهنه دراز کشیده بود و گرمای افتاب لذتی عجیب داشت . دستم روی تنم می لغزید و اجساس خوبی داشت . چشمهام رو بسته بودم و داشتم با کیرم بازی میکردم . صدای باز شدن آروم در رو شنیدم و چشمهام رو باز کردم. مراد توی درگاه وایستاده بود و برجسنگی کیرش رو می توستم از روی شلوارش هم ببینم. انگار خیلی وقته که اونجاست . لبخندی زدم و جلو اومد. زانو زد و من همچنان دراز کشیده بودم . تنم رو نوازش کرد و کیرم رو توی دستش گرفت . از اینکارش لذت میبردم . چشمام رو بسته بودم و از بازی انگشتهای مراد با کیرم لذت می بردم . دستش زیر خایه ها و سوراخ کونم رو میمالید . سرم رو نزدیک پاهاش بردم و اروم سر کیرش رو به لب گرفتم . گرمای لذت بخشی تموم تنم رو پر کرده بود . حالا تموم کیرش توی دهنم بود و من با لذت و شهوتی تموم ، اون رو می مکیدم . انگشت مراد سوراخ کونم رو باز کرده بود و داشت باهاش ور میرفت . کیرش کاملا بلند و سفت شده بود . همیشه بزرگی کیر مراد من رو برای دادن مردد و ده ها برابر شهوتی میکرد. آروم روی پشتم دراز کشید و کیرش رو گذاشت لای کونم . من از اینکه کیر مراد خیس و شخ شده لای کونم بود کیف میکردم . کونم رو بالا دادم و سرکیرش روی سوراخ کونم موند . آروم کمی فشار داد . درد تموم تنم رو گرفت . خودم رو جلو بردم . مراد صبر کرد تا اروم بگیرم . دوباره با دست سوراخ کونم رو میالید و تف میزد و میمالید روی سوراخ کونم . دوباره روی من بود . کیرش اینبار خیس تف بود و آروم گذاشت توی سوارخ . کمی فشار. کمی درد. کمی صبر. کمی فشار و درد و صبر و بالاخره نصف کیرش توی کونم بود . آروم تکونش میداد و من لذت میبردم . کونم رو بادست گرفت و کیرش رو تا تهش فشار داد توی کونم . نفسم بند اومده بود . شروع به گاییدن من کرد و من غرق لذت بودم . همیشه مراد رو همینطوری بیاد میارم . یه مرد با یه کیر بزرگ و خوش تراش که همیشه آماده برای گاییدن من بود . حالا مراد تند تند میکرد . نفسم بند اومده بود و …مراد خودش رو روی من انداخت .کیرش تا ته فرو شد و قبل از اینکه جیغم در بیاد احساس ریختن اب کیر مراد توی کونم منو آروم کرد. مراد ابش اومده بود و کون من پر کیر و اب منی اون بود . روی تنم آروم گرفت . چشمهام رو بستم تا باز هم از افتاب ظهر تابستون لذت ببرم . با کونی که کیر مراد اون رو ابیاری کرده بود . مراد دوست خوبی بود که حالا فقط خاطره هاش برام مونده . خاطره یه سالی که با هم بودیم و بارها و بارها زیر کیرش تا آسمون رفته بودم . ولی الان دیگه مدت هاست هم رو ندیدیم و من هربار زیر کیر گنده یه مرد وقتی دارم با تموم لذت کون میدم و حال میکنم وقتی چشمهام رو می بندم یا د اون می افتم که اولین بار بکارت کون منو با کیر کلفتش برداشته بود و من رو با دنیای قشنگ گی آشنا کرده بود .

توروخداديگه ننویس
پسرخوب هرچی که به ذهن بیمارت خطور کرد که نبایدازش داستان ببافی و به خورداین همه مخاطب تواین. گ سایت بدی
شهوانی هم که قربونش برم هیچ داستانی رو دست ردنمیزنه بلااستثنا میچاپه

آره تو که راست میگی همون اول کیر کلفتش رو کرده تو کونت و تو هییییییییییچ دردت نگرفت؟ همون اول حال کردی و بعدش هم هیچ حس تلافی یا تمایلی به کردن نداشتی و برایه بار اول با وجود کیری به اون کلفتی که رفته تو کونت بهترین لذت رو بردی و هیچی هم نگفتی لابُد عجب! باشه باشه باشه تو راست میگی!

نخوندم
سعیدش طوسی بود؟ ? ? ?

حال همه بهم میخوره از این داستانهای کیری که طرف هوس کیر کرده تو فکرش داده بعد داستان جقی را برای این بچه های بنده خدا میبافه این بدون کیر ابوالقاسم تو کونت کیر تو دهن…

خیلی کوتاه مث کیر آغا محمدخان!!

#داداژژژژژ چی زدی تو ؟!؟!؟!فک کنم یهویی دوز مصرفیتو بردی بالا و اینجوری شدی#