زن دکترو کردم

1401/01/20

این خاطرس که تازگی پیش اومد و خود فریبا از من خواست که بنویسمش.

من مدتیه خاطرات سکس هامو در سایت شهوانی به اشتراک میزارم.
شب ساعت ۲ بود داشتم داستانهای جدید که افراد دیگه به اشتراک گذاشته بودن میخوندم متوجه شدم یکی در سایت شهوانی بهم پیام داد.
اسم واقعیش فریباست و در سایت با اسم دیگه ای هستش.

فریبا: سلام اقا هادی.
من داستانهای سکس شما رو خوندم.
پروفایلتون چک کردم.و میدونم همشهری هستیم
راستش داستان ها منو تحریک کرد.بیشتر جذب این موضوع شدم که شریک های جنسیتونو بارها ارضا میکنین.نحوه سکس هاتون تصور کردم.دلم میخواد با شما سکس کنم.
اگه تمایل داشته باشین.

اینو که خوندم پروفایلش چک کردم.
فریبا ۴۰ساله مشهد و اون قسمت اصل کاری نوشته بود به دنبال هیچ.

راستش هزار جور‌فکر کردم.
شوخی باشه.سرکاری باشه و…

در جواب بهش گفتم

سلام.
من از کجا بدونم شما راست میگی؟
منو ندیدین از کجا میدونین دلت میخواد با من سکس کنین؟
شاید منو ببینی پشیمون شی.از چهره من خوشت نیاد یا…
فریبا: گفتم بارها سکس با شمارو تصور کردم.
مطمنم ببینمت پشیمون نمیشم.کسی که این همه سکس‌داشته با‌زنهای مختلف و اونها جذبش میشدن مطمنا چهره قابل قبول داره.
برای اینکه بدونی دروغ نمیگم ایدی تلگرام میدم بیا تل.

خلاصه ایدی داد و رفتم تلگرام.
وقتی وصل شدم تل پیام اومد باز کردم عکس از خودش.
چهره معمولی اما بسیار خوشتیپ.حتی شمارش برام گذاشت.

خودش گفت بگو چه حالتی عکس بگیرم بفرستم مطمن بشی.

فکر کردم شوخی میکنه گفتم کف دستت بنویس هادی وقتی عکس میگیری دیده شه.

یک دقیقه بعدش فرستاد.

مطمن بودم خودشه.اونشب کلی چت کردیم.
گفت ۳روز دیگه برای همیشه از ایران میره.
و یک بار میخواد با من قرار بزاره سکس‌کنه.

حتی گفت زن دکتر فلانی هستش و فردا ظهر میره تهران و پس فردا ظهر برمیگرده و تمام این مدت میتونه با من باشه.

قرار برای فردا عصر فیکس کردیم.ادرس و شمارم دادم و شب بخیر گفتیم و پایان چت اونشب ما بود.
من از صبح یکم خونه رو مرتب کردم.
یسری خرید کردم. دوش گرفتم ادکلن زدم.
چای دم کردم منتظر تا بیاد.
نیم ساعت بعد گوشیم زنگ خورد جواب دادم فریبا گفت من نزدیکم خودت بیا دم در.

من رفتم پایین منتظر یک دقیقه کمتر یه سانتافه مشکی جلو ترمز زد.شیشه داد پایین از بالا عینکش به من نگاه کرد گفت اقا هادی؟؟؟

منم گفتم بله.صبر کنین درب پارکینگ باز‌کنم ماشین بیار داخل.
ماشینو اورد داخل پیاده شده. واااوووو چی میدیدم.

یه زن قد بلند.چشمها درشت.کت کوتاه بالای باسن.
شلوار ۹۰ و زاپ دار.کنار رونش دیده میشد.
یه تاپ تنش بود چاک سینش مشخص میشد.
کفش پاشنه بلند.اومد جلو سلام کرد دست داد.
گفتم ماشا… زیبا و خوشتیپ و با کلاس هستین.

بهم یه نگاه کرد و لبخند زد.گفت ممنون.زن دکترم دیگه.

مچ پاهاش دیوانم کرده بود.
با اسانسور رفتیم بالا وارد خونه شدیم.

فریبا: به به خونه مرتبی.همیشه اینطور مرتبه یا فقط الانه؟

هادی: نه بخدا.نود درصد مواقع تمیز و مرتبه.

فریبا: تو واقعا مجردی؟

هادی: اره خیلی ساله تنها زندگی میکنم.
برای همین هم اشپز خوبیم هم خانه دار خوبی.
خونه من پلنگی نیست پاتوق نیست.
برای همین هم امنیت داره هم مرتبه.

فریبا: افرین پسر خوب.
دوتا چای خوشرنگ با شیرینی گذاشتم رو میز.
تعارف زدم.
فریبا گفت تا چایی سرد بشه من کجا برم لباسم عوض کنم.
با دست به طرف اتاق اشاره کردم.
پنج دقیقه بعدش اومد.
واااوووووو دقیقا نقطه ضعف‌من در این زن بود

مچ پاهاش توپر.
پاهای خوش تراش و تمیز و لاک زده.

تک دلم گفتم چه پایی لیس بزنم من.
باور کنین تا دیدمش کیرم سیخ شد.
فریبا: چیهههههه کوشیییییی؟؟؟

هادی: محو تو شدم.
فریبا: خوبه زبون نریز.
به موقعش ببینم چند مرد هلاجی.

چای شیرینی خوردیم.
بهش اشاره کردم بیا رو پام بشین.
گفت نه باید بلند شی دستم بگیری ببریم توی اتاقت اونجا هرکاری داری باهام به چشم.

همون کارو کردم.بردمش اتاق نشست لبه تخت.
اروم یکم رفت عقب.انگشتای پاهاشو تکون میداد.
دست کشیدم روی پاهاش.نشستم پایین تخت.پاهاشو کشیدم سمت خودم.پاهاشو بوس کردم.دونه دونه انگشتاشو لیس زدم.لای انگشتاشو لیس زدم.
شصت پاشو کردم دهنم و میخوردم.دونه دونه انگشتای پاشو خوردم.
اون داشت لذت میبرد.
خواستم تمام لباساش در بیاره هیچی تنش نباشه.
منم لخت لخت شدم.
از سرانگشتای پاش لیس زدم رسیدم به مچ پاهاش.
چندتا بوس کردم باز لیس زدم تا رسیدم کنار کصش.
ووااااوووووو چه کصی بود.انگار تاحالا نداده باشه که بعدا گفت عمل زیباییش کرده.

کنار رونشو لیسیدم زبونم از کنار کصش کشیدم تا دور نافش.
فریبا داشت ناله میکرد.استیل قشنگی‌گرفته بود.
روی تخت پاهاش دراز کرده بود.دوتا دستش داده بود عقب‌ و نشسته بود و وزنش رو دستاش انداخته بود.و دیدن این تصویر خودش هوس برانگیز بود.
یکم شکم و دور نافش لیس زدم رفتم تا رسیدم به سینه هاش.
سینه های ۸۰ سفت و سربالا.
لیس زدم و یکبارم دور نوک سینشو لیس زدم و بوس کردم گفت ااااایییییی.و باز لیسیدم تا رسیدم به گردنش و یهو درازش کردم رو تخت افتادم روش و لب بخور که میخوری.
کیرم لای رونش بود و سرش به کصش مالیده میشد.
تمام بدنش زیر من بود.لامصب انقدر داغ بود که انگار از توی کوره درش اوردی.

لب خوری و زبون میکردیم دهن هم دیگه.
گوش فریبا رو لیس زدم نوک زبونم کردم تو گوشش چرخوندم.پشت گوشش لیس زدم که دوباره گفت ااااااااهههههههههه.

نشستم زیر سینه های فریبا کیرمو گذاشتم لای سینه هاش.گفتم فریبا سینه هاتو به سمت هم فشار بده.
انقدر کیرم با آب کص فریبا خیس شده بود که لای ممه هاش راحت حرکت میکرد.

