کاش در کاباره ای میدیدمش...

1400/09/03

شاید اگر در کاباره ای می دیدمش
چند شاتی مهمانش میکردم…

آن روز ولی او سرباز بود!
و من هم…

او شلیک کرد…!!
و من هم…

و او مرد! و من زنده ماندم…!!

شاید او هم به ارتش آمده بود
چون کار دیگری نداشت… مثل من!

و به این ترتیب ما دشمن شدیم…!!
بله…
جنگ جای غریبی ست.

آدمی را در آن میکشی
که اگر در کاباره ای دیده بودی اش
چند شاتی هم، مهمانش میکردی…!!

«توماس هاردی»

80 👀
1 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «