چند وقت پیش تو یه تاپیک جواب یکیو دادم. به گفته خودش رو مادرش بی یود.
بعد از اون جریان یه پسره خصوصی پیام داد در مورد بی بودنش حرف زد. خیلی برام جالب بود. من گارد داشتم سر این گرایش ولی وقتی توضیح داد قانع شدم.
الان یه سوال پیش اومده واسم. چطور میشه که این گرایش رو دارید؟
حرکتی میکنن که تحریک میشید؟
محترمانه نظراتتون رو بگید. خجالتم کشیدید خصوصی پیام بزارید
↩ زینب هستم
من بخاطر زیبایی بیش از حد یک دختر توی دانشگاهمون بود . با اینکه میدونستم خیلی داده ولی عاشقش شدم و باهاش ازدواج کردم
↩ زینب هستم
خب حتی یکی از دوستام وقتی فهمید، ازم پرسید تو واقعا تصمیم داری با این جنده ی دانشگاه ازدواج کنی؟ گفتم آره دوسش دارم جنده بودنش برام مهم نیست
↩ زینب هستم
نه و فقط نمیدونم چرا بعد از ازدواج هم دوست داشتم بده ولی دیگه کلا نمیده . فقط میدونم از اینکه مردهای دیگه وقتی با دیدن زنم بهم غبطه میخورن و گاهی یک چیزایی زمزمه میکنن که شاید هم بشنوم خوشم میاد
بذار برات توضیح بدم چرا این گرایش های جنسی اتفاق میفته
ببین تو لذت جنسی هورمونهایی تشریح میکنم که بعد از سکس آدم رو آروم و حالشو خوب میکنه حالا شما این هورمونها رو با هورمونهای دیگه قاطی کنه چنان تأثیری روت میذاره که دیگه سکس نرمال بهت جواب قبلی رو نمیده معتاد اینجور سکس میشی
مثل سکس تو ماشین سکس با نفر سوم سکس در فضای باز
سکس در مکانهای عمومی و سکس با متاهلین و سکس با محارم و انواع از این قبیل
و آخرش هرچی جلوتر بری فانتزی جدیدی دلت میخواد
این که یه نفر روی زن و محارمش بی باشه از این نشات میگیره
که نمیتونه اون زن رو کنترلش کنه و اون رو ارضا جنسی کنه
و در آخر میگم مراقب خودتون باشید
↩ _observer
از سرکوب های جنسی و فشار و علایق و سلیقه هاشون گفتن.
اینکه چه حالی بهشون دست میده و…
من وقتی مادرم رو دیدم که داشت با صاحب خونمون تو بغل هم دیگه لب میگرفتن دنیا رو سرم خراب شد هیچ چیزی هم نمیتونستم بگم ی مدت با خودم کلنجار رفتم رفته رفته بی شدم و رو مادرم و بقیه حس پیدا کردم.