غزل دختر ۱۸ساله شریکم (پایان)

1401/01/25

درازش کردم رو تخت ولم نکرد گفت بخواب روم مدتهاست به یادت خودمو ارضا میکنم.منتظر این روز بودم.واااای این حرفش که غزل کصو کون خودشو به عشق من میمالیده حشری ترم کرد یهو شالشو از سرش کشیدم پرت کردم پایین تخت و دکمه های مانتوشو باز کردم ولی درش نیاوردم.
تاپ زیرش بود دادم بالا ، تیشرت خودمو در اوردم دراز کشیدم روی غزل.
لباشو میخورم. لامصب انگار صد ساله میداده یه لبی داد که کیف کردم.زبونش کرد توی دهنم.
زبونامون به هم میمالوندیم.
انقدر حشری شده بودم و میخواستم زودتر لخت ببینمش که معطل نکردم از روش بلند شدم تمام لباساش غیراز شرتش در اوردم.
یکم ناز کرد که خجالت میکشه و من اصلا اهمیت ندادم.شلوارمو در اوردم منم فقط شرت پام بود.

واااااای بدن غزل لخت جلوی چشمام بود.
چه پوست سفید و صافی.یه لکه نداشت.
تمام بدنش دست کشیدمو بوس کردم.از روی شرت کصشو بو کردم و گاز یواش گرفتم یهو غزل زانوش خم شد گفت اووووووووووففففف

معطل نکردم سری خوابوندمش رو تخت.
راستش انقدر تو کفش رفته بودم دلم میخواست فقط بکنمش ولی باید اول باهاش لاس میزدم.

دراز کشیدم روش.کیرم رو کص غزل بود از روی شرت هنوز.
کیرمو لاش بالا پایین میکردم غزل از شدت لذت
چشماش بسته و لباش روی هم فقط میگفت اووووووم اوووووووم.و با دستش تمام بدنم لمس میکرد.
وااااای سفید برفی زیرم خوابیده بود.من اصلا تا حالا بهش توجه نکرده بودم.

لبمو گذاشتم رو گردنش حالا بخور کی میخوری

دلم میخواست انقدر محکم بخورم که کبود شه.

دو طرف گردنش لیس زدم بعدش زبونم گذاشتم بالای لبش لیس زدم تا برسم به سینه هاش.

غزل زیر تاپ سوتین نبسته بود.سینه ها اندازه انار بود سفت و سربالا.بکر و دست و لب نخورده

لامصب سر سینش صورتی بود.

سر سینه هاشو یکم لیس زدم و به لب گرفتم با زبونم میزدم نوک سینش.
و همچنان کیرم لای کصش بود.که یهو غزل شروع کرد فریاد زدن و پاهاش لرزید و شل شد.
سرمو گرفت گذاشت رو سینش گفت بخور.
تا حالا سکس نداشتم و اولین ارضامو با تو تجربه کردم.

واااای باز این جمله کافی بود که کیرم به جای مغزم فرمان بده.
سینه هاشو خوردم و گاز گرفتم.
بوس کردم تا رسیدم به کصش.
یه بوس از روی شرتش که خیس آب شده بود کردم بعدش یه لیس از پایین تا بالا.
دستم گرفتم دو طرف شرتش.
قرار بود با چه صحنه زیبایی روبه رووبشم کص تمیزو تازه غزل.اووووووووف.
شرتش کشیدم پایین غزل دستش گذاشت رو کصش.

دستای نرم و کوچولوشو از رو کصش برداشتم چشمم برای اولین بار به کص غزل افتاد.

واااااااوووووووو انگار بهشت بود.پاهای غزل گرفتم کشیدمش لبه تخت.کمر غزل رو تخت بود
من پایین تخت نشستم.
پاهای خوش فرم و خوشگل غزل روی شونه ها.
با سر رفتم تو کص غزل.
اولش یه لیس محکم از پایین کصش کشیدم تا بالای کصش.
لامصب خیس خیس بود ولی دوست داشتم.
مگه میشه آب همچین مالیو دوست نداشته باشی

با زبونم لای کصش میکشیدم و با شصتم بالای کصش مالش میدادم.با دست دیگم لای کص غزل باز کردم لامصب کصش یه خط وسط پاهاش بود بدونه هیچ نقصی.
زبونم کردم توش تند تند بالا پایین میکردم.یهو تمام کصش کردم دهنم و محکم میمکیدم که باز غزل دستش گذاشت پشت سرم و سرمو فشار میداد به کصش و من تند تند براش میخوردم چون فهمیدم الانه که آبش بیاد.
یهو باز دوباره فریاد کشید گفت ااااااااااااخخخخخخخخخخ خالی شدم هادی.
دوست دارم هادی.

