کیرشو رو کسم کشید
مرد_چرا خیس نیست؟
به کمربندی که کنارم افتاده بود نگاه کردم
کمربندو برداشت و رو شکمم کوبید
چشمامو روهم فشاردادم و اروم گفتم
_آخ
مرد_خشک خشکم خوبه نه؟
کیرشو توم جا داد و تند تند تلمبه زد
به در نگاه میکردم
کاش یکی بیاد
نفس نفس زنون گفت
مرد_نگاهم کن
با کمر بند دوباره رو شکمم زد و فریاد زد
مرد_نگاهم کن )
شادی_خوبی؟
به دستام نگاه کردم…میلرزیدن
هنوز برام عادی نشده بود
_من بعد4سال و3ماه و 9روز شکنجه فرار کردم
شادی_چرا زودتر فرار نکردی؟
_چون میخواستم حساب شده فرارکنم تا دیگه مجبور نباشم برگردم…باید به سن قانونی میرسیدم
مرد_تو و ننه ی جندت باید هرشب زیرم باشید
به کمر بندی که کنارم افتاده بود نگاه کردم
با قرارگیری کیرش رو کسم به خودم لرزیدم
فشار کمی داد
مرد_چرا خیس نیست؟
کمربندشو از کنارم برداشت و محکم رو شکمم کوبید
چشمامو روهم فشار دادم و اروم گفتم
_آخ
یهو کیرشو کامل توم فرو برد
به در خیره شدم
کاش یکی بیاد
نفس نفس زنون گفت
مرد_نگاهم کن
محکمتر ادامه داد
با کمر بند دوباره رو شکمم زد و فریاد زد
مرد_نگاهم کن )
شادی_خوبی؟
به دستام نگاه کردم…میلرزیدن
هنوز برام عادی نشده بود
_من بعد4سال و3ماه و 9روز شکنجه فرار کردم
شادی_چرا زودتر فرار نکردی؟
_چون میخواستم حساب شده فرارکنم تا دیگه مجبور نباشم برگردم…باید به سن قانونی میرسیدم
بهش نگاه کردم
با ترحم نگاهم میکرد…اصلا خوشم نیومد…
اخم کردم
_زودتر بخور و برو دنبال کار بگرد

_ چیشده؟
شیدا همونجور که از عصبانیت صداش میلرزید گفت
شیدا_مردتیکه تهدید میکنه فیلم پخش میکنم
_آدرس محل کارشو بفرست
عینک دودیمو درست کردم و به مریم زنگ زدم
مریم_جونم افسون جون
_مگه نگفتی مرادی ادم حسابیه؟
مریم_چیشده؟اتفاقی افتاده؟
_ازاون خونه گورتو گم میکنی و میذاری میری همونجایی که بودی وگرنه خودت میدونی چی میشه
مریم_افسون توروخدا من جایی رو ندارم من از کجا میدونستم…
_چون از تلمبه هاش خوشت اومده بود نباید ضمانتشو میکردی فهمیدی؟گم میشی میری مریم وگرنه بلایی که سر آوا آوردم صدبرابر بدترشو سرت میارم
بدون این که گوش بدم چی میگه سمت آدرسی که شیدا داده بود راه افتادم
خب آقای مهندس بذار ببینیم چیکاره ای…