سلام دوستان یه داستانی بود که یه خانواده از طریق یه تورمجانی میرن خارج از کشور اونجا مسول تور از پسر خانواده میخواد که با مامانشو عمش یه کارایی بکنه کسی داره این داستانو اسمش یادم نیست
کسی نیست کمک کنه