هنوز کصش دهنم بود و قسمتی از آبش خوردم.
هیچ وقت فکر‌نمیکردم یروز غزل زیر من بخوابه و ابشو بیارم.
غزل خیلیییی سکسی بود.فقط تنها مشکلی که بود پرده داشت و نمیشد تا ته بکنم کصش.

کنار غزل دراز کشیدم گرفتم بغلم کیرمم لای رونش گذاشتم دستمم روی کون سفیدش که هنوز اون طور که باید ندیده بودمش ولی قرار بود فتحش کنم و کون غزلو بکنم.لااقل اینو مطمن بودم صفر زن کونش منم.کصش نصیب شوهرش میشه.
یکم انگشتم خیس کردم گذاشتم رو سوراخ کون غزل و با سوراخش بازی کردم و یواش انگشتم کردم تو کون غزل.یکم خودشو جمع کرد و اخ گفت.تا یک بند انگشتم تو کونش بود و عقب‌جلو میکردم.غزل دوباره به حال اومد و داشت لذت میبرد.یهو با دست منو هل داد به کمر خوابیدم.

غزل نشست کیرمو گرفت دستش وااااای چه لحظه ای بود دست غزل جونم دور کیرم بود اینور اونورش کرد خوب نگاش کرد گفت این منو جر میده که.

گفتم اول بخورش خیس شه بعد قرار کونتو باهاش بکنم تا کشاد شه.

اول یکم سرشو زبون زد بعدش یکم سرکیرمو کرد دهنش میک میزد.
گفتم تا تهشو بخور.
گفت میترسم حالم بد شه.
دیگه غزل سرشو بالا پایین میبرد و کیرم تا نصفه تو دهن کوچیک و داغش بود.
هادی: عزلم صفر دهنتو من باز کردم.
صفر کونتم من باز میکنم
فقط حیف کصت که نصیب من نمیشه.
درحالی که ساک میزد و با دستش کیرمو میمالید
بهم نگاه کرد و با کیر تو دهن یه خنده کرد که صحنه خیلیییی سکسی شد.
من بلند شدم وایسادم.موهاشو دور دستم حلقه کردم و با کف دست گذاشتم پشت سرش کیرمو تو صورتش میمالیدم میخواستم همه جاشو کیر بمالم.
بعد خودش با دستش کیرمو روی لبش میمالید و کرد دهنش منم از شدت شهوت بی رحمانه شروع کردم تلمبه زدن تو دهنش و سرشو فشار دادم جلو کیرم تو دهنش نگه داشتم که وقتی رسید به حلقش حق زد کشیدم عقب.سرشو گرفت پایین یهو نفس کشید گفت خفم کردی که.

یکم اوکی شد گفت ولی دوست داشتم منو خشن بکن.اینو که گفت نفهمیدم چی شد.
شروع کردم بی رحمانه دهنشو گاییدن.
تند تند میکردم تو دهنش که تا حلقش میرفت و برمیگشت.
باز نگه میداشتم هرچی با دست میزد رون پام توجه نکردم کشیدم کیرمو عقب ولی بیرون نیاوردم دوباره چند تلمبه و باز کیرم ته حلقش نگه داشتم و این کارو چند بار کردم دهنش پر تف شده بود نه میتونست قورتشون بده نه میتونست بریزه بیرون.صدای تفها که کیرم توش میرفت و میومد برام جذاب بود.که کشیدم بیرون
یهو غزل هرچی تف دهنش بود ریخت رو زمین و سرشو گرفت پایین و گلوشو با دست گرفت و نفس نفس میزد.
همینطور که اون نشسته بود و من ایستاده سرشو گرفت بالا به من نگاه کرد و یه خنده خوشگل که مخصوص خودش بود کرد بعدش تف از دهنش سرازیر کرد رو لبش و کش اومد بیاد رو چونش که خم شدم لیس زدم تفشو خوردم تا رسیدم لبش و خوردم و خودمو انداختم روش.
یکم لای کصش کیرم عقب جلو کردم.
بعدش نشستم لای پاش کیرمو با یه دست گرفتم دست دیگم گذاشتم کنار رونش و با دست دیگم کیرمو لای کصش میمالیدم.حس کردم ادامه بدم ابش میاد که بیخال شدم.
با لب رفتم روی رونش.بغل رونشو بوس کردم و لیس زدم و مکیدم.
ولی میخواستم رونشو کبود کنم چون میدونستم دیده نمیشه اگه مواظب باشه جلو مامانش لباس عوض نکنه.
هر دو رونشو کبود کردم یذره نه هاااااا پراز کبودی.
غزل وقتی دیدشون فقط گفت اووووووووووووف.فردا به دوستام نشون میدم.
میگم دیروز سکس داشتم.

اون لحظه انقدر حشری بودم اصلا حواسم نبود بهش بگم نه اینکارو نکنی برعکس گفتم اووووف جووووون بگو دیروز کصو دادم هادی خورد.
بگو منو گایید.کونمو کرد.دهنمو کرد.بگو جرم داد.
غزل با این حرفام حشریتر شد.
گفت هادی منو بکن.زود باش کونمو مال خودت کن.

منم بی معطلی به شکم خوابوندمش نشستم روی رونای نازش.
یکم با انگشت تو کونش کردم.عجب کونی بود.
سفییییییید و سوراخش واقعا صورتی.
ناخوداگاه خم شدم کونشو بوس کردم لای کونشو زبون میکشیدم میرفتم تا روی کمرش از کمرش زبون تا روی کردنش.
غزل از لذت به خودش میپیچید.
لای کونشو باز کردم برای اولین بار بعداز این همه سکسی که با نفرات مختلف از خوشگل و زشت و معمولی داشتم کون میخواستم بخورم.
لای کونش کلی زبون زدم بعدش سوراخ کونش بوس کردم و زبونم دورش میکشیدم لذتی که غزل میبرد رو از پیچ و تابهای که بدنش میداد میشد فهمید و منم کیرم سفتر میشد.ژل روان کننده که همیشه بالا سر تختم هست برداشتم یکم مالیدم روی سوراخ کونش.

سرکیرم رو کونش تنظیم کردم غزل گفت زود بکن منتظرم.تو کف کیرتم بره تو کونم.

یهو فشار دادم سرش رفت داخل.غزل یهو خودشو سفت کرد و گفت اااااااخخخخخخ.
و ملحفه تخت رو مشت کرده بود و دندوناش روهم فشار میداد.
یکم صبر کردم تا نصفه اروم اروم کردم تو و غزل همچنان داشت درد میکشید که گفت بخواب روم میخوام زیرت باشم.
یهو تا ته کردم توش که دست و پا زد و ای ای میگفت و روی تخت مشت میزد.
دراز کشیدم روش که در نره.
غزلم زیر من بود و بدن داغش با بدن من یکی شده بود.کیرم تا ته تو کونش بود و بی حرکت بودم و فقط بوسش میکردم اروم که شد لبشو خوردم و اروم کیر مبارکمو تو کون غزل جونم بالا و پایین میکردم.
دیگه غزل داشت لذت میبرد و حرفهای سکسی میزد.لامصب انگار یه عمر کون میداده.
غزل: بکن بکن بکن.غزلتو بکن.
کون غزل هوس کیر کرده بکنش و جرش بده

کیرتو میخوام فقط منو بکن.دیگه فقط منو بکن

منم همچنان که غزل زیرم بود گردنشو میخوردم یه دستم روی دستش بود با دست دیگم روی رون و بدنش دست میکشیدم و لذت میبردم.
یهو غزل گفت هااااااادددددییییییی تند تند بکن دارم میام.

منم با سرعت زیاد و وحشیانه تلمبه میزدم و تا ته میرفت تو کون غزل که یهو داد زد واااااااااااااییییییییییی. و باز بدنش لرزید.
غزل تا الان سه بار آب کصش اومده.
منم ادامه دادم تا اینکه تمام آبم تو کون غزل خالی کردم و از ته دلم گفتم اوووووووووووففففففف در حالی کیرم هنوز تو کون غزل بود ابم تو کونش خودشم زیرم بود.

لحظه ای که آبم ریخت تو کونش گفت اووووف چا داغهههههههه.

۱۰دقیقه روش بودم که دوباره کون غزلو کردم که ابم اومد ایندفعه روی کمرش خالی کردم.لامصب انقدر لذت برده بودم که هم زود کیرم سیخ شده هم وقتی ابم اومد انگار نه انگار که چند دقیقه قبل آبم تو کونش خالی کردم بازم پراز آب بود و کمرش پراز اب کیر من.

خودمونو تمیز کردیم یکم بغلم نوازشش کردم ازم تشکر‌کرد لب گرفت.گفت من غزل تو شدم دیگه حق نداری به غیراز من با کسی باشی فقط‌منو میکنی.
از این به بعد بکن من تویی و جندت من.
بوسش کردم و ازش تشکر‌کردم گفتم پاشو لباسات بپوش برو که دیر نشه.

سخت اما بلند شد رفت دستشویی خودشو تمیز کرد ابهای من که تو کونش بود خالی کرد.
لباساش جلو من پوشید و چه بدنی بود.
بازم دلم میخواست بکنم.شاید باور‌نکنین بگین دروغ میگه ولی انقدر این دختر خوشگل و تمیز بود که باز دوباره کیرم سیخ شد.اما‌ وقت نبود.
غزل کیرمو دید زد تو سر کیرم گفت ببین غزلشو میخوادااااا باز بلند شد.
فقط یه مشکل بود اینکه غزل دختر بود و موقعیت زیاد پیش نمیومد جیم کنه بیاد بکنمش
وگرنه همه چی تمام بود.

یه لب خوشمزه ازش گرفتم زنگ زدم تاکسی اومد غزلو برد خونه.
این خاطره ادامه داره چون جزاییتاش بیشتر میشه.اگه دوست داشتین کامنت بزارین و لایک کنین تا ادامشو بگم.

مرسی که وقت گذاشتین و خاطره منو خوندین

برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2022-04-18 12:29:29 +0430 +0430

↩ catmaxor
ادامه داره و خیلی جذاب میشه.اما کسی نظر نداد منم این قسمت پایان دادم

0 ❤️

2022-04-18 13:38:30 +0430 +0430

↩ catmaxor
کلا تو سکس‌ برام مهمه شریک جنسیم اول و کامل ارضا بشه بعدش خودم ارضا میکنم

1 ❤️

2022-04-20 19:51:47 +0430 +0430

اخه چرا اینجوری میکنی با خودت این داستان ادامه داره ادامه بده

0 ❤️

2022-04-20 19:53:44 +0430 +0430

↩ اتش جان
سلام.ادامه داره و کلی ماجرا.
اما اگه استقبال بشه ادامشو مینویسم.

0 ❤️

2022-05-08 16:32:48 +0430 +0430

سکس با دختر زیبا و خوش هیکل ۱۸ساله عااالیه

0 ❤️

2022-05-08 16:43:28 +0430 +0430

فکر کنم شرکیت تو رو گاییده تو فکر کردی داری کون دخترش میذاری جلقی خانه خراب

1 ❤️

2022-05-08 17:03:31 +0430 +0430

↩ mrphoto881
نظرت محترم

0 ❤️

2022-05-08 17:17:39 +0430 +0430

چند سالی بود که شوهرم مرده بود و ی کارخونه کلی پول و یک ویلا تو شمال برامون گذاشته بود من بودم و دو تا پسرام.
برادر شوهرم کارخونه رو مدیریت میکرد و پول خوبی هم بما میداد زندگیمون مرفه بود و گاهی میرفتیم شمال.
ماجرا تو یکی از این سفرها اتفاق افتاد.
من دوستای حشری داشتم که مرتب منو تحریک و تشویق به سکس با پسرام میکردن. ی روز یکیشون گفت من روزای آفتابی پرده ها رو میزنم کنار لخت مادرزاد میشم و پشت پنجره جلوی آفتاب پاهامو باز میکنم تا نور خورشید حسابی کص و کونمو ضدعفونی کنه نیمساعت بعدش تمام دردای کص و کونم از بین میرن و بدنم مث دنبه نرم میشه این موضوع بنظرم جالب اومد و همیشه تو ذهنم بود منتظر ی فرصت بودم تا اجراش کنم نتیجه شو ببینم از طرفی پسرام بزرگ شده بودن و واسه خودشون هیکلی ساخته بودن و من همش مواظب بودم منو لخت نبینن و تحریک نشن. ی بار رفتیم ویلای شمال جاده ترافیک سنگینی داشت وقتی رسیدیم خیلی خسته بودیم گفتم بچه ها بهتره غذا از بیرون بگیریم گفتن باشه الان ماشینو خالی میکنیم میریم زیباکنار کباب میگیریم منم رفتم رو تخت وسط حیاط دراز کشیدم وقتی رفتن بیرون با توجه به فاصله کبابی و زمان پخت کباب و شلوغی معمولیش حساب کردم حداقل یکساعت تا برگشتشون طول میکشه یهو به فکر کار دوستم افتادم سریع لخت شدم و کص و کونمو گذاشتم جلو آفتاب برا اینکه صورتم نسوزه شال نازکمو انداختم رو صورتم گرمی نور خورشید کص و کون که هیچی تمام بدنمو گرم کرد و باعث شد از خستگی خوابم ببره تا اینکه با پچ پچ پسرا بیدار شدم ولی چشمامو باز نکردم اونا داشتن راجع به کص و کون من حرف میزدن کوچیکه میگفت مامان عجب کص و‌کونی داره انگار تا حالا چیزی توش نرفته احتمالا بابا کیر فندقی بوده که کصش به این تر تمیزی مونده خلاصه دیدم اوضاع خیطه ی ذره تکون خوردم و لاپامو جمع کردم تا برن ولی وایساده بودن و راجع به تن و بدن من حرف میزدن کم کم چرخیدم خودمو جمع و‌جور کردم سعی کردم بدنمو بپوشونم و مثلا یواش یواش بیدار شدم چشامو نیمه باز کردم و‌گفتم اومدین؟ بزرگه گفت خیلی وقته اومدبم و داریم هیکل و لاپای تو رو نگاه میکنیم مامان عجب کص و کون بیستی داریا گفتم ای بی ادب غذا رو ببرین تو تا منم بیام کوچیکه گفت من با مامان میام گفتم لازم نکرده دو تاتون برید تو خلاصه با هزار بدبختی راه افتادن ولی چشمشون رو من قفل بود پشتمو کردم بهشون و لباسمو پوشیدم رفتیم تو نهار و خوردیم گفتم من میرم دراز بکشم دوتاییشون گفتم منم میام با تعجب گفتم شما برید تو اون یکی اتاق کوچیکه گفت من میخوام پیش تو بخوابم خلاصه بعد از کلی کش و قوس جفتشون اومدن رو تخت دونفره پیش من یکی اینور یکی اونور چشام گرم نشده بود که احساس کردم کیر بزرگه تو کمرمه بروم نیاوردم یهو سرکیرشو خیس کرد و بزور اورد پایین و از بالا کرد تو شورتم و گذاشت لای کونم یکی از میمیامم گرفت تو دستش. راستش بدم نیومد و منتظر موندم دوباره سر کیرشو تف زد و یواش یواش عقب جلوش میکرد سعی میکرد سرشو بکنه تو‌کونم ی ذره قمبل کردم تا زودتر کارشو بکنه ولم کنه بعد از چند لحظه کیرشو تو کونم حس کردم قشنگ جا داده بود و عقب جلو میکرد حدود ده دیقه کیرش تو کونم حال کرد تا آبش اومد کشید بیرون و بلند شد رفت کوچیکه تو بغلم خوابش برده بود فکر کردم بهتره زودتر برگردیم تهران تا اوضاع بدتر نشده.

5 ❤️

2022-05-08 17:23:01 +0430 +0430

↩ Pourshadp
عااااالی.جای من خالییییییی.

0 ❤️

2022-05-12 00:50:37 +0430 +0430

🙃

0 ❤️

2022-05-12 07:47:45 +0430 +0430

😊

0 ❤️

2022-05-12 09:08:28 +0430 +0430

😊

0 ❤️

2022-05-14 23:36:46 +0430 +0430

🥳

1 ❤️

2022-05-17 15:01:05 +0430 +0430

💦💦

0 ❤️

2022-05-18 04:10:58 +0430 +0430

💋

0 ❤️

2022-05-20 16:37:33 +0430 +0430

🙃

0 ❤️

2022-05-26 10:25:11 +0430 +0430


0 ❤️

2022-07-13 23:03:44 +0430 +0430

مرسی عالی نوشتی عزیز ادامه بده🌺🌺

1 ❤️

2022-08-08 10:52:57 +0430 +0430

ادامه بده داداش داستانت خیلی هیجان انگیزه

1 ❤️

2022-08-08 11:13:07 +0430 +0430

↩ Cosplay
قسمت دیگشم گذاشتم.

0 ❤️







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «