مردی میره مطب دکتر و میگه: دکتر شما باید به من کمک کنین. کیرم کاملا نارنجی شده!
دکتر که کمی موضوع براش عجیب بوده بهش میگه شلوارش رو در بیاره و بعد میبینه که کیر طرف واقعا نارنجی شده.
دکتر کمی فکر میکنه و بعد میگه: بعضی وقتها چیزهایی شبیه این در اثر استرس زیاد در زندگی فرد ایجاد میشن.
بعد برای اینکه منشا این استرس رو پیدا کنه از وضعیت کاری اون سوال میکنه. مرده میگه 6 هفته قبل اخراج شده و دکتر بهش میگه پس همین موضوع علت استرس در زندگیت هست. مرده جواب میده: نه, رییسم یه حرومزاده بود هر هفته باید 20 تا 30 ساعت اضافه کار میکردم…چند هفته پیش یه کاری پیدا کردم که ساعت کاریش دست خود منه و دو برابر جای قبلی هم حقوق میگیرم و رییسم هم آدم خیلی خوبیه.
دکتر سوال میکنه: وضع زندگی خانوادگیت چطوره؟ مرده میگه: حدود 8 ماه پیش از زنم جدا شدم. دکتر فکر میکنه که همین موضوع باعث استرس در زندگی این مرد شده. مرده میگه: نه من تمام این سالها با نق زدنهای بی پایان این زن زندگی کردم الان خوشحالم که از شرش خلاص شدم.
دکتر چند دقیقه فکر میکنه و بعد میپرسه آیا تو سرگرمی و فعالیت های اجتماعی داری؟
مرد جواب میده: نه واقعا! بیشتر شبها من توی خونه میمونم و پورن نگاه میکنم و پفک میخورم! 😁
3 تا خانم هستند که همیشه لباسهاشون رو توی ته باