پاسخ این پرسش که چرا بعضی رفتارها برای ما تحریکآمیز و بعضی دیگر سرخوردهکنندهاند، از بزرگترین رازهای مربوط به دنیای فانتزیهای جنسی است. هیچکس دلیل اولویتهای جنسی خودش یا دیگران را درک نمیکند. شاید بتوانیم بیوگرافی و زندگی افراد را بررسی کنیم، ولی این کار منشاء پیدایش فانتزیهای ما را چندان روشن نمیکنند.
همه دوست دارند دربارۀ فانتزیهای پارتنرشان بیشتر بدانند. اما ممکن است بعد از کشف فانتزیهای پارتنرتان، احساس ناکافیبودن یا انزجار پیدا کنید و اصلاً علاقهای به انجامشان نداشته باشید. در این پست به بررسی شیوههای شروع گفتوگو دربارۀ فانتزیها میپردازیم.
گاهی بچهها حین بازی نقش زندانیها را هم بازی می کنند. ولی اگر واقعاً محل زندگیشان زندان بود، نقش زندانیها را بازی نمیکردند. فانتزی نمایشی جنسی است که واقعیت ندارد و کسی دلش نمیخواهد تمام زندگیش در این فانتزیها سپری شود.
با اینهمه، چرا رویاها و فانتزیهایی داریم که با واقعیت زندگی ما هماهنگ نیستند؟ «مایکل بیدر» (Michael Bader)، همکارم بهدرستی در مورد این رویاها میگفت که فانتزیهای خوب علاوهبر آشکارکردن مشکلات، راهحلشان را نیز پیدا میکنند. به عبارت دیگر، ممنوعیتها و موانع فرهنگی ما در زندگی، در رویاهای ما اجازۀ حضور پیدا میکنند.
البته تخیلات ما همیشه چیزهای پسندیدهای نیستند. برای نمونه، رویای تجاوز، نمایانگر اغواگری جنسی اجباری در تصورات ما است. اما در فانتزی تجاوز، هرگز ترس از خشونت را تجربه نمیکنید؛ ذهن شما ایدۀ تجاوز را تغییر میدهد و محتوای این تجربۀ خشن را به منبعی از لذت و اشتیاق تبدیل میکند.
اگر از کسی میخواهید فانتزیهای جنسی موردعلاقهاش را برایتان فاش کند و او بپذیرد، مثل این است که در باغی مخفی را برایتان گشوده باشد. اگر در واکنش به این حرکت نفرت و انزجارتان را آشکار ابراز کنید، مثل این است که در ورودی این باغ را با خشونت بههم کوبیده و به سوی ناکجاآباد فرار میکنید. وقتی درمورد فانتزیهای دیگری میشنوید، نباید ناگهان موضوع را تغییر بدهید یا با نفرت و انزجار برخورد کنید چون با این حرکات شرم و خجالت را به دیگری القا میکنید.
بخشهای جنسی و شهوانی ذهن افراد به سانسور حساسترند و همیشه برای پنهانکاری و مخفیشدن آمادهاند. شاید کسی برایتان قسم بخورد که دیگر به چنین چیزهایی فکر نکند یا درموردشان حرف نزند ولی فراموش نکنید که اگر فانتزی خاصی را نمیپسندید، نمیتوانید مانع علاقۀ دیگری به این موضوعات باشید.
در نتیجه، اگر کسی درمورد فانتزیهایش با شما صحبت کرد، به سکوت وادارش نکنید. با قطعکردن این گفتوگو، به او میفهمانید که «دوست دارم فقط درمورد فانتزیهای موردعلاقۀ من حرف بزنی». چنین چیزی در عالم رویاها و فانتزیهای جنسی جایی ندارد.
یکی از دوستانم هرگز علاقۀ مردم به خوردن ترشی اختاپوس را درک نمیکند. فانتزیها، مثل مزههای مختلف برای بعضی از افراد ایجاد انزجار و نفرت میکنند. توصیۀ من به شما این است که به جای ابراز نفرت و مخالفت با این افراد یا نگرانی از پیامدهای فانتزیهای پارتنرتان، با کنجکاوی از آنها استقبال کنید.
درمورد فانتزیهای پارتنرتان سوال بپرسید. کدام ویژگی این رویای خاص جذابش میکند؟ نقش منفعل در سکس؟ بیرحمی؟ قدرت بیشتر؟ با روشنفکری و کنجکاوی در این زمینه، از او میخواهیم که این پرسش را پاسخ بدهد: تو کی هستی؟ لزومی ندارد که حتماً درکشان کنیم. کافی است بیشتر دربارۀ شخصیت و واقعیتهای او بدانیم. این آگاهی زمینه را برای پذیرش بیشتر و معاشقههای بهتر فراهم میکند.
خانمی میگفت که فانتزی همسرش این بوده که لباسفروش به اتاق پرو بیاید، اغوایش کند و آنجا با هم سکس داشته باشند. از شنیدن این فانتزی، تحقیر شده بود و فکر میکرد همسرش در روابطشان احساس کمبود میکند. از خودش میپرسید که چرا اصلاً زن دیگری را در رویاهایش تصور میکند؟ اما وقتی در خانه این فانتزی را امتحان کرده بودند و این خانم نقش فروشنده را بازی کرده بود، فهمید که از عملیکردن فانتزیهای شوهرش لذت میبرد. حتی میتوانست رویاها و فانتزیهای خودش را به این بازی اضافه کند تا هردو در خلق این بازی نقش داشته باشند. سلیقههای جنسی ما هم مثل مزههای مورد علاقۀ ما از کودکی تا بزرگسالی دچار تغییر و تحولاتی میشوند. از امتحانکردن چیزهای جدید نترسید. شاید این تجربیات منجر به کشف کارهایی شود که از انجامشان لذت میبرید.
ای ول ، رول پلی ، راهی مطمئن برای برآورده کردن فانتزی های ماست
جلوی دوتا چیز رو هیچ وقت نمیشه گرفت .
یکی چشم آقایون
دومی دهن خانم ها !
کافیه از فانتزیهات به پارتنرت بگی تا هفته بعد همه رفیقاش هم خبر دارن فانتزیهات چی هست !
یکی از راهکارها این هست که تخیل کنید اصلا دو نفر دیگه هستید، و بعد از اون حالا بیایید و بازی کنید، دقیقا مثل خاله بازی و دکتر بازی. بازی کوچک و بزرگ نداره، بازی، بازیه! لذت میبرید حتمی
↩ dark_man00
مگر این که فانتزیت این باشه که به دوستاش بگه
با یه دختری رفیق بودم ، دهن منو گاییده بود
من هر روز حمام میکنم ، اون بدش میومد
خیلی خوشگل و خوش اندام بود ،،،،، اممممااااا
میگفت دوست دارم بدنت بوی عرق بده ، مام نزن ، شیو نکن
وقتی ساک میزد بیشتر سوراخ پشتمو میخورد
بعد از سکس که میرفتم حمام ، میومد و مینشست توی حمام میگفت بشاش توی صورتم
🤮🤮 سر همین کثافت کاریاش کات کردم
تمام جوامع مدرن و باز امروزی هم هنوز حجب و حیا دارن در این موارد . چی رو داری رواج میدی کارهای جدید امتحان کنند؟ هدفت چیه ؟
↩ Radmehr402
راستش جاسوس موسادم. میخوام حجب و حیا رو از جامعه پاک کنم. هر موردی هم که رواج بدم یک میلیون دلار میزنن به حساب بانک ملیم. هدفمم اگر خدا قبول کنه جهنمه.