ِامشَب شبِ دیوانِگیست با تُو
اَگر لامَصّب
خُورشید بیدارم نَکند!!
کافیه 1بار بهش غذا بدی…
تا آخر عمر … این خوبیتو فراموش نمیکنه…
مطالبت بسیار زیباست
شرمنده به نظر من تاپیکت خیلی کسشعره. البته الان میبینیم که یه سری آقایون کسلیس دارن مرتب پست میذارن و تاپیکو آپ میکنن. اگه یه پسر این تاپیکو میزد همه میریدن بهش. به هر حال مطمئنم کسایی هستن که این مدل کسشعرا رو دوست داشته باشن، با قدرت ادامه بده! امامزاده شب دول عظیم پشت شماست…
عب نداره حضرت اقای دول نه چندان عظیم کمی شبیه به هسته خرما :دی این تاپیک واس دل خودم هس دوسش دارم هر کسی یه نظری داره… شومام نظرتون محترممم !
تایپیک زیبا و بدل نشینی بود من که لذت بردم.چه صفایی کردیم تو مروه ? .اقایون دعوا چرا خجالت نمیکشین اصلا چند نفر به چند نفر (clap) اخ جوووون دعوا بید .دعوا دوس دارم ولی هر کی دعوا داره وایسه زنگ اخر لب ابخوری .قولم بدین تنها بیاین (inlove)
ها؟؟؟ چی؟؟؟ دعوا؟؟؟! شی میگی داداژ؟!
جان خودت من اهلش نیسم، دعوام باشه ما با یکی دعوا میکنیم که لاقل یه جف خایه داشته باشه! ? نخالگان بیخایهی خایمال را گهگدار فقط محض خنده یه انگشتی تو کونشون میکنیم یکم بچاها بخندن روحیاتشون شاد شه. والا هرکسی که جمبهشو نداره به پشم زیر رگ تخم چپتم حسابش کنی بخوای حتا تیکه بندازی بهش! :D خخخخخخ
بیخیال تاپیک این بنده خدا رو به هم نریزیم. ?
افرین
بهت تبریک میگم تاپیکت عالیه. پستاتم حرف ندارن . شعرات خیلی قشنگ و با احساسن. منتظر پستا و تاپیکای بعدیت هستم بی صبرانه.
موفق باشی
گونه ی سرد منو/ هیچکی گرم نمیکنه/ این تن رها شده/ چرا ول نمیکنه/ این خیال تو شده/ سرتاسر نیاز من/ اشک من جاری شده/ هر کدام داستانی داره/ شاید زندگی من/ یه،شاهنامه بشه/ این روح خسته ی من/ شاید اروم بشه/ قلمم دست منو/ دیگه نوازش میکنه/ میدونه مرحم شده/ رو دل سرد و ازرده ی من/ قرار بود خانم خونم تو بشی/ قرار بود مرحم اسرارم تو بشی/ حالا اینجا/ تک و تنها/ من و کاغذ/ با قلمی خسته از تجسمات من/ شدیم/ مهمان/ تنهایی من
من بودم و من بودم و من بودم و او
من زير و او رو گاه زير او گاه من رو
بيا ، گناه ندارد بـهم نگاه کنيم
و تازه….، داشته باشد، بيا گناه کنيم
نگاه و بوسه و لبخند اگر گناه بوَد
بيا که نامه اعمال خود سياه کنيم
بيا به نيم نگاهی و خنده ای و لبی
تمام آخرت خويش را تباه کنيم…
چرا چی شدش؟ حیف که دیگه نیس !!!
مرسی عزیز… :)
مرا در آغوش …
گرم و مردانه ات …
پذیرا باش …
تا جان بگیرد …
این یخ زده تن …
با لبان داغ و خیست …
گرما بگیرد …
و داغ شود این زن …!!
برای سردی تنم …
تب آغوشت …
را می خواهم …
آغوش بگشا بسوزانم …!!!
گویند که دوزخی بود عاشق و مست
قولیست خلاف دل در آن نتوان بست
گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود
فردا باشد بهشت همچون کف دست
حــال ما با دود و الکـل جا نمی آیــد رفیـق
زنــدگی کردن به عاشق ها نمی آیـد رفیق
روحــمان آبستـن یک قرن تنها بودن است
طفـل حسرت نوش ما دنیا نمی آید رفیـق
دستهایت را خودت « هـا» کن اگر یخ کرده اند
از لب معشـوقه مان « هـا» نمی آید رفیق
هضـم دلتنگی برا موج ها آسان نبــــود
آب دریـا بی سبب بالا نمی آیــد رفیـق
یا شبیـه این جماعت باش یا تنــها بمـان
هیچ کس سمتِ دلِ زیبـا نمی آید رفیق
بس کن ای شیخ مرامنع زِ میخانه مکن
زهرمار این دوسه تاساغرو پیمانه مکن
مَده هشدار تو از قعرِ جهنم ، بس کن
خود خرابیم ! شرَ بر دلِ دیوانه مکن
آان کوزه پر از می که شبی ساغر ما بود
نوشیدن ان با تو شبی باور ما بود
افسوس که بعد از تو دگر مست نگشتیم
هر چند که صد ساقی می یاور ما بود
بهشت خفته ام …
در میان پاهایم …
انتظار تو را میکشد …
تا سیرابش کنی …
از آب روان زمزم …!!!
نمیشناسم ! چطور؟
نمیشناسم ! چطور؟
دکلمه میخونه.دانلود کن گوش بده.بخصوص سری تومور.
طبع ادبی تو زیاد میکنه
نمیشناسم ! چطور؟
دکلمه میخونه.دانلود کن گوش بده.بخصوص سری تومور.
طبع ادبی تو زیاد میکنه
اوکی مرسی حتمن ! :)
نمیشناسم ! چطور؟
دکلمه میخونه.دانلود کن گوش بده.بخصوص سری تومور.
طبع ادبی تو زیاد میکنه
اوکی مرسی حتمن ! :)
خواهش ;)
مرده چرا این همه پشم داره زد تو ذوقم -_-
مرده چرا این همه پشم داره زد تو ذوقم -_-
مرد با پشمش خوبه تو نهوفهمی^_^
خوشم میاد هر کی یه فازی داره توی این سایت. میبوسمت ice.girle با احساس. غم هاتو دوس دارم جمله های تاپیکت ربط عجیبی به دنیای من دارن