بسیار زیبا 🌹🍃

عشق اول می کند دیوانه ات
تا ز ما و من کُند بیگانه ات
عشق چون در سینه ات ماوا کند
عقل را سرگشته و حیران کند

اما عشق همیشه اصیل‌ترین و نجات‌دهنده‌ترین بوده و پناه‌دهنده‌ترین است. گاهی پناه ببرید به عشق، پناه ببرید به معشوق، پناه ببرید به‌ آغوش و صدای همدیگر

عاشقی زیباترین و اصیل ترین حسِ آدمیه. باید خیلی سعادتمند باشیم که بتونیم این حس رو درک کنیم . تاپیکت مثل همه‌ی تاپیکای قشنگِ دیگت؛ بی نظیر بود 😍😍😍😍♥️♥️♥️♥️♥️🎈

↩ آقای تنها
عشق میتونه قشنگترین و وحشتناک ترین اتفاق هر کسی باشه ولی در کل هدف زندگی آدمی عشقه و عاسق شدن و معشوق شدنه
مرسی از حضورت خوشحالم دوست داشتی دوستم🙏😊🤗🤗🌼

↩ sepideh58
دقیقا گلی عشق موتور محرکه انسانه با عشق و دوستی میشه دنیا رو تغییر داد.
مرسی از حضورت عزیزم خوشحالم دوست داشتی🌹🙏👌
به زیبایی تاپیکهای خودت نمیرسه😘😘😘🤗🙏🌹

مثل همیشه زیبا و ساده…

به قول هوشنگ خان ابتهاج:
چرا پنهان کنم؟
عشق است و پیداست…

↩ Shab.n1
عشق منی خانم خانما♥️

عشق ورزیدن یک هنر هست که مثل بقیه هنرها باید براش زحمت کشید.یعنی عشق هم دو جنبه عملی و نظری داری.باید اول اصول و قواعدش رو دونست و بعد در عمل تمرینِ شون کرد.
در عشق اصل در اهدا کردن هست تا به دست آوردن.عاشق خود را فدای معشوق می کند.
در بعد عملی انضباط داشتن یکی بهترین راه های عشق ورزیدنه.اگر گاه و بی گاه عشق رو فراموش کنیم می بینیم بعد از مدتی کنارمون نیست.

ممنون از تاپیک خوبِ تون.🌹🌹🌹🌹

↩ Esn~nzr
زیبایی عشق به اشکار شدنشه به اینکه عشق رو همه ببینند و درک کنند 😊😊😊
مرسی از حضورت احسان جان 😊🙏🌹😊🌹

↩ Hot-sexi-pariya00
زندگی به دوست داشتن و دوست داشته شدن بنده.
نترس از دوست داشتنها چه غریبه‌ چه آشنا.
دوست داشتن معرکه زندگی است .😊🙏👌👌
مرسی از حضورت دوستم 🙏🌹🙏🌹🌼😊

↩ آقای تنها
چه کامنت خوبی
عشق یه بعد ناشناخته از زندگی هر فرده که ادمی رو تو پیچ و تاب خودش به جاهای ناشناخته میبره. اگه هنر و مهارت رویایی باهاش نباشه چه بسا سر جنون میکشونه.
ولی آدمی رو با عشق و مهربانی ساختند و با عشق بها پیدا میکنه .
مرسی از حضورت و خوشحالم دوست داشتی دوستم 🌹🙏🌹🙏🙏😊😊😊

آفررررررررررررررین و احسنت 👌 👌 👌 👌

اما عشق همیشه اصیل‌ترین و نجات‌دهنده‌ترین بوده و پناه‌دهنده‌ترین است…

عشق همه‌ی حقیقته ❤️

جوری عاشق باشید؛ اینجوری که آدم کیف کند نگاهتان کند 🙏
مرا هزار امید است و هر هزار تویی

شروع شادی و پایان انتظار تویی

بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت

چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی

دلم ز هرچه به غیر از تو بود خالی ماند

در این سرا تو بمان ! ای که ماندگار تویی
سیمین جان

محشر گفتی عزیزم 👌 🌹 🌹 😘 😘

تاپیک عالی بود 👌 😎

↩ Sam69esf
مرسی از حضورت خوشحالم دوست داشتی دوستم 🙏😊🌹

↩ IamSheida
دقیقا وقتی روح و قلب آدمی مهمان ویژه ای چون عشق داشته باشه به بزرگی دریا میشه و این حقیقت آدمیه که بزرگ باشه
مرسی از حضورت گلی 🙏🌹🙏🌹

↩ وحید_لاهیجی
جمله معشوق است و عاشق پرده‌ای
زنده معشوق است و عاشق مرده‌ای

چون نباشد عشق را پروای او
او چو مرغی ماند بی‌پر وای او
مرسی مستر جودو از حضورت 🙏🌹🙏🌹

↩ sepideh58
عزیزمی گلی 🌹🙏🌹🙏

↩ shoqi_bahar
نوش دلت گلی خوشحالم دوست داشتی 😊🙏🌹🙏

↩ sina101s
مرسی از حضورت خوشحالم دوست داشتی دوستم 😊🙏🌹🙏😊

😊😊😊

↩ Shab.n1
همیشه مست مولانا هستم این بیت پیک رو بسلامتی دوست خوبی چون شما بالا بردم 🙏 🌹
نه!
کاری به کار عشق ندارم
من هیچ چیز و هیچ کسی را
دیگر
در این زمانه دوست ندارم
انگار
این روزگار چشم ندارد من و تو را
یک روز
خوشحال و بی ملال ببیند
زیرا
هر چیزی و هر کسی را
که دوست تر بداری
حتی اگر یک نخ سیگار
یا زهرمار باشد
از تو دریغ می کند…

پس
من با همه وجودم
خود را زدم به مردن
تا روزگار، دیگر
کاری به کار من نداشته باشد
این شعر تازه را هم
ناگفته می گذارم…
تا روزگار بو نبرد
گفتم که
کاری به کار عشق ندارم
قیصر_امین پور

↩ کاراگاه کاستر
مرسی کاراگاه😊🌹🙏

↩ وحید_لاهیجی
مرسی مستر جودو 😊🌹🙏

↩ Shab.n1
اشکیم و حلقه در چشم کس آشنای ما نیست
در این وطن چه مانیم دیگر که جای ما نیست

چون کاروان سایه رفتیم ازین بیابان
زان رو درین گذرگاه نقشی ز پای ما نیست

آیینه شکسته بی روشنی نماند
گر دل شکست ما را نقص صفای ما نیست

با آن که همچو مجنون گشتیم شهره در شهر
غیر از غمت درین شهر کس آشنای ما نیست

عمری خدا تو را خواست ای گل نصیب دشمن
عمری خدای او بود یک شب خدای ما نیست
■ شفیعی کدکنی

↩ وحید_لاهیجی
دلت شادول مستر جودو 😁😁😁
مرسی 🌼🌹🙏

↩ S.A11
مرسی از حضورت دوستم 🌼🌹🙏

↩ saeid 75
مرسی سعید بابت عکس 😊🌹🌼🌹🙏🙏🙏
خوشحالم دوست داشتی مرسی از حضورت🌹🙏🌼

↩ Shab.n1
بر کناره‌های رود
شب را بنگرید که در آب غوطه می‌خورد.
و بر پستان‌های لولیتا
دسته‌ گل‌ها از عشق می‌میرند.

دسته گل‌ها از عشق می‌میرند.

بر فراز پل‌های اسفندماه
شب عریان به آوازی بم خواناست.
تن می‌شوید لولیتا
در آبِ شور و سنبلِ رومی.

دسته گل‌ها از عشق می‌میرند.

شبِ انیسون و نقره
بر بام‌های شهر می‌درخشد.
نقره‌ی آب‌های آینه‌وار و
انیسونِ ران‌های سپید تو.

دسته گل‌ها از عشق می‌میرند.
■ فدریکو گارسیا لورکا