سلام… دیدم همه دارن تو یه حوزه ای فرهنگسازی میکنن(!) گفتم منم از قافله عقب نمونم و یه سهمی داشته باشم 😁 امیدوارم به دردتون بخوره… البه ببخشید یه جاهایی ممکنه تخصصی بشه ولی خب فک کنم قابل فهم باشه
عنوان مقاله: نقش ویژگیهای شخصیتی و جمعیت شناختی در همسرآزاری
خشونت خانگی مشکل شایع بهداشت عمومی در سراسر دنیا است که کودکآزاری، همسرآزاری و بدرفتاری نسبت به سالمند را دربرمیگیرد. اما مهمترین نوع خشونت در خانواده، خشونتی است که مردان به وسیله آن قدرت اجتماعی یا فیزیکی خود را برزنان اعمال مـیکنند. همسرآزاری بـه هـرگونه بدرفتاری ارادی همسر یا شریک جـنسی نـسبت بـه زن گفته میشود، که دربرگیرنده بدرفتاریهای جسمانی، عاطفی و جنسی است. شیوع آن در کشورهای گوناگون 41%-21%گزارش شده است. اگرچه در آمارهای رسمی ایران، به آمار خشونت علیه زنان اشـارهاین شده اسـت، پژوهشها نـشانگر دامنه گستردهای از خشونت علیه زنان است. نرخ همسرآزاری در ایران در دامنه 80%-30% گزارش شده است.
نظریههای مربوط به همسرآزاری، در سطح کلان بیشتر بر عوامل فرهنگی و ویـژگیهای سـاختاری خـانواده (مانندطرفداران حقوق زنان و دیدگاه جامعهشناختی) و در سطح خرد، برویژگیهای روانشناختی فردی و میانفردی عامل و قـربانی (مانند شخصیت، یادگیری خشونت و درماندگی آموخته شده تکیه میکنند. بدیهی است در علتشناسی همسرآزاری در سطح فردی، افزون بر تمرکز بر ویژگیهای عامل، بررسی ویژگیهای قربانی نیز ضروری است، زیرا تـعامل ایـن دو اسـت که به این گونه اعمال منجر میشود. در بسیاری موارد وقوع حادثهای خـشونتبار، ناشی از ضـعف یا مستعد بودن فرد قربانی است، حتی در مواردی این خود قربانی است که عامل را به عمل واداشته، چه بـسا بـتوان قربانی را در حـد معاون عامل نیز مسئول دانست. بنابراین با وجود آنکه فهم الگوی روابـط مـیانفردی وشـناسایی نیمرخهای شخصیتی زنان قربانی ضروری است، پژوهشهای اندکی صفات شخصیتی این زنان را بررسی کرده است، که البـته یـافتهها یـکدست و یکپارچه نیست. در رفتارهای نمایشی، افسردگی و انحراف روانی میان زنان کتکخورده و گروه گواه تـفاوت معنادار یـافتند و نتیجه گرفتند آشفتگی روانی زنان کتکخورده به بدرفتاری علیه آنان میانجامد، اما بررسی نکردند که آیـا مـمکن اسـت خشونت خانگی به این آسیبهای روانی منجر شده باشد. پژوهش دیگری نیمرخ شخصیتی زنان کتکخورده را به صـورت خـشم، ترس، عزتنفس پایین، سازگاری ضعیف، ناتوانی در حل مسأله، کنارهگیری، سلطهپذیری و آشفتگی نشان دادند. پژوهش دیگری با کاربرد پرسشنامه چـندمحوری بالینی مـیلون (IMCM) ،در رتـبه نخست،چیرگی الگوهای شخصیتی اسکیزوئیدی و سپس الگوهای شخصیتی اجتنابی و وابسته را در زنان قربانی نشان داد. پژوهشهای پراکنده انجام شده در ایـران، در بـیشتر موارد با دو هدف تعیین شیوع همسرآزاری و شناسایی عوامل مؤثر برخشونت خانگی انجام شده، کمتر بـه بـررسی ویـژگیهای شخصیتی زنان قربانی پرداخته است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی زنان قربانی با انواع خشونت و تـعیین سـهم ویژگیهای جـمعیتشناختی (در مقایسه با عوامل شخصیتی) در پیشبینی خشونت بود.
پایان مقدمه
خسته نباشی دوستم فقط کاش سطربندی و پاراگراف جدا کنی اینطوری چشم ادم خسته میشه ولی درکل بازم ممنون ?
مرسی از اینکه انتقاد و پیشنهادتو ارائه دادی، حتما تو موارد بعدی درستش میکنم
مرسی از نظر و حکم کلیتون (-_-)
آخه خسته میشد اونوقت
کل کاری که کرده این بوده
کنترل + A
کنترل + C
کنترل + V
:)
اگه طرف پول بده و دست بزن داشته باشه ، پایه ای؟ ?
خب این نظر شماس و البته قابل احترامه ولی خب نمیشه از مسائل اجتماعی و روانی به راحتی گذشت و باید ریشه یابی کرد تا بشه درمان و یا کنترلش کرد
آخه خسته میشد اونوقت
کل کاری که کرده این بوده
کنترل + A
کنترل + C
کنترل + V
:)
شمام اگه عرضشو دارین همین کارو انجام بدین :)
حتما دلیلی داشته .
در ضمن همه فهمیدن سکس پولی انجام میدین
بنظر من درخت شما زیادی کرم داشته …
البته این نظر من هست
الان یکی میاد عکس کیرش میزاره تاپیکت به فاک میده
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ویـژگیهای شـخصیتی زنان آزاردیـده با خشونت جسمی، جنسی و روانی و تـعیین سهم عـوامل جـمعیتشناختی و ویژگیهای شخصیتی در پیشبینی خشونت بود.
یافتهها نشان داد از میان ویژگیهای شخصیتی، روانآزردهخویی بیشترین همبستگی را با خشونت داشت. متخصصان بالینی ناراحتیهای عاطفی گوناگون مانند ترس اجتماعی، افسردگی و خصومت را در این افـراد تـشخیص دادهاند.
عواطف شـکننده مانع از سازگاری آنها میشود ومستعد داشتن باورهای غـیر منطقی هـستند، کمتر میتوانند تکانشهای خود را کنترل کنند و خیلی ضعیفتر از دیگران با استرس کنار میآیند.
فالکنر، کوگان، نولدر و شوتر نیز در گروه زنان قربانی خشونت که برنامه درمانی شـناختی ـ رفتاری دریـافت میکردند برافراشتگی بـالنی یافتند. همچنین اسنایدر و فراچمن، کولیج و آندرسون و بک، پست و دیآرچی در بررسی خود نشان دادند زنـان کتکخورده مشکلات مزمن مرتبط با اختلالهای شخصیتی دارند.
کان و همکاران و روزواتر نیز نشان دادند زنان قربانی خشونت مشکلاتی در حل مسأله، عزتنفس، خشم، ترس و سازگاری دارند. پرز ـ تستر و هـمکارانش و ویـدیگر با کـاربرد پرسشنامه II-IMCM الگوهای شخصیتی اسکیزوئیدی را در زنان قربانی همسرآزاری شایع یافتند.
پژوهش حاضر نشان داد وظیفهشناسی در پیـشبینی خشونت جـنسی و برونگرایی در پیشبینی خشونت جسمی سهم منفی داشت. نریمانی و آقا محمدیان با بررسی 400 خانواده در اردبیل نشان دادند درونگرایی، خودنمایی، اضطراب و افسردگی زنـان بـا خـشونت مردان رابطه مستقیم دارد.احدی نیز در بررسی رابطه میان ویژگیهای شخصیتی و رضایت زناشویی در زنان شهر تـهران نـشان داد روان رنـجورخویی به طور منفی و توافق و وظیفهشناسی به طورمثبت با رضایت زناشویی همبستهاند.
افرادی که با ویژگی وظـیفهشناسی مـشخص مـیشوند، هدفمند، بااراده و مصمم، دقیق، خوشقول و مطمئن هستند. ویژگیهای فرعی این بعد شامل کفایت، نظم و ترتیب، تلاشبرای موفقیت، منظبط بودن و محتاط بودن در تـصمیمگیری است.
جامعهگرایی، ترجیح گروههای بزرگ، باجرأت بودن و فعال و پرحرف بودن از ویژگیهای افراد برونگرا است. آنها برانگیختگی جنسی و نیز تـحریک را دوسـت دارنـد و سرخوش، باانرژی و خوشبین هستند. افراد درونگرا خوددارترند تا غیر دوستانه، مستقلند تا پیرو، یکنواخت و متعادلند تا تنبل و دیرجوش و هـمیشه از اضـطرابهای اجتماعی رنج نمیبرند.
مؤلفههای فرعی آن شامل گرمی، گروهگرایی، قاطعیت، فعالیت، برانگیختگیخواهی و هیجانهای مثبت است. ممکن است برونگرایی و وظیفهشناسی بـه واسـطه سـبک دلبستگی ایمن، هوش هیجانی بالا و ناگویی خلقی پایین و دشواری کمتر در شناسایی و توصیف احساس در بهبود روابط زناشویی و کـاهش خـشونت علیه زنان نقش داشته باشند.
از مهمترین ویژگیهای جمعیتشناختی مؤثر درهمسرآزاری، زیر دیپلم بودن مرد بـود، که سـهمی مـثبت و معنادار در هر سه نوع خشونت داشت. این یافته با دیگر پژوهشهای انجام شده در ایران همسو است. اعزازی نشان داد در خانوادههای با سطح اجتماعی و اقتصادی پایین، خشونت میتواند یک رفتار جبرانی باشد کـه در مـقابل تنش و تضاد موجود در خانواده از سوی مردان بروز مییابد.
یافته دیگر پژوهش حاضر نشان داد سن بیش از 40 سال زن در پیشبینی خـشونت روانـی و جنسی سهم مثبت داشت. زنان مسنی که خشونت خانگی را تجربه میکنند، در شکاف میان دو شـکل از خـشونت خانگی، یعنی خشونت علیه سالمندان و همسرآزاری گرفتارند. اگرچه در بـرخی پژوهـشها، همسرآزاری در زنـان جوانتر بیشتر گزارش شده است، اما در کل سـازوکارهای قـدرت و کنترل در روابط خشونتبار با زنان مسن، شبیه موارد مربوط به زنان جوانتر است. بررسیهای کـمی به هـمسرآزاری جسمی و جنسی در زنان مسن تـوجه کـردهاند؛ دریک بـررسی روی زنان 73-63 ساله، نشان داده شد که این زنان یـاد گـرفتهاند در شرایط خشونت بمانند، زیرا با محدودیتهای زیادی برای ترک موقعیت تنشزا روبروهستند و خود را در بـرابر حـفظ سلامت و دستنخوردگی خانه مسئول میدانند. آنها هـمچنین به دلیل ارزشگذاریهای جـامعه، تعهد زناشویی و ثـبات اجتماعی مجبور به تحمل و زنـدگی بـا آنچه که لمپرت «همبودگی عشق و خشونت» نامیده است، هستند. این زنان در مقابله با شرایطی که آن را غیر قابل تغییر ادراک میکنند، از راهـبردهای مقابلهای هـیجانمدار بهره میگیرند و سعی در حفظ ظـاهر زندگی زنـاشویی خـود دارند.
پژوهش حاضر نشان داد کـمتر از پنـج سال گذشت از ازدواج، سهمی مـثبت در هـمسرآزاری داشت. این یافته با برخی بررسیهای انجام شده در ایران همسو است.
یافته دیگر پژوهش مبنی بـرمثبت و مـعنادار بودن سهم اعتیاد مرد در هر سه نوع خـشونت، با یـافتههای دیگر بـررسیها همسو اسـت. اعتماد بـه نفس پایین، اختلالها و آشفتگیهای روانی و شیوه مقابلهای هیجانمدار و ناکارآمد معتادان از عوامل مـؤثر در پدیـد آمدن دشمنی، پرخاشگری و همسرآزاری در خانوادههای معتادان است.
در مـورد ایـنکه خـشونت دلیـل تـغییر شخصیتی است، یا اختلال شـخصیت عـلت خشونت، برخی پژوهشگران اشاره کردهاند اختلال شخصیت در زنان آزاردیده، دلیل بدرفتاری همسران نیست، بلکه پیامد آن است. زنان درگیر در چنین روابطی ممکن است ویـژگیهای اخـتلال شـخصیت را به عنوان پاسخهای سازگارانه به شرایط نابهنجار اخـتیار کـنند. برپایه بـررسیهای هـرمن، زنان کـتکخورده از نشانگان آسیب پیچیده، مشابه اختلال استرس پسآسیبی (DSTP) رنج میبرند. او همچنین اشاره میکند زنان آزاردیده تغییر شخصیتی را تجربه میکنند، که آنان را در برابر بدرفتاری بیشتر آسیبپذیر میسازد. به احتمال زیاد با بروز مداوم نشانههای DSTP در زنـان قربانی، تغییر شخصیتی در آنان به وقوع میپیوندد.
بنابراین شکست در درمان نشانههای DSTP به انواع همیشگی و مزمن آسیب روانی در قربانی منجر میشود. روزواتر به دلیل همبستگی مثبت میان فراوانی کتکزدن و برافراشتگی پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا (IPMM)، نتیجه گرفت ایـن برافراشتگیها احـتمالا بیشتر به حالتهای واکنشی خشونت خانگی مرتبط است، تا به فرآیندهای آسیبشناختی بنیادی.
بنابراین پژوهشگران باید به جای بیشتر قربانی کردن زنان، به دلیل کاربرد برچسبهای روانپزشکی، به بررسی تأثیر خشونت بر سلامت ذهنی آنان بپردازند. یافتههای پژوهش حاضر تـعیین روابـط علت و معلولی برای این موضوع را امکانپذیر نساخت. از دیگر محدودیتهای پژوهش حاضر، هنجاریابی نشدن IFF-OEN بود، بنابراین پیشنهاد میشود در پژوهشهای آتی ابزارهای دقیقتری برای سنجش ویژگیهای شخصیتی بـه کـار رود. همچنین در پژوهش حاضر نمونه کوچکی از زنـان قـربانی خشونت مورد بررسی قرار گرفتند، که این امر تعمیمپذیری یافتهها را با مشکل مواجه میکند. محدود بودن بررسی به زنان، از دیگر محدودیتهای پژوهش بود، بنابراین پیشنهاد میشود ایـن مـتغیرها در مورد مردان نیز بررسی شـود. همچنین انـجام مداخلههای درمانی مناسب برای کاهش شدت این مشکل اجتماعی پیشنهاد میشود.
پایان مقاله
بازم عذر میخوام اگه خیلی تخصصی بود اگه نظر و انتقادی داشتین بفرمایین و اگه سوالی در مورد اصطلاحات بکار رفته هم داشتین مطرح کنین… مرسی از اینکه وقت گذاشتین :)
جالب بود اما اونایی که زنشون رو میزنن احمقن چون خانه جاییه واسه استراحت نه درگیری. اول باید زندگیتو بدونی باکی شروع میکنی و کی واسه زندگی مشترکت انتخاب میکنی تا بعد از این مشکلا نداشته باشی
بله این راه پیشگیریه ولی خب باید یه درمان و راه چاره ای هم برای خانواده هایی که در دام این مسئله میفتن پیدا بشه دیگه :) ?
اون یه بحث دیگس که بعدا اگه وقت شد یه تاپیک براش میزنم
خیلی خوشحالم که شماهم وارد حوزه ی “فرهنگسازی” در این سایت شدین منو یاد تاپیک اولم انداختین…تعریف همسرآزاری فقط شامل آزار زنان بود گویا در روانشناسی همسرآزاری و شوهرآزاری مستقلن و جداگانه بررسی میشن…متنتون جدای بحث تخصصی از لحاظ نگارشی یکم گنگ بود اما امیدوارم مخاطبتونو پیدا کنین
مرسی از تشویقتون، بله خب شما در این سایت پیشینه پربارتری دارین نسبت ب من و منم گفتم ی نقش کوچیکی داشته باشم ب نوبه خودم.. در مورد مسئله ک فرمودید نخیر این دو مجزا نیستن، فقط در این مقاله ب مقوله همسرآزاری از جانب آقایون اشاره ک البته در انتهای متن هم گفته شده.. ولی خب درباره آقایون اگه وقت بشه ی تاپیک کار میکنم.. از لحاظ زبانی هم بله، شما درست میگین، عذرخواهی کردم، اما اگه مشکل خیلی گنگی بود میتونن مطرح کنن دوستان تا من ج بدم، بازم مرسی از کامنتتون، موفق باشین
بله این راه پیشگیریه ولی خب باید یه درمان و راه چاره ای هم برای خانواده هایی که در دام این مسئله میفتن پیدا بشه دیگه :) ?
برا خانوادهای گرفتار بهترین راه تلاق هستش قبل از اینکه خیانتی بشه و باعث قتل ناموسی بشه یا حوادثی مثل این بشه چون کسی که دست بزن رو زن داشته باشه درست بشو فکر نکنم باشه البته نظر من اینه ?
بله این راه پیشگیریه ولی خب باید یه درمان و راه چاره ای هم برای خانواده هایی که در دام این مسئله میفتن پیدا بشه دیگه :) ?
برا خانوادهای گرفتار بهترین راه تلاق هستش قبل از اینکه خیانتی بشه و باعث قتل ناموسی بشه یا حوادثی مثل این بشه چون کسی که دست بزن رو زن داشته باشه درست بشو فکر نکنم باشه البته نظر من اینه ?
و باز هم این نظر شماس و قابل احترام :) موفق باشین
خواهش میکنم، مرسی از اینکه وقت گذاشتین
امیدوارم بهبود پیدا کنین (-_-)
الان ینی میخوای فرهنگ همسر آزاری رو توو جامعه نهادینه کنی ؟؟
نکن تورو قرآن . همینجوریش زن ها دارن کیون مردا میزارن . دیگه با این فرهنگ فک کنم مردهت ب زندگی توو کوه و بیابون رووی بیارن و جق پیشه کنن :(((
پایان مقدمه
شما اول کرم بودی بعد دست و پا درآوردی 🙄 (clap) ?
سلام
فکر کنم شما جز معدود دختران سالم این سایت هستی
با مقاله ات موافقم
سلام .
من مدت زیادی نیست عضو این سایتم و تازه مقاله شما رو مطالعه کردم . خیلی عالیه که چنین مطالبی به اشتراک گذاشته بشه و راجع بهش بحث بشه . سپاسگذارم از شما .
با احترام
پایان مقدمه
خوب و عالی بود
فقط برای اینکه چشم مخاطب اذیت نشه
بخش بندی کن
از شکلک ها استفاده کن
نتیجه گیری و تیتر وار بیار
در مقدمه طرح موضوع کن
ممنون