سلام به همه لزبين هاى عزيز شهوانى
اين تاپيك براى اينه كه از خاطرات لزمون واسه هم تعريف كنيم تا هم لذت ببريم هم تا حدودى باهم آشنا شيم
اميدوارم همتون پارتنر مناسبتون رو پيدا كنيد و از هم لذت ببريد :-*
اول خودم شروع ميكنم:
چندسال پيش با ديدن فيلماى لز به اين كار علاقِمند شدم ولى جرات نداشتم به كسى پيشنهاد بدم.
براى همين تو دنياى مجازى گشتم و گشتم تا اينكه بعد آشنا شدن با چند نفر بالاخره بعد از يكسال با يكى مَچ شدم.
اولين بار رفتيم خونه نازنين،هردو شديدا تمايل داشتيم اما از طرفى چون تجربه اولمون بود اصلا نميدونستيم بايد چجورى شروع كنيم،واسه همين فيلم لز گذاشتيم و لباسامونم درآورديم نشستيم پيش هم تا تحريك شيم و ببينيم چى پيش مياد،يكم از فيلم كه گذشت با صداى نفسا و جيغ و داد بازيگراى پورن هردو خيس شده بوديم،من ديگه طاقت نياوردم و دستمو انداختم دور گردن نازى اونم كه حسابى شهوتى شده بود مهلت نداد سريع برگشت سمت من و لبشو چسبوند رو لبام،مثل وحشيا افتاده بوديم به جون لب هم و تند تند ميخورديم انقدر داغ شده بوديم كه همه چى خيلى سريع پيش ميرفت،همينطور كه لب ميگرفتيم شرت و سوتينمون رو هم درآوريم و خوابيديم رو هم،همديگرو بغل كرده بوديم و همه جاى همو ميخورديم،ولى بار اول كس همو نخورديم فقط با ماليدن و انگشت ارضا كرديم همو.
بعد از اون سكساى خيلى بهتر و كاملترى باهم داشتيم.
همینو بگو
?
خب با جزييات نگو كه نتونن جق بزنن
بيشتر هدف جمع شدنمون بود
KHAK BAR SAR E PESARY KE BA KO SE SHERAYE TO JALGH BEZANE
ONA BA KO SE DAR BE DAGON E 30 SALE
🙄
پسرانِ هميشه در صحنه اينجا واسه خانوماست
ميدونم واستون سخته ولى توروخدا اينجا رو بى خيال شيد ;)
اينهمه تاپيك پسرونه هست
ممنون كه همكارى ميكنيد ?
مرسى عزيزم ?
اولین خاطرم ک یادم نمیاد زیاد
ولی لز زیاد داشتم
هم تو مدرسه
هم خونه
هم مهمونی
هم پارک
ای کاش من تو لز خانوما بودم … بدنمم زنونس خیلی بهشون کیف میداد…
تو پارك؟؟؟!!!
چجورى آخه؟ تعريف كن
من اولين لزم با يكى از بچه هاى شهوانى بود
حدودا سه چهارسال پيش
سحر جان ميشه برامون تعريف كنى؟
سحر جان ميشه برامون تعريف كنى؟
آره عزيزم حتما
الان سر كارم
تنگ بازی تا کجا اخه
حالا جق هم بزنه یه بنده خدا
مگه میریزه داخل تو یا میریزه روت
عجبا حیرتا
من تمام پارتنرامو از همين سايت پيدا كردم البته قبلا انگار دختراي بيشترى اينجا بودن
با يه دخترى آشنا شدم كه از شانسم هم از هم خوشمون اومد هم بچه محل بوديم،دوبار رفتيم بيرون و بعدش من رفتم خونشون و لز كرديم ولى متاسفانه ديگه جور نشد باهم لز كنيم.
مرسى عزيزم ?
من هم با دختر سکس می کنم هم با پسر…واقعا لذت بهم میده…کاری رو انجام بدید که دوست دارید…
وای نمیری آبم اومد
آاااره وااالا :(
جوووووون عاااشقتم (inlove)
سحر اگه میخوای تعریف کنی کامل تعریف کن و خود تو هم که اولین نفر گفتی تو هم از لزات کامل بگوو برامون
ایول دادا خراسان رضویا پرچمشون اون بالا بالاهاس…
من دفعه اول دوستم یادم داد بعدش تا اینجا پیش رفتیم که با خواهرم و خواهر دوستمم 4 تایی لز داریم
نفساي داغشو روي صورتم حس ميكردم،همون طور با چشم بسته بهش گفتم،مگه قرار نشد يه كم استراحت كنيم بعد ادامه بديم؟!
-نميتونم سحر،وقتي لخت كنارمي تحريك ميشم،بيا يه بار ديگه
با يه لبخند شيطنت گفتم:ميخوام يه كم بخوابم،اگه ميتوني تحريكم كن
انگار منتظرِ يه اشاره بود،خودشو كشيد روي تنم و آروم لبشو گذاشت كنار گوشم،از كنار گوشم تا كنج لبمو بوسه هاي ريز ميكرد و نفساي گرمشو حواله صورتم ميكرد،به لبم كه رسيد با زبون،خيسش كرد و بعد كشيد تو دهنش و شروع به مكيدن لبم كرد،نوك انگشتشو خيس كرده بود و ميكشيد رو نوك سينه هام،نقطه ضعفمو خوب ميشناخت،ديگه نميتونستم خودمو كنترل كنم چشامو باز كردم و باهاش همراه شدم،لب همو ميخورديم و سينه هاي همو ميماليديم،بدنمون پيچيده بود تو هم و از حرارت هم داشتيم آتيش ميگرفتيم،سرشو برد روي سينمو كرد تو دهنش،وقتي نوك سينمو گاز ميگرفت حالم بدتر ميشد،صداي نفساي هر دومون بلندتر شده بود.
وقتي ديد از شهوت دارم اينجوري به خودم ميپيچم خنديد و گفت:ديدي جلوي من نميتوني مقاومت كني!
پاشدم و خابوندمش رو تخت:-حالا بايد واسه اينكارت تنبيه شي
-آخ جون تنبيهاي تو رو دوست دارم
كسمو گذاشتم رو كسش ، انقدر خيس شده بود كه راحت روش عقب جلو ميكردم،هرچي پيش ميرفتم صداي نفسامون بلندتر ميشد،چوچولامون كه ميماليد به هم ديوونه ميشديم،كنترلمون سخت شده بود،التماسم ميكرد:-سحر تندتر،تندتر،دارم رواني ميشم
همينطور كه كسمو ميماليدم روش سرمو بردم كنار گوشش و آروم زمزمه كردم:عزيزم الان ارضات ميكنم،چه كست داغه،دارم آتيش ميگيرم
-بكنم،بكن،بكن
صداي ناله ها و حرفاش ديوونه ترم ميكرد،از خود بي خود شده بودم،بدنامون تو هم قفل شده بود،خيس از عرق بوديم،دهنم خشك شده بود،قلبم تند ميزد.
تندتند كسمو ميماليدم و سينه هاشو تو دستام فشار ميدادم،ناله هاش ديگه تبديل به جيغ شده بود كه تو بغلم لرزيد ، همديگرو سفت بغل كرديم و لب تو لب بيهوش شديم.
نوشته: Mania-les
سلام
من 18 سالمه . از 12 سالگی لز میکنم . با دوتا از دوستای همکلاسی (قدیمم که مدرسه بودم!) . یکیشون سه سال پیش رفت . ولی با یکی دیگشون که اسمش مهناز هست ، از همون 12 سالگی لز میکنم . خاطرم رو هم الان تعریف میکنم :
بابای اون ، همکار بابامه و زیاد خونه همدیگه میفرفتیم . یک بار که اونجا بودیم ، اون خیلی عصابش به هم ریخته بود و اصلا سمت من نمیومد . گذشت بعد ها که دیدمش معذرت خواهی کردو جریان رو گفته که چرا حالش خوب نبوده (دخترا میدونن :| )
از اون موقع رومون باهم باز شد و همیشه تو مدرسه همو انگولک میکردیم انگشت و اینکارا . دقیقا یادم نیس اولین بار به چه صورت اتفاق افتاد . ولی خیلی خوبه کلا . به اونایی که نداشتن پیشنهاد میکنم حتما امتحان کنن