با امضای رییس دولت یازدهم متن منشور حقوق شهروندی جمهوری اسلامی ایران منتشر شد
اينکه عدهای در زندان در اعتصاب غذا در حال مرگ هستند و شما منشور شهروندی امضا کنی وقاحتی ميخواهد که خوشبختانه آقای روحانی آنرا دارند
در ادامه تاپیک، مطالبی میگذارم تا ببینیم این آخوندهای پست فطرت 🤮 به “حقوق شهروندی” پایبند هستن؟ یا این هم جزء عوامفریبی این 4دهه هست؟!
این پفیوزهای جمهوری اسهالی، فقط وقتی که خودشون رو در خطر میبینن، مجبور میشن عقب نشینی کنن
البته در این جریان از حمایت هم میهنانمون چه در توییتر و فیسبوک و چه با حضور در جلوی زندان اوین نباید بگذریم
درود به غیرت همه اونایی که مرگ هموطنشون براشون مهم هست ? ?
بله صد در صد که هموطنان بی تاثیر نبوده اند در این تشکل عظیم جهانی و خبرهای اون رو من از کشور امارات دنبال میکردم و سازمان های بین المللی سران کشور ایران رو رسما تهدید کردند .خبر اعتراض مردم رو هم در خبرهای جهانی دنبال میکردم . آفرین به این مردم شجاع .درود بی پایان اهورا مزدا بر شما هموطنان عزیز.
? ? ?
وقتی مردم متحد بشن، هیچ نیروی شیطانیای (حتی دین!) نمیتونه مردم رو شکست بده
بامید اتحاد بین ترک و فارس و لر و بلوچ و کرد و همه مردم ایران :)
مسئولان زندان رجایی شهر پس از مراجعه همسر حمید بابایی در روز چهارشنبه هشتم دی ماه به او اعلام داشتند که همسرش ممنوع الملاقات می باشد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از تقاطع، #حمید_بابایی در اعتراض به این روند، دو نامه را در ماههای اخیر خطاب به قاضی پروندهاش نوشته که محمد مردانی، رییس زندان رجاییشهر نه تنها اجازه نداده این نامهها به دست صلواتی برسد، بلکه این زندانی سیاسی را ممنوعالملاقات نیز کرده است.
حال، آقای بابایی در نامهای سرگشاده میگوید «مجموعهای متشکل از دستگاه قضایی، پرسنل زندان و دادستانی» با هدایت «چند بازجوی وزارت اطلاعات»، او و همسرش را «محلی برای تخلیه عقدهها و کینههای حاصل از ناکامیهایشان یافتهاند و به هر طریقی به رفتارهای کینهتوزانه و هتاکانه میپردازند».
متن کامل این نامه در پی می آید:
تا به امروز به کرات برای احقاق حقوق خود از تمامی مجاری مختلف قانونی اقدام کردهایم اما مجاری مذکور از اقدام مقتضی جهت رسیدگی به وضع پرونده امتناع کردهاند و دلیل آن را خواست “وزارت اطلاعات” برای جلوگیری از پیگیری ترتیبات اداری مرتبط اعلام میکنند. نامهها و درخواستهای قضایی ما یا توسط زندان امحا شده است یا اگر از طریق همسرم موفق به ارائه درخواستی به سازمانی شدهایم آن سازمان در راستای خواست “وزارت اطلاعات” به ما پاسخی نمیدهد. اگر به طور کامل شرح ماوقع را بازگو کنم مثنوی هفتاد من کاغذ میشود اما برای مثال فقط به ذکر یک مورد از آن اکتفا میکنم که به “دیوان عالی کشور” مربوط میشود. دیوان کذایی عالی کشور که باید مستقلترین نهاد قضایی باشد استقلال خود را به طور کامل از دست داده است و حتی کارمند مستقر در دبیرخانه این دیوان صراحتا به اطلاع همسرم رسانده که چون “وزارت اطلاعات” با بازبینی پرونده توسط دیوان مخالف است، لذا دیوان نمیتواند به پرونده رسیدگی کند و حکم صادرشده را مورد بررسی مجدد قرار دهد.
دادستانی که طبق قانون شاکی اصلی پرونده است بارها اعلام کرده که با آزادی مشروط به طور رسمی موافقت کرده و حتی نامه آزادی مشروط را به رویت همسرم رسانده است اما در ادامه اعلام میکند این “وزارت اطلاعات” است که با آزاد شدن من مخالف است. این خلاصهای از ماجرای نهادهای قضایی و هماهنگی آنها با بازجوهای “وزارت اطلاعات” در راستای پروندهسازی است که البته بیش از این هم از این دستگاه قضایی انتظاری نمیرود.
در کشوری که فساد بر بدنه حکومت مسلط شده و مجموعهای سیستماتیک از فساد، اینچنین عنانِ اجراییات امور را در دست گرفته، چگونه میتوان انتظار داشت دستگاه قضایی –که البته خود او هم غرق فساد است- به اصل برابری همگان در برابر قانون احترام بگذارد و با همه به طور یکسان برخورد کند.
قضیه به اینجا ختم نمیشود. آنچه که امروز در مقابل ما قرار گرفته مجموعهای است متشکل از دستگاه قضایی، پرسنل زندان و دادستانی که پشت پرده آن را چند بازجوی وزارت اطلاعات تشکیل میدهند که مغز متفکر این مجموعه برای جهتدهی و هماهنگی اقداماتشان هستند و به طرق مختلف در مقابل احقاق حقوق ما مانعتراشی میکنند و از هر روش غیرقانونی و غیرانسانی برای آزار و اذیت من و خانوادهام دریغ نمیکنند. من و همسرم به دفعات مورد هجمه و هجوم لفظی، هتک حرمت و اهانت از طرف این مجموعه بودهایم. خود از گفتن این کلمات اکراه دارم اما بارها به ما نشان دادهاند که نه تنها از منطق و استدلال بیخبرند بلکه بویی از فرهنگ و ادب هم نبردهاند و با چنین مفاهیمی ناآشنایند.
ما را محلی برای تخلیه عقدهها و کینههای حاصل از ناکامیهایشان یافتهاند و به هر طریقی به رفتارهای کینهتوزانه و هتاکانه میپردازند. گویی تمام مصائب و مشکلات و فسادهای موجود را خود حکومتیها انجام ندادهاند و ما مرتکب شدهایم. از جان ما چه میخواهند، نمیدانم. تحمل بیش از سه سال و نیم حبس کافی نیست، اینک ما را حتی از ملاقات کابینی هم محروم کردهاند و مدام در حال تهدید برای اعمال محدودیتهای بیشتر هستند. در حالی که فساد سراسر دستگاه قضایی را در بر گرفته چرا به این مسائل رسیدگی نمیشود؟ مگر ما مسبب فساد حاکم بر حکومت و سیستم قضایی آن هستیم؟ مگر ما مسبب ندانمکاریها و افتضاحات به-بار-آمدهی حکومت هستیم؟ دیواری کوتاهتر از ما پیدا نکردهاند. حداقلِ حق ما یک ملاقات کابینی بود که آن را هم از ما گرفتهاند.
حمید بابایی
۱۱دی ۱۳۹۵
زندان رجاییشهر کرج
اعتراض یکی از شهروندان به وضعیت مملکت که خونش به جوش آمده
به گزارش خبرگزاری بهایی نیوز صبح امروز مریم بشیر و برهان اسماعیلی دو شهروند بهایی ساکن شهر برازجان از شهرستان های استان بوشهر توسط ماموران امنیتی اداره وزارت اطلاعات بازداشت شدند.
بنابر گزارش مجموعه خبری بهایی نیوز ماموران امنیتی از هفت و نیم صبح امروز ۱۳ دی ماه ۱۳۹۵ تا ساعت ۱۱ ظهر مشغول تفتیش منزل و ضبط اموال شخصی آنان از جمله موبایل ، کتب مذهبی و لپ تاپ بودند و پس از آن این افراد به گفته منابع مطلع به مکانی نامعلوم منتقل شده اند.
به گفته یک منبع نزدیک به این خانواده ماموران امنیتی با داشتن رفتاری محترمانه تنها نامه ی به خانواده آنان داده اند که لیست اموال ضبط شده در آن وجود داشت و اعلام کردند که فردا به دادگاه مراجعه کنند.
همچنین صبح امروز ماموران امنیتی شهر برازجان با داشتن رفتاری محترمانه به منزل فرشاد تقوی مراجعه کرده اند و ضمن تفتیش منزل، وسایل وی را از جمله موبایل ، لپ تاپ ، عکس ها و کتب مذهبی را ضبط کرده اند اما این شهروند بهایی توسط ماموران امنیتی بازداشت نشده است.
طی دو هفته اخیر سه شهروند بهایی دیگر به نام های سهیل کشاورز ، امرالله خالقیان ،سمیر خلوصی و مهبد اتحادی در شهرهای قزوین و کرمان بازداشت شده اند.
همچنین طی ماههای اخیر بیش از بیست شهروند بهایی به اتهام فعالیت های تبلیغی از سوی ماموران امنیتی وزارت اطلاعات بازداشت و به دفتر بازداشتگاه وزارت اطلاعات منتقل شده بودند که تعدادی از این شهروندان پس از گذراندن دوران بازجویی و با قرار وثیقه آزاد شده اند اما همچنان تعدادی از بهائیان بازداشت شده پس از گذشت بیش از دو ماه همچنان در این مکان محبوس می باشند.
بهاییان از بزرگترین اقلیتهای دینی در ایران هستند که جمهوری اسلامی آن را به رسمیت نمیشناسد و به عنوان “فرقه ضاله” از آن نام میبرد.
پس از انقلاب اسلامی در ایران بسیاری از شهروندان بهایی تنها به دلیل باورمند بودن به آئین بهایی بازداشت شده اند و با احکام ناعادلانی دوران محکومیت خود را طی کرده اند، با این وجود مسئولین جمهوری اسلامی همواره عنوان کرده اند که حکومت ایران هیچ گاه به صرف بهایی بودن پیروان دیانت بهایی با آنان برخورد نکرده و بهائیان از حقوق شهروندی برخوردارند.
شب گذشته یک دختر بچه از شدت فقر توسط مادرش کنار خیابانى در شهر مبارکه به همراه نامهاى رها شد.
اينجا ايران است …
اينکه شما در خانه چه برنامه اي ميبيند،
به ما ربط دارد
اينکه در خيابان چه ميپوشيد،
به ما ربط دارد
آنچه مينوشيد و آنچه ميگوييد،
به ما ربط دارد
با چه کسي بيرون ميرويد،
به ما ربط دارد
چگونه آرايش ميکنيد و کجا ميرويد،
به ما ربط دارد
کلا سرک کشيدن در زندگي خصوصيتان،
به ما ربط دارد
اما امنيت مالی، وضع معيشت، قدرت خريد، کيفيت تحصيل، آينده فرزندانتان، تفريح جوانانتان، مشکل مسکن و …
به ما ربط ندارد و مشکل خودتان است!!!
((واکنشها به منشور حق شهروندی))
کاریکاتور از مانا نیستانی
مادر علی شریعتی: saveAli
خیلی دردناکه که خواهر، مادر و همسر علی هم بین ماها توییت میکنن!
واقعا درد داره
این اسیدپاشها هنوز آزادن ولی معترضش بالای شصت روزه که در اعتصاب غذاست :(
((نانوای اردبیلی در اداره صنعت و معدن خود را به آتش کشید))
روز ۲۵ دیماه یک مرد نانوا در مقابل اداره کل صنعت و معدن و تجارت استان اردبیل به نشانه اعتراض اقدام به خودسوزی کرد.
این شهروند اردبیلی با ۹۰ درصد سوختگی به بیمارستانی در تبریز منتقل شد و علیرغم رسیدگی پزشکی اولیه روز گذشته جان خود ار از دست داد.
بر اساس شنیدهها اداره آرد و نان اردبیل با توجه به بدهی قبلی این نانوا، از دادن آرد به این شخص امتناع می کند و بر همین اساس این نانوا با حضور در مقابل اداره کل صنعت، معدن و تجارت به نشانه اعتراض اقدام به خودسوزی می کند.
بر اساس آخرین اطلاعات، این نانوا با ۹۰ درصد سوختگی برای درمان به تبریز منتقل شده بود که نهایتا مورخ ۲۶ دیماه در این بیمارستان جان خود را از دست داد.
قابل توجه کسایی که میگن امنیت داریم!!
شما به این میگین امنیت؟
کشوری که جزو بزرگترین صادرکننده نفت و گاز هست آیا باید مردمانش اینگونه بخاطر فقر خودشون رو آتیش بزنن؟
یاد اخبار شبکه تلویزیونی سبلان که مربوط به استان اردبیل هست افتادم که تقریباً دو هفته پیش که دهها ماشین کمکهای مردمی برای مردم سوریه فرستاد.
چقدر توی کشور خودمون غریبیم
کنشگران مدنی شیراز طی فراخوانی اعلام کردند که روز دوشنبه ۲۷ دی ماه ۹۵ در اعتراض به پخش پارازیتهای ماهوارهای که سلامت شهروندان شیرازی را به خطر انداخته است، گردهمایی اعتراضی برگزار میکنند.
"ماتور هشت" نام دستگاهی است که برای پارازیتهای ماهوارهای از کشور چین به مبلغ هشت میلیون دلار خریداری گردیده و توسط سپاه استان فارس در ارتفاعات كوه ”دراك” شیراز نصب شده است.
قدرت امواج این دستگاه شدت بالایی دارد و تا شعاع چندین كیلومتر دورتر را نیز در بر می گیرد.
طبق نظریه سازمان علوم پزشكی استان فارس وجود این دستگاه تا دو سال آینده در استان فارس موجب پیدایش موارد گوناگون و بیشمار سرطان خواهد شد.
از همه شهروندان استان فارس دعوت می شود تا در این گردهمایی شرکت کنند و از مقامات مسئول بخواهند جلوی این تجارت غیرانسانی که شهروندان شیرازی را در معرض خطر قرار می دهد و منجر به ابتلا به بیماری کشنده سرطان می شوند را بگیرند.
دیگر شهروندان استانهای دیگر می توانند با تماس با مقامات مربوطه و استانداری شیراز خواهان حفظ سلامت و تندرستی هم میهنانمان در این منطقه باشند.
#بیتفاوتی بزرگترین دشمن ملت ایران است.
سهیل عربی، زندانی عقیدتی محبوس در زندان اوین، به دلیل دخالت ضابطین در پرونده، از حق مرخصی و رسیدگی درمانی محروم میباشد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، سهیل عربی زندانی عقیدتی و فعال فیسبوکی، از دیماه ۱۳۹۲ بدون مرخصی در زندان اوین محبوس بوده و مقامات قضایی با اعطای مرخصی به این زندانی به دلیل نظر ضابط پرونده مبنی بر “عدم تغییر عقاید وی” مخالفت به عمل میآورند.
گفتنی است، این زندانی عقیدتی به دلیل ضعیف شدن چشم دچار سرگیجههای مزمن میشود، علیرغم چندینبار درخواست برای اعزام به مراکز درمانی، تا کنون از حق درمان و مراجعه به پزشک محروم مانده است.
سهیل عربی، در دیماه ۱۳۹۲ با اعلام جرم قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دستگیر و به مدت دو ماه در بند سپاه در زندان اوین تحت بازجویی و فشار قرار گرفت.
او تا کنون در دادگاههای متعددی به دلیل محتوای مطالب منتشرشده در صفحه فیسبوک خود و سایر صفحاتی که به همراه دیگران، ادمین (سرپرست) آنها بوده، محاکمه شده است.
شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب سهیل عربی را به دلیل «توهین به رهبر جمهوری اسلامی و تبلیغ علیه نظام» به سه سال حبس تعزیری و شعبه ۱۰ دادگاه رسیدگی به جرایم کارکنان دولت، او را به دلیل «توهین به مقامات» به ۵۰۰ هزار تومان جریمه نقدی و ۳۰ ضربه شلاق محکوم کردهاند.
وی همچنین به اتهام «سبالنبی» از سوی شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان به اعدام محکوم شد که این حکم اعاده دادرسی به ۹۰ ماه زندان و دو سال تحقیقات مذهبی برای اثبات پشیمانی تبدیل گشت.
لازم به ذکر است که در قانون جدید پیشبینی شده است که اگر متهمی به دادنامه بدوی اعتراض نکند و تسلیم رای دادگاه شود، دادگاه میتواند در جلسهای تا یکچهارم از مجازات او را کاهش دهد. با توجه به تمکین وی نسبت به این حکم به ۷۸ ماه زندان و دو سال تحقیقات مذهبی تقلیل یافته است.
شایان ذکر است که وی در طول دو سال موظف است ۱۳ جلد کتاب در حوزه دینشناسی، مذهبشناسی و رفع شبهات دینی را بخواند و از بخشهای هر کتاب خلاصهای تهیه کند. همینطور باید در تماس با موسسه «راه حق» و پژوهشکده امام خمینی قرار بگیرد و پرسشهای خود را مطرح کند. او به عنوان تکلیف هر ماه تمام پرسشها، پاسخها و خلاصه کتابهایش را باید به دادگاه ارائه کند.
این زندانی عقیدتی هماکنون سی و دومین ماه حبس خود را در بند ۳۵۰ زندان اوین سپری میکند.
احمد فنایان یکی از شهروندان بهایی ساکن سمنان در روز ۱۸دی به دلیل نامعلومی به دست افراد ناشناس به قتل رسید و جسد وی سوزانده شد.
((کسی نباید بخاطر عقایدش کشته شود!!))
:(
یه روزی در اصفهان شخصی رو سر زن و بچهی مردم اسید ریخت
پلیس نتونست طرفُ بگیره
یکی رفت شکایت کرد: چرا نگرفتینش؟
خودشُ گرفتن حبس کردن✖✖✖
:(
دوست عزیزی که هنوز نمیدانید که امنیت اجتماعی و بهتر بگوییم امنیت ملی چه معنایی دارد و اگر نمیدانید که چه زحمتکشانی که در این حکومت از خودگذشتگی نمیکنند! و با عملیات ضربتی و در کمتر از 24 ساعت، کسانی را که امنیت ملی کشورمان را به خطر می اندازند را دستگیر و محاکمه و مجازات میکنند!!!
لطفاً این خبر را منتشر کنید تا همگان بدانند …⇓
رییس پلیس دزفول گفت:
2 دختر هنجارشکن از نبود نیروی انتظامی در بوستان جنگلی دزفول سوء استفاده کرده و در اقدامی ناپسند و مخالف با ارزش ها و هنجارهای جامعه و انقلاب اقدام به موتور سواری کردند.
این 2 دختر امروز با همکاری بسیج، منابع مختلف خبری و مردم شناسایی، دستگیر و تحویل مراجع قضایی شدند.
در جریان باشید که اگر میگویند “در عوض امنیت داریم” بیراه نمیگویند،
زیرا اگر میگذاشتند این دو دختر در پارک جنگلی موتورسواری کنند امنیت ملی کشور به خطر می افتاد!!
ولی با آزاد گشتن اسیدپاشهای اصفهان و آزاد کردن قاتل در اراک که شش نفر را به گلوله بست و فرار کرد، امنیت برقرار است!
:( :(
در بيمارستان امام خمينى تهران از پيوند عمل كبد به يك هموطن بدون شناسنامه جلوگيرى شد
به بهانه اينكه شايد افغانى باشه!
امروز اين مادر در مقابل چشم فرزندانش فوت كرد✖✖✖
شکی درعوامفریبی این جماعت آخوند نیست.منشور حقوق شهروندی هم فیلم جدید برای انتخابات آینده س روحانی قبلا دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده یعنی درسرکوبهای این رژیم نقش کلیدی داشته والان دم ازحقوق شهروندی میزنه
قبل ازهرانتخاباتی باتوجه به شرایط ونیازهای جامعه حرفهایی میزنن ووعده هایی میدن.
منشورحقوق شهروندی روحانی هم مثل مردم سالاری دینی خاتمی.
شما وقتی پسوند دینی پشت هرعنوانی بذاری یعنی پای خدا و…وسط میکشی.ودستورات دین که به گفته آخوندا ازعقل ودرک انسان بالاتره. پس دیگه جایی برای مردم سالاری نمیمونه.منشور روحانی هم بعدازانتخابات پسوند اسلامی پیدا میکنه.وبازهم میشه همینی که الان هست.یعنی اینبار بااین شعار میخوان مردمو پای صندوق رای بکشونن.
خوب ما همه چیز رو ا ز نوع تقلبیش رو دارییم
خوب این یکی هم روووش
((بیهوشی و انتقال به بهداری/ ممانعت از آزادی علیرغم تودیع وثیقه))
اسماعیل احمدی راغب، فعال مدنی محبوس در بند چهار زندان اوین که از دو هفته پیش در اعتصاب غذا به سر میبرد، طی روز جاری در پی وخامت حال دچار بیهوشی گشته و به بهداری منتقل شده است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، اسماعیل (زرتشت) احمدی راغب، فعال مدنی که از ۲۹ آذرماه برای دومینبار طی بازداشت اخیر، دست به اعتصاب غذا زده است، امروز دچار بیهوشی گشته و به بهداری منتقل شده است.
این فعال مدنی، علیرغم سپردن وثیقه تعیینشده از سوی دادگاه، به دلیل مخالفت وزارت اطلاعات همچنان در بازداشت به سر میبرد.
گفتنی است، روز چهارشنبه ۸ دیماه، اسماعیل احمدی راغب در دهمین روز اعتصاب غذا به علت وخامت حالش و افت فشار به بهداری زندان اوین انتقال داده شد و علیرغم وضعیت نامساعد جسمانی از تزریق سرم خودداری کرد. این در حالی است که وی از بیماریهای قلبی نیز رنج میبرد.
این فعال مدنی پیشتر در سوم آذرماه در دادگاه انقلاب به اتهام «تبلیغ علیه نظام» محاکمه شده است و هماکنون در بند چهار زندان اوین بهصورت بلاتکلیف نگهداری میشود.
نیروهای امنیتی صبح روز یکشنبه ۲۳ آبانماه با مراجعه به منزل اسماعیل احمدی راغب، ضمن بازداشت این فعال مدنی وسایل شخصی وی را ثبت و ضبط کرده بودند.
آقای احمدی راغب که سابقه بازداشت دارد، پیشتر به دلیل انتشار مطالب انتقادی در صفحه شخصی خود به «تبلیغ علیه نظام» متهم و از سوی دادگاه انقلاب شهریار به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود.
در تاریخ ۲ آذرماه سال ۹۴ اسماعیل احمدی راغب در مقابل زندان اوین به همراه تعدادی دیگر از فعالین و معترضین بازداشت در شانزدهم آذرماه با قرار کفالت از زندان اوین آزاد شد.
حدود 2 سال پیش در اصفهان بر روی زن وبچه مردم اسید پاشیدند○
امروز نه تنها عاملان این حرکت “انقلابی” دستگیر نشدهاند، بلکه معترضین به اسیدپاشی امروز در زندان هستند●
دموکراسی و آزادی بیان در نظام جمهوری اسلامی ایران!
پ.ن: متنی که زیر دوربین قرار میدهند تا فرد مصاحبه شونده این متن رو بگوید و همه برایش دست بزنند!