تصور شما از فلسفه چیست؟ غرق شدن در دنیایی که ما را از دنیای اطرافمان جدا میکند و حالتی شبیه به مجنونان به ما میبخشد یا نگاه کردن به مسائل با نگاهی متفاوت و یافتن اندیشه خاص پشت هرکدام؟ آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که فلسفه را با کلمات سخت و عبارتهای طولانی و ناخوانا میشناسید یا به فلسفه به چشم علمی نگاه میکنید که زندگی را رنگ تازهای بخشیده است؟ فلسفه برای شما بحثهای طولانی و بدون سرانجام درباره موضوعات مهم زندگی بشر است یا تفکری که از هزاران سال پیش سعی داشته تا زندگی و معنای آن را واضح کند؟
افلاطون، فلسفه را لذتی گرامی میداند و ارسطو آن را علم به موجودات، چون وجود دارند، معنا میکند. با اینحال، اینها تنها بخشی از هزاران هزار تعریفی است که میتوان برای فلسفه پیدا کرد. در این میان فیلسوفان بسیاری کوشیدند تا نوع نگاهشان را به دیگران منتقل کنند. چه مانند افلاطون از طریق تاسیس آکادمی افلاطون و چه مانند بسیاری از نویسندگان با نوشتن کتابهای متعدد و متفاوت. در این میان، رمانهایی که داستان و فلسفه را بهم آمیختهاند، از جذابیت بیشتری برخوردارند. شاید به این دلیل که با زبانی سادهتر صحبت میکنند و به مخاطبانشان اجازه میدهند تا در این دریای اندیشه غرق شوند.
حالا اینجا میخوام هفت تا از بهترین رمان های فلسفی رو معرفی کنم
1_دختر پرتقالی
دختر پرتقالی یکی از مشهورترین نوشتههای یوستین گردر است. داستانی خواندنی و لطیف که در قالب نامهای از یک پدر به پسرش میرسد. پسرک، اتفاقی دست نوشتهای از پدرش را پیدا میکند. پدری که یازده سال پیش و در اثر بیماری از دنیا رفته است. اما پدر، همیشه این اندوه و ترس را با خود داشته است، که اگر زمانی برای شناخت فرزندش نداشته باشد چه پیش میآید؟ او شروع به نوشتن نامهای برای پسرش میکند. نامهای که هرچند جای خالی پدر را برای پسرک پر نمیکند اما او را با نگاه پدرش به دنیا آشنا میکند.
رمان دختر پرتقالی یک گفتگوی عمیق میان دو نفر از دو زمان متفاوت است. یوستین گردر که استاد فلسفه است، با مهارتی که در نوشتن داستان دارد، به خوبی فضایی ایجاد کرده است که در آن به سوالات فلسفی بپردازد. سوالاتی که ذهن را به چالش میکشد و مسیر جدیدی از شناخت دنیا پیش پای انسان قرار میدهد.
2_دنیای سوفی
اگر بخواهیم در میان رمانهای فلسفی به آثار یوستین گردر نگاهی بیندازیم، با فهرست بلندبالایی از داستانهای جذاب رو به رو میشویم که همگی درونمایه فلسفی دارند. اما بیراه نیست اگر دنیای سوفی را گل سرسبد تمام آنها بدانیم. داستان دختری که در آستانه تولدش، نامههایی عجیب دریافت میکند. در این نامهها سوالات مختلفی بیان شده است؛ مثلا دنیا چگونه به وجود آمد؟ همین که ذهن سوفی درگیر یافتن پاسخی برای این پرسش میشود، در راه آموختن فلسفه قدم میگذارد. آلبرتو ناکس، کسی که نامهها را به او میفرستد، کارش را با نظریات فلاسف یونان باستان آغاز میکند و با آشنایی با امپراتوری روم، قرون وسطی، رنسانس، عصر روشنگری، و موضوعاتی چون انقلابهای بزرگ و مسائل امروز بشری ادامه میدهد. هرچند نباید فراموش کرد که هنر گردر در داستانپردازی این کتاب هم یکی از دلایل جذابیت آن است.
خود گردر بیان کرده است که او در پی یافتن متنی بود که فلسفه را به زبان ساده به دانشجویانش توضیح بدهد و وقتی از یافتن چنین چیزی ناامید شد، دنیای سوفی را نوشت. این کتاب بارها توسط مترجمان مختلف در ایران و در خارج از کشور ترجمه و منتشر شده است و به عنوان یکی از منابع معتبر در آشنایی با فلسفه به شمار میرود.
اگر به رمان های فلسفی با سبک و سیاق یوستین گردر علاقه دارید، کتابهای دیگر او مانند راز فال ورق و آریل را هم بخوانید.
3_چنین گفت زرتشت
چنین گفت زرتشت را شاید بتوان مشهورترین اثر نیچه، فیلسوف جنجالی دانست. اثری که چکیدهای خواندنی از عقاید نیچه را از زبان زرتشت، پیامبر ایرانی و در قالب داستان در اختیارتان قرار میدهد. زرتشت که سالها در کوههای آلپ به عزلتنشینی مشغول است، تصمیم میگیرد به میان مردم برگردد تا شهد خرد را به آنان بچشاند و از مفاهیمی مانند ابرانسان، مرگ خدا و بازگشت جاودانه صحبت کند.
اما مردم او را دیوانه میخوانند، به او میخندند و از دور او پراکنده میشوند. آنها میخواهند به بندبازی که به شهر آمده است توجه کنند و زرتشت، تصمیم میگیرد حواریونی دور خود جمع کند. کسانی که عقایدش را بشنوند، مانند او، آرمانها و ارزشهای کهنه را کنار بگذارند و آنچه را که او بیان میکند در کتابی مقدس بنویسند. کتابی که امروز ما به نام چنین گفت زرتشت میشناسیم.
4_یادداشت های زیرزمینی
این کتاب، حاصل سالهای پختگی داستایفسکی است. زمانی که رنج زندان، تبعید، فقر و بیماری را از سر گذراند و به اصطلاح سرد و گرم روزگار را چشید. بسیاری حتی معتقدند که این کتاب، کلید درک آثار داستایفسکی است. قهرمان داستان هم مردی است که مانند خود نویسنده، بلاهای زیادی به سرش آمده است؛ بیمار است، زندان کشیده و هزینههای زندگی امانش را بریده است. او که قبلا ارتباطات زیادی داشت حالا از همه مردم و جامعه بریده و به زیرزمین رفته است. همیشه شاکی است. در مقابل انسانهای روشنفکرنمایی که دور و برش را پر کردهاند، شاکی است ولی در نهایت، شکایتش را هم با همان نوشتن، نشان میدهد.
یادداشتهای زیرزمینی را اولین رمان اگزیستانسیالیست میدانند. کتابی که اگر سر و صبر و با حوصله بخوانید، به شما نشان میدهد با چه شاهکاری روبهرو هستید.
5_سقوط
ژان پل سارتر، کتاب سقوط آلبر کامو را زیباترین و فهمناشدهترین اثر او میداند. اما چرا او باید چنین لقبی به این داستان بدهد؟ اگر به کتاب نگاهی بیندازیم ممکن است داستان سادهای را ببینیم. مردی به نام ژان باتیست کلمانس، وکیل دعاوی سابق که در طول زندگیاش از هیچ دوز و کلکی دریغ نکرده است ولی حالا توبه کار شده است، در رستوران با یک غریبه همکلام میشود و زندگیاش را برای او تعریف میکند. شبی در پاریس از یک پل که بر رودخانه قرار داشته، عبور میکرده و در همین حین زنی را میبیند که به لبههای پل نزدیک شده است. او با بیتفاوتی از کنار زن عبور میکند و چند لحظه بعد، صدای برخورد چیزی با آب را میشنود. هرچند که او وکیل بوده و همیشه ادعای پایبندی به اصول خاصی داشته است، اما هرگز به هیچکدام پایبند نمانده است و خودش هم به این دروغ بزرگی که میگوید، واقف است اما این ماجرا بر خلاف تمام زندگیاش بر او تاثیر میگذارد.
کامو در رمان فلسفی سقوط به همان مساله همیشگی میپردازد. همان دو نیروی عظیمی که اداره جهان را به دست گرفتهاند و در این داستان هم نقش آفرینی میکنند: خیر و شر. وکیل به خوبی به خودش دروغ میگوید و خود را انسانی درستکار میداند، اما نیروی شر، همیشه پیروز میدان تصمیمات او است.
6_همه می میرند
همه میمیرند اما همه با آرزوی جاودانگی میمیرند. جاودانگی که میتواند با اکسیر حیات حاصل شود و انسان را نامیرا کند. اگر این موضوع را در یک کتاب فانتزی یا تخیلی بخوانیم، ممکن است با شخصیتی آشنا شویم که دست به کارهای ماورایی میزند و قدرتهای فوقالعادهای دارد اما در این رمان، جاودانگی را از بعد فلسفی آن بررسی میکنیم. آن هم با حضور کسی که از همان اکسیر معروف حیات نوشیده است و از قرن سیزدهم میلادی تا حال زنده است. او در ابتدا از دست یافتن به زندگی جاودانه سرمست و خوشحال بود، اما حالا و پس از قرنها زندگی درمییابد که این زندگی جاودانه، نفرینی بیش نیست. در این میان، با دختری به نام رژین آشنا میشود.
دختری جاه طلب که در آرزوی مشابهی میسوزد. رسیدن به زندگی جاودانه. دختر تجربیات و خاطرات رایموند فوسکا را میشوند. کسی که هربار و در هر دوره زندگیاش فکر میکند راز زندگی را دریافته است اما حالا آرزویش، چندساعتی زندگی کردن مانند زندههای واقعی است و کابوسش، زمانی است که همه میمیرند اما او هنوز زنده است.
7_آونگ کوفو
کتاب آونگ فوکو، رمانی نوشته اومبرتو اکو است. دانشمند نشانهشناسی که همه او را به دلیل نوشتن رمان آنک نام گل میشناسند. این داستان اولین بار در سال ۱۹۸۸ منتشر شد. سه ویراستار ماهر که احساس کسالت میکردند تصمیم میگیرند تا یک بازی طراحی کنند. آنها برای طراحی بازی به سراغ نوشته مردی میروند که ادعا کرده کتابی نوشته است و در آن، نیرویی عظیمتر از تمام نیروهای جهان را معرفی کرده است.
آنها نوشتههای این کتاب را به ابرکامپیوتری میدهند که میتواند تمام دادههای جهان را به هم متصل کند. اما نتیجه، چیزی که قرار بود یک تفریح سرگرم کننده میان چند همکار باشد، جدی میشود. نتیجه کار آنها نقشهای جغرافیایی است که نقطهای در آن مشخص است. محل قرارگیری آونگ فوکو در پاریس، جایی که میتوان تمام قدرتهای جهان را تحت کنترل درآورد. اما باید دید که بعد از جدی شدن این بازی، نیروهایی تصمیم گرفتهاند تا زمین را تحت کنترل خودشان درآورند؟
رمان های فلسفی کتابهایی هستند که تجربه متفاوتی را برایتان رقم میزنند. این کتابها را باید سر صبر و با حوصله مطالعه کرد. برای غرق شدن در داستانهای فلسفی باید ذهن را آماده و پذیرا عقاید جدید کرد. مطالبی که ذهن را به چالش میکشد و اعتقاد به باورهای قدیمی را متزلزل میکند. تجربهای که نباید از خود دریغ کرد.
—تصور شما از فلسفه چیست؟ غرق شدن در دنیایی که ما را از دنیای اطرافمان جدا میکند و حالتی شبیه به مجنونان به ما میبخشد—
داداش این با جقم میسر میشه قطعا ارزش فلسفه بالاتره
منم خودم تا قبل از خوندن دنیای سوفی هیچ درک درستی نداشتم
اونقدر کشش داشت برام که کتاب به اون بزرگی رو تو چهار شب خوندم
فکر نمیکردم اینجا ادمای مثل شماهم باشه که کتابای خوب معرفی کنه
خلاصه ممنون از شما
حتما یکی از اینارو مطالعه میکنم
🖒
درود برشما. بسیار عالی.
با اجازت یکی دوتا موضوع رو به تاپیکت اضافه میکنم
اینکه مطالعه رمانهای فلسفی یه بحثه و مطالعه و تفکر در خود فلسفه یه بحث دیگه ست.
و از اون مهمتر، برای اینکه یوقت دچار سردرگمی نشیم، بهتر قبلش بدونیم چه مکتبی رو در فلسفه میخوایم دنبال کنیم
و این اولین گامش شناخت خودمون و درکمون از (منِ درونیمون) هست.
اگر همه یاد بگیرن که در کنار همه تمایلات از شهوت گرفته تا مسائل مادی زندگی ، به مطالعه و تفکر در فلسفه هم بپردازند، باورکنید مملکت از این فلاکت درمیاد.
سلام…کتاب دنیای سوفی یه قسمتایی ازشو خوندم ولی فرصت نشده کامل بخونمش…بنظرم خوبه
↩ Kurosh_2k
احسنت.واقعا اگه همینجوری بود الان اوضاع ما این نبود