▼
لایک = بزن !
غُر = نزن !
▼
در حاشیه …
یک ماه !
دقیقا یک ماه فعالیت نکردیم !
یه جورائی تالار سپردیم دست البقای جماعت!
حالا سوال اینجاست که …
غیر از " سردار مهارت خان " که …
کمیک " وِلاما " را آپلود کرد !
که …
اگر اونم به داد تالار کمیک نمیرسید …
الان درش تخته شده بود که !
چند تا کمیک درست و درمون ارائه شد … عایا !
اونوخ الان دیگه …
این نشان میدهد که …
بعضیها شریک دزد و رفیق قافله میباشند !
که البته …
ما اینجائیم تا که …
نقره داغ کنیم که …
و که …
▼
آهان !
راستی یادم رَف بگم !
خانومائی که گِی هستن!
این داستان نانسی و ویلما یک " لِز " هانمید به اجرا میگذارند !
▼
در حاشیه …
حالا یه وقت فکر نکنین " بیوه سیاه " …
قاشه !
فرض را بر این گذاشتم که …
حالا گیریم یک در میلیون …
یه خانم تو انجمن پیدا بشه …
که …
" گِی " باشه !
اونوخ اینو واسه اون یه نفر گفتم !
و گرنه که …
اگه ندونم داستان چیه که …
وِل معطلم !
آ
اعصاب خودت خورد نکن هیچ کدومشون ب گرد پای توام نمیرسن تالتر با وجود ت قشنگ میشه بقیه ب کیر خر مرده هم نمی ارزن
↩ رجب
رفیق تو کجائی … فکر کردم تو هم مثل خیلیا رفتی … خیلی خاطرت عزیزه … آی زنده باشی …
قسمت جدیدو تورو خدا آپلود کنید ، بچه ها شماهم لایک کنید ❤️
↩ golb
سلام وقت بخیر سپاس از زحماتتون و واقعا عالیه اگ ممکنه این داستان و کمک مادرانه رو ادامه بدین و اپلود کنید ممنون میشم سپاس از زحماتتون این نوع داستان ها همه چیزشون مناسب