مثل های بسیاری در زبان فارسی وجود دارن که هنوز در معنای اصلی و حتّی در صورت نوشتاری اونها شک و تردید وجود داره، یکی از این مثل ها پیش قاضی و معلّق بازی هستش. در ادامه این موضوع رو بررسی میکنیم(متن زیر گرفته شده از مقاله ای هستش که توسط علی محمد موذنی و محمد منصوری نوشته شده است):

روایت های مختلف مثل:

الف: پیش قاضی و معلّق بازی

ب: پیش لوطی و معلّق بازی

ج: پیش کولی و پشتک وارو

د: پیش میمون و معلّق بازی

صورت صحیح نوشتاری و معنای حقیقی مثل:

قسمت دوم مثل یعنی معلّق زدن با توجه به مترادف بودن معنی اون با پشتک و وارو بین روایات مورد نظر مشترک است اما تفاوت در قسمت اول هستش که لوطی و کولی و میمون با توجه به خصوصیاتشون تقریبا میشه گفت باهم در ارتباط هستن اما قاضی هیچ ارتباطی با سه واژه دیگه نداره، که در ادامه بررسی میکنیم این موضوع رو…

تبدیل غازی به قاضی:

«غازی: معرکه گیر، ریسمان باز و زن فاحشه(دهخدا)»

توضیح پایانی: مقصود از قاضی در مثل پیش قاضی و معلق بازی همان غازی هست که در فرهنگ ها و متون به معنی «رسن باز و رقاص و …» آمده است، معلق زدن نیز از کارهای رسن بازان و رقاصان بوده است که در این صورت تناسب غازی و معلق بودن بسیار آشکار و بدیهی است

مقاله رو به صورت خیلی خلاصه گذاشتم که خسته کننده نباشه خوندنش برای شما عزیزان. امیدوارم براتون جالب واقع شده باشه.

پس صورت درست نوشتاری این مثل به صورت زیر هستش:

پیش غازی و معلّق بازی

موفق باشین 🌹 🌹 🌹