ساعت یک شب و من زیر دوش و در حال فکر کردن
ریختن اب گرم روی تنم داشت کوفتگی بدنمو از بین می برد
شب خیلی خوبی بود
بعد از مدتی دوری، سکس بی نظیری داشتیم
جالب بود ایندفعه سه راند رو تقریبا پشت هم
با یه استراحت کوچیک بینش
با قدرت بالا و تایم زیاد رفتیم
از ساعت ۹ تا ۱۲
باورم نمیشد
ولی کوفتگی تنم و لرزیدن پاهام گواه این تایم طولانی بود
تموم بدنم سرخ بود از جای بوسه ها و گازها و لیس زدناش
وقتی رفتم تو حالت داگی فهمید چی می خوام
تلمبه های محکم باضربات شدید اسپنک
جوری به ارگاسم رسیدم که نتونستم رو پام بمونم
و داغی که بین پام حس کردم دیگه چشم هام هم باز نمی موند
در حال استراحت و نوازش کردن موهام گفت
چرا با ارضا شدن هم شهوتمون فروکش نکرد
بازم دلم سکس می خواد
سرم رو سینش بود که یاد شب قبلش افتادم
خودارضایی خوبی داشتم که دلچسب هم بود
اونم بخاطر شیطنت یه دوست
که باعث شده بود به شدت شهوتم زیاد بشه
و دیگه کنترلی روی خودم نداشته باشم
تو فکر این بودم که چجوری حس و حالی که الان دارم
با حس و حال دیشبم جفتش برام لذت بخش بوده
و این فکر باعث شهوت عجیبی شد که شروع کردم بشدت ساک زدن
جوری که با شدت تو دهنم ارضا شد
هنوز تشنه بودم و میل تسلط گری داشتم
در حالی که روش نشسته بودم، با افکاری عجیب به ارگاسم رسیدم
کل بدنم خیس بود و بوی شهوت میداد
حس می کردم حتی روتختی هم خیسه و بوی شهوت میده
با بوسیدن لباش
گفتم میرم دوش بگیرم بدنم ریلکس بشه
ولی فکرم همچنان مشغول بود
اینکه من بنده شهوتم یا شهوت بنده منه
چرا تو یک ماه سکس نداشتن
من دو بار خودارضایی داشتم
و نتونستم شهوتمو مهار کنم
اخرم به نتیجه ای نرسیدم
و همچنان با حالتی برانگیخته و تنی خیس رفتم تو تخت
اتفاقات دیشب و امشب نمیذاشت فروکش کنه این شهوت لعنتی
****
شیطونی چی بوده که اینقدرشهوتی شدی؟
اونم بخاطر شیطنت یه دوست
که باعث شده بود به شدت شهوتم زیاد بشه
الهی همیشه روش باشی بخندی
اون گیف یارو با پیراهن بنفش با مزس خخخخخخ
↩ lilgirl
عزیز دلمی شیطون بلا 😍
کمی تا قسمتی جبران شد 😝😝😈
تو روحت سارا خیلی عالی بود لامصب اینقدر عالی بود که منم آبم با فشار زیاد اومد لعنتی خیلی خوب نوشتی
↩ Nafas7196
خوب تجربه داریا ،
من دو نفر اینجوری آبشون اوردم غش کردن آبقند دادمبهشون
قال آیه الله فاطی:
"از شهوترانی با همسرت لذت ببر که از اصول ایمانه 🥰 "
راستی وقت زیارت، دعا که می کنی ما را هم دعا کن 😂😘❤
تقدیم به لحظات زیبای زندگیتون 🙏 🌹
ز عشق آتشین تو بسوز دیگرم امشب
به رویا ییکه میبینم که تابی بر سرم امشب
چو ماه عشق، آتشپاره افتی در برم امشب
بدستان تو می بخشم تن عصیان گرم امشب
بیا در بسترم امشب
برای حس گرمایت به حسرتگاه تنهایم
به بستر بی تو میسوزم به آتشگاه بیجایم
چو شاخ عشق تر روییده ی این حرص زیبایم
که داغ بوسه هایت گل زند بر پیکرم امشب
بیا در بسترم امشب
بروی شانه ها یت ریز عطر تازه ی مویم
بدور گردنت پیچد دو دستم تا به بازویم
به تنگ سینه ات بفشار جسم داغ و خوشبویم
ز شعرم بهر آغوشت خودم عریانترم امشب
بیا در بسترم امشب
گل سرخ و سفید و زرد را پر پر به دستانم
به جسم مرمر داغم برای تو بیافشانم
حرارت های عشق تو اگر سوزد گلستانم
خودم گلدسته میگردم که سازی پرپرم امشب
بیا در بسترم امشب
منم یک ماهیی لغزان و زود از شست خواهم رفت
جهان پیکرت را با لبانم مست خواهم رفت
برایت جان دهم تا لحظه ی کز دست خواهم رفت
که از عشقت که میمیرم نمایی باورم امشب
بیا در بسترم امشب
چو رفتار هوس بیتاب آ، دزدی زخوابم کن
ز پیراهن ربایم در بر خود بی نکابم کن
ز هرم پیکر داغت بسوزانم و آبم کن
شراب عشق لبریزم ، بنوش از ساغرم امشب
بیا در بسترم امشب
فرار از خود نمایم در بر و دوش تو میگردم
ز هر سو در تو میپیچم عسل نوش تو میگردم
به شور و شوق و سرمستی همآغوش تو میگردم
دو تا پیکر یکی گردد ترا با خود برم امشب
بیا در بسترم امشب
بهار سعید از دفتر « شکوفه ی بهار »