چند دقیقه لای سینه هاشو کردم گفتم بشینه کیرمو دادم دستش گفتم بهش حال بده.

فریبا یکم رو کیرم تف کرد با دستش بالا پایین کرد.
سرکیرمو کرد دهنش مکید.در میاورد لیس میزد.
از پایین کیرم لیس زد تا سر کیرم.بعدش یهو همشو کرد تو دهنش.کیرم تا حلقش رفت.
خودش نگه داشت باز اومد عقب کیرمو پر تف کرد.باز لیس زد.
هادی: فریبا سکس کثیف دوست داری؟

فریبا: عااااشقشم.

چون تف میکرد و لیس میزد و تفاشو باز میخورد حس کردم کثیف دوست داره.
درازش کردم رو تخت مچ پاشو گرفتم کشیدمش جلو تخت پاهاش لیس زدم کیرمو گذاشتم لای کف پاهاش خودش پاهاش بالا پایین میکرد.
پاهاشو خیلی دوست داشتم.
بعدش نشستم مچ پاشو گرفتم پاهاشو دادم بالا سرم لای پاش و کصشو شروع کردم خوردن.

آب کصشم خوردم.خیس خیس بود.
فریبا چشماش بسته بود و فقط اه اه میکرد.
با شصتم بالا کصش میمالیدم.
زبونم تو کصش و چوچولش میک میزدم که یهو صدای نفساش بیشتر شد و بدنش لرزید و آبش اومد و دور دهن و صورتم خیس خیس بود.
نشستم کنارش گفتم حال کردی‌.فریبا گفت جووون کیف کردم.تمام صورتم لیس زد.
گفت میخوام بخورم برات تا ابت بیاد همشو بریزی تو حلقم.گفتم نه من میخوام کص و کونت بکنم.

فریبا: اووووفففف جوووون بکن عزیزم امشب تا صبح فقط‌بکن.

نشستم لای پاش.مچ پاشو گرفتم دستم کیرم کردم تو کصش.اروم عقب‌جلو میکردم و به حرکت کیرم تو کصش نگاه میکردم.
خیلیییی کصش داغ بود.فریبا داشت سینه هاشو میمالید و قربون صدقم میشد.

منم با کیرم کصشو به حال اوردم.
دراز‌کشیدم روش و کیرم تا ته کردم تو کصش.
لبشو خوردم و کصشو میکردم.صدای شالاپ شلوپ کل خونه رو برداشته بود.
با تمام قدرت کیرمو فشار دادم تا ته میرفت تو کصش.باز میاوردم عقب.پاهاشو تو سینش جمع کردم و کصش باد کرد و باز کردمش.تند تند میکردم تو کصش که بدنش بالا پایین میشد.
ژل روان کننده از گوشه تخت برداشتم یکم مالیدم سر کیرم.
پاهاشو بالاتر بردم سوراخ کونش بهتر دیده بشه.
سرکیرمو گذاشتم رو سوراخ کونش فشار دادم.
یهو جیغ کشید راستش اصلا توجه نکردم و یهو تا ته کردم توش نگه داشتم.جیغ و داد کرد.سفت گرفته بودمش.چند دقیقه صبر کردم اروم کیرم عقب‌ جلو کردم قسمم میداد ارومتر.
یکم گذشت دیگه شروع کردم کون کردن.
صدای فریبا از درد تبدیل شد به لذت.دیگه داشت کیف میکرد.
لبشو گاز میگرفت و سینشو میمالید.گفت داره میاد محکم بکن.
یه پاشو ول کردم دستم گذاشتم رو کصسش تند تند مالیدم و کونش میکردم.که تمام تنش لرزید.
چون میدونستم سکس کثیف دوست داره کیرمو از‌کونش دراوردم رفتم بالا سرش کردم تو دهنش و تلمبه میزدم.
دو دقیقه بعدش به شکم خوابوندمش کردم کصش روش دراز کشیدم و تند تند کصشو کردم.
مثل پنبه نرم بود و مثل رودخانه ازش آب میومد.
فریبا: واااای هادی منو جر دادی

هادی: جونم هنوز تا صبح راه زیاده.

فریبا: من اینطوری که تو میکنی و آبم میاد تا صبح خشک میشم.

هادی: اووووووففففففف دوست دارم تا صبح ۱۰۰بار ابت بیاد.

فریبا: وااااای من برم تو دیگه نیستی منو بکنی چکار‌کنم.

هادی: کاش میشد نری.

این کصو کونت از من نگیری.همش زیرم باشی.

عزیزم من بهتر میکنم یا دکتر.؟؟؟
فریبا: تو عشقم.کصمم تو به حال میاری.تو فقط بلدی منو بکنی.

اینو که گفت شهوتم بیشتر شد آبم داشت میومد
خودش فهمید گفت بریز توش منم بدون معطلی همه ابم ریختم توش.۵دقیقه بعد کیرم در اوردم فریبا یکم خوردش.و استراحت کردیم.
من رفتم میز ناهار چیدم فریبارو با ناز وبوس صدا کردم همونطور لخت اومد ناهارخوردیم.البته دیگه عصر شده بود.
یساعتی رو مبل عشق بازی کردیم و باز دوباره سکس کردیم.تا صبح ۳ بار دیگه کردمش.
دفعه اخر تو حمام کردمش.ابمو ریختم دهنش همشو قورت داد.البته دیگه ابم کم بود.

بعدشم با یه خداحافظی که فریبا بغلم کرد و گریه کرد. برای همیشه رفت.

خبردارم از ایران رفتن.گاهی تلگرام پیام میده.
امیدوارم خوشتون اومده باشه.

برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2022-04-09 22:55:45 +0430 +0430

قشنگ بود خاطرت
ولی یکم کمتر تعریف کن از خودت

1 ❤️

2022-04-09 23:01:58 +0430 +0430

ایشون یه هتل دارن که همه مسافراشو کردن! تو یه محل خونه دارن کل همسایه ها رو کردن! چون ایران متاسفانه 85 میلیون نفر بیشتر جمعیت نداره و دیگه ایرانیهای ساکن ایران دارن تموم میشن تصمیم گرفتن لطفشونو شامل ایرانیهای مقیم خارج کنن!! میگن عمو جانی در شب تولدش هر وقت شمع فوت میکنه آرزو میکنه جای ایشون باشه!!

6 ❤️

2022-04-10 00:07:38 +0430 +0430

↩ shahx-1
😂😂😂باور کن هیچ کدوم اط خاطراتی که گفتم دروغ نیست.و واقعی بوده.

0 ❤️

2022-04-10 00:11:17 +0430 +0430

↩ hansmi
خخخخ.چشم

0 ❤️

2022-04-10 00:13:37 +0430 +0430

↩ Surveyour
مرسی🌹

0 ❤️

2022-04-10 00:22:30 +0430 +0430

ریدم دهن دروغگو😎

1 ❤️

2022-04-10 01:20:49 +0430 +0430

↩ Lox-man
فکر خوبیه.
هر کی دروغ بگه تو همین کارو بکن

1 ❤️

2022-05-08 17:26:28 +0430 +0430

💦

0 ❤️

2022-05-08 18:23:14 +0430 +0430

↩ Sinagoldboy
مخلصم.
پرو بال دادان به قسمتهای سکسی داستان و خاطره وجود داره و فکر نکنم کسی منکر بشه.چون اینطوری مخاطب بهتر میتونه تصویر سازی کنه.و ارتباط بگیره.اما تا حدی که تاثیر عکس نداشته باشه.

0 ❤️

2022-05-08 19:40:09 +0430 +0430

💦💦💦

0 ❤️

2022-05-13 07:14:57 +0430 +0430

🙃💦

0 ❤️

2022-05-17 23:00:24 +0430 +0430

💦

0 ❤️







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «