دلیل وجود داره یا بدون دلیله ؟

فکر کنم از بدن هم خسته میشن ینی تکراری بشه شایدم نمیتونن نیازهای همو درست برطرف کنن

نظرات خوبی بود ممنون

یکی از دلایلش ازدواج اجباری هست یکی دیگه هم اینکه زن یا مردنمیتونه حوائج جنسی طرف مقابلو برطرف کنه

به نظر من دلیلش انتخاب از روی احساسه . وقتی دو نفر با هم آشنا میشن به جای اینکه ماجرا رو بر اساس عقل جلو ببرن درگیر احساسات شدید میشن و فقط خوبیهای همو می بینن توجهی به ایرادای هم نمیکنن اما بعد از ازدواج وقتی احساسات فروکش میکنه تازه میفهمن چه کردن و حس میکنن اشتباه کردن و این اونی نیست که میخواستن

به نظر من یکی از دلایل مهمش عاشق نبودنه
چون عاشق واقعی هرگز خیانت نمیکنه شک ندارم که اگه جونش بره عشقش نمیره

[quote=ABRA] بعد ازدواج به همدیگر خیانت میکنن ؟[/quote]

1. چون خانمه بعد از ازدواج دیگه 100% اپنه و دیگه در این مورد نگرانی نداره
2. چون آقاهه بعد از ازدواج; خانم ها رو بیشتر و بهتر شناخته بنابراین از کس میخی در اومده و بهتر کس تور میکنه 8)

یه جواب داره …
تنوع طلبی مردها که مهار نمیشه تا ابد …
زیاده خواهی زنها که تا ابد ادامه داره …
و …
و …
و اینکه هر چیزی مخفیانه اش کیف داره تا ابد …
یه شعر هم هس که میگه :
آرامش دو عالم تفسیر این دو حرف است ::::::
با خوشگلان مدارا …
به همسران خیانت …
البته وفاداری به همسر نایاب ترین گوهر تو عالمه عزیز سعی کن داشته باشی …ماها که نداریم

تو اين گروني كي
به فكر خيانت مي افته

دلايل زيادي وجود دارد
نداشتن علاقه واقعي بهم
بدن لخت همو ميخوان نه قلب همو

دوستان خیلی دلایل جالبی رو گفتند
حقیقت اینه که برای هر مورد می تونه دلایلش فرق کنه در ازدواج های سنتی یکجور و در ازدواجهای مدرن یکجور دیگه.
به نظر من این چند تا را هم باید به لیست اضافه کرد:
1- برای خیلی از خانم ها ازدواج کردن مهمتر از با کی ازدواج کردن شده. یعنی طرف به خاطر فشار اطرافیان و … حتی دوست پسر که دوستش داره رو رها می کنه و تن به ازدواج به مردی می ده که هیچگونه شناختی ازش نداره. بعد می بینه که این همسر نمی تونه خواسته هاشو بر آورده کنه چه از نظر جسمی چه روحی. بعد از مدتی مشکلات پیش میاد و دائم از همسرش دورتر می شه و در ذهنش او را با دوستش مقایسه می کنه. ممکنه یکروز گوشی را برداره و شماره دوستش رو بگیره و …
2-انتخاب ها خیلی شرایطی تر شده این زمونه. یعنی چه پسر و چه دختر به شرایط طرفشان دقت می کنند تا … خب بعد از مدتی می فهمند که این شرایط جای خیلی چیزها رو نمی گیره.
3- زوج ها حتی اگر قبل از ازدواج هم باهم دوست بوده باشند اما بعد از ازدواج به دلیل مشکلات مالی و … مجبورند با شدت و حدت بیشتری کار کنند و در واقع زمان کمتری را می تونند با فراغت خیال در کنار هم باشند در مقایسه با دوران دوستی. در نتیجه به تدریج رابطه ضعیف و ضعیف تر می شه و بیشتر از هم دور می شوند.
4- خیلی های حتی فکر می کنند که ازدواج آخر راهه، فکر می کنند دیگه که بهم رسیدن پس به خیلی کارها نیازی نیست. یعنی دیگه بعد از اون یادشان می ره که باید همچنان برای هم دلفریبی و دل بری کنند. باید برای بهبود رابطه جسمی و روحی شان وقت و انرژی بگذارند. یادشان می ره که طرف مقابلشان با گذشت زمان ممکن است نیازها و خواسته هاش تغییر بکنه و نیاز به وقت و انرژی بیشتری هم داره
5-هنوز خیلی از دختر ها برای فرار از محدودیت های دوران مجردی و خانواده شان ازدواج را انتخاب می کنند و این محدودیت ها باعث می شه که شناخت و تجربه مناسبی از جنس مقابلشان نداشته باشند و وقتی وارد ازدواج می شوند تازه مشکلات شروع می شه.
…

تا قبل از ازدواج جوونها آزادی و استقلال ندارن و در نتیجه سکس براشون عقده می شه. وقتی بحث ازدواج می یاد تصمیمشون رو با کیر یا کسشون می گیرن و هول هولکی ازدواج می کنن.
بعد ازدواج همه چیز عادی می شه، اما عقده سالها سکس که سرکوب شده باقی می مونه. به این اضافه کنید آزادی و استقلالی که حالا بدست آوردن.
دختره که تا قبل ازدواج هدفش حفظ پرده بوده الان هدف دیگه ای نداره و پسره هم که پول نداشته و روش دختر بازی رو بلد نبوده الان از زنها شناخت به دست آورده.
ضمن اینکه هر دو طرف لذت سکس رو تجربه کردن و لذت سکس + تمایل به تنوع طلبی و باقی موارد که قبلا گفتم باعث می شه برای برقراری رابطه با افراد دیگه تلاش کنن. ممکنه بعضی زوجها با هم به توافق برسن که با اطلاع هم و کنترل شده این میل تنوع طلبیشون رو برطرف کنن.(زنه دوست پسر بگیره و مرده دوست دختر یا اینکه زوج دیگه ای مثه خودشون رو پیدا کنن و رابطه برقرار کنن) اما اونهایی که صداقت، ظرفیت و اعتماد کافی بینشون نیست چنین کاری رو نمی کنن و رو به خیانت می یارن.

خریت بیش از حد اقایون زیاده خاهی خانوما .نفهمیدن نیاز هایه یک دیگر و بلد نبودن زبان هم

کسی که ازلحاظ جسمی وروحی با همسرش کامل ارضانشه تن به خیانت میده
همیشه نیازه که انسان رو به کاری وامیداره!!!

واسه همینه که من فکر می کنم آزادی در روابط جنسی پیش از ازدواج لازمه.
اینجوری جوونها عقده ای نمی شن و تصمیمشون هم برای ازدواج از روی کیر و کوسشون نیست.
البته این هم تضمین زندگی موفق نیست.
مهمترین مساله 1- علاقه 2-ارتباط، 3-صداقت، 4- اعتماد، 5- ظرفیت دو طرف هست.
اگر میل جنسی دو طرف معمولی باشه می تونن تا اخر عمر از هم لذت ببرن( با متنوع کردن سکس بین خودشون)
اما اگر میل جنسیشون زیاد باشه می تونن به هم آزادی بدن و از زندگیشون لذت ببرن. سکس فیزیکی رو با دیگران تجربه کنن، اما عشق و محبت و سکس احساسی و عاشقانه رو با هم داشته باشن و تا همیشه از با هم بودن لذت ببرن.
هر چند اگر یکی از اون 5 تا مورد بالا که گفتم وجود نداشته باشه این آزادی سکسی می تونه منجر به درگیری ها و دعواهای بیشتر و سنگین تر و نهایتا جدایی بشه.

به امید روزی که هیچکس تو زندگیش نه خیانت کنه و نه خیانت ببینه.