برا هر کی پیش آمده تعریف کنه
سنم کم بود قرار شد با دوست داییم دستگاه جوش ببریم تو خونه که داشت تعمیر میشد رفتیم تو خونه در بست دوست داییم گفت دستگاه باید ببریم طبقه دوم بردیم وقتی خواستم برم سمت در از پشت چسبید بهم کیر گندش خورد بهم از ترس ریده بودم به خودم خخخ هرکاری کردم ول کن نبود مالید با اصرار لاپایی گذاشت هر چند منم بدم نیومد بعدها کون کنم شد حسابی بهش کون میدادم
یه بار یکی تو مدرسه گیر داد منم با رفیقام هماهنگ کردم کشیدمش یه جا خودش رو کردیم از اون موقع به بعد زیاد از این ترفند استفاده کردم. خداییش هم خوب چیزی بودم😁😁😁😁
کونیم از چالوس،سفید و کمسن و خوشگلم،قد و وزنمم 175,75 فقط و فقط فاعل چاق و تپل میخوام که بکنتم،گروپم اوکیم اگه چندتا بکن چاق و تپل باشین،اینم آیدی تلگرام پیام بدین manschaftttt@
https://www.xvideos.com/video59148117/fat_chub_fuck_a_twink_chaser_roughly
https://www.xvideos.com/video59356197/hunt_or_be_hunted
https://www.xvideos.com/video54368399/daddy_fat_fuck_son
کیسامم اینجورین 😍
↩ golebikhar2003
نخ میدادم…ازداغی کیرش که روی گمرم بود بیدارشدم…خدایا حالا چیکار کنم…چیکار نکنم برگشتم…یکم خودم روکشیدم کنار …دس بردم …دیدم شق شق …برگشتم بهش با انگشت اشاره فقط نشون دادم هیس …وقتی برگشت توپتوش بلندشدم لباسم رو پوشیدم و به هوای نون رفتم تو کوچه وتا هوا روشن شد با جندتا نون بربری برگشتم…
حدود پانزده سالم بود البته قبلش یکی از فامیل منو به راه راست هدایت کرده بود’ یه روز غروب موقع برگشتن به خونه میانبر زدم که زود برسم تو یکی از کوچه ها یه آقایی جلومو گرفت با عصبانیت گفت واسه چی انقد از این کوچه میری میای؟
گفتم به امامحسین بار اولمه گفت نه چند بار دیدمت غیراز اون چرا وقتی هوا تاریکه هنوز بیرونی؟
گفتم هنوز تاریک تاریک نیست زود میرسم خونه گفت نه تو مشکوکی…
خیلی ترسیده بودم ولی یه حس عجیبی هم داشتم که ته دلم هیجانزده ام کرده بود.
گفتم به حضرت عباس دیگه از اینجا رد نمیشم
گفت نه من باید تو رو بازرسی بدنی کنم گفتم برای چی گفت تو یا از منافقا هستی داری بمب میبری منفجر کنی یا قاچاقچی هستی…
خلاصه به هوای بازرسی بدنی دست منو گرفت و برد توی حیاط خونش منم مقاومتی نکردم
یادمه دو نفر داشتن رد میشدن به ما مشکوک شدن کافی بود من کمک بخوام یا دستمو بکشم نجات پیدا میکردم اما همون حس هیجان باعث شد طوری وانمود کنم که انگار خونه خودمونه و اون شخص بابامه.
خونش از این خونه های کوچیک چهل متری بود تو حیاط منو بازرسی کرد و کونمو و سینه هامو مالید وقتی به دودول م دست زد دید شق شده دستمو گرفت کشید توی خونه منم الکی یه ذره مقاومت کردم.
توی خونه بغلم کرد لبمو بوسید کونمو مالید و کیرشو در آورد و دستمو گذاشت رو کیرش خیلی داغ و سفت بود.
دیگه تسلیم شدم اونم منو خوابوند روی تشک که از قبل پهن زمین بود و لاپایی کرد و گفت اینبار اینجوری بود دفعه بعد تو این کوچه ببینمت کیرمو تو کونت فرو میکنم.
منم گفتم خیلی ممنون چشم دیگه نمیام تو این کوچه.
ولی بعد از دوهفته دوباره عمدا همون ساعت از اون کوچه رفتم ولی اونجا نبود چند بار بالا پایین رفتم یه ذره منتظر موندم ندیدمش حالم گرفته شد.
چند وقت بعد دوباره کمی دیرتر رفتم بازم نبود اینبار یه سنگ زدم به در حیاطش و دویدم کمی دورتر دوباره برگشتم خیلی عادی و خونسرد که مثلا دارم رد میشم.
منو دید با عصبانیت گفت تو بودی سنگ زدی گفتم سنگ؟ چه سنگی؟ بع کجا؟!
گفتم ولی دوتا بچه را دیدم که فرار کردن اونطرف.
گفت مگه نگفتم از این کوچه نرو…
و تکرار ماجرا…که باعث شد رابطه پایداری برقرار بشه تا وقتی برم سربازی.
آره تو خوابگاه دبیرستان شبها پاس وای میستادیم یه دفعه یکی از همخوابگاهیا اومد کنارم نشست گف عاشق کونتم بیا سکس کنیم هرچقد میخوای کونم بزار منم یکبار…ولی من از پسره خوشم نمیومد قبول نکردم…چن شب بعدش یه دفعه از خواب پا شدم دیدم داره به کونم دست میزنه جق میزنه ولی به روی خودم نیاوردم که حال کنه
اره
بزار بگم
تا چند هفته پیش فکر میکردم رلی که دارم دختره اینا ،طی یه چند موضوع بحث رسید به سکس اینا اونم گفت یه فانتزی داره تریسام گفت به یکی از دوستام میگم بیاد منم فکر میکردم که ایول اولین سکسم تریسام موافقت کردم رفتیم خونه دوستش تا کشیدن پایین که فهمیدم اینا که تا الان فکر میکردم دختر هستن (خدا وکیلی واقعا شبیه دختر بودن) ترنس بودن و مجبور شدم از عصر تا شب ۴ بار بدم دو بار به هر کدوم دو بار اسپری زده بودن یکیشون کلفت کلفت پاره شدم به معنای واقعی موقع ارضا هم داخلم ریختن خودمم خوشم اومده بود و الان هنوز با هم هستیم تا الان سه بار با اون اولین بار سکس داشتیم البته تریسام دیگه نه چون واقعا دوستش منو گایید واقعا میگم پسر بودم اما گریه میکردم رها (رل ترنسم) دلداریم داد اینا واقعا خیلی بد بود و خوب
اره زیاد. یه بار بچه بودم رفتم در خونه رفیقم زنگ ایفونو زدم داداش بزرگش جواب داد گفتم حسین هست ؟ گفت اره بالا تو انباریه درو میزنم برو پیشش منم رفتم بعد دیدم خود داداش بزرگه اونجاس با یه کیر کلفت و اماده خیلی ترسیدم ولی خوشبختانه به یکم ساک و لاپایی رضایت داد
یه بارم پونزده شونزده سالم بود بیرون بودم یهو خیلی شاشم گرفت یه گاراژ اون نزدیکا بود از نگهبانش پرسیدم دستشویی کجاس گفت ته گاراژ پشت اون دیواره بعد رفتم دیدم اصلا دستشویی در و پیکر نداره فقط یه کاسه توالت هست پشت یه دیوار منم شلوارو شورتو تا زانو کشیدم پایین همونجوری سر پایی بعد حس کردم یکی پشتمه برگشتم دیدم دو نفر دست به کیر دارن نگاه میکنن تا خم شدم شلوارو بکشم بالا اومدن منو انداختن رو دوششون بردن تو یه اتاق همون نزدیکی یه رفیق دیگشونم اونجا بود راننده تریلی بودن ۳ تاشون یه سه چهار ساعتی اونجا بودم پیششون
↩ golebikhar2003
خب میتونی ثابت کنی که همه ترنس ها از جمله رها و دوستش هم اینجوری هستن و اصلا کون کسی نمیزارن؟؟میتونی اینو ثابت کنی که رها کون منو نگذاشت؟؟
↩ Cccp421
تاپیک زدن کاری داره اخه. ببین موضوع تاپیکت به کدوم بخش میخوره همونجا ایجادش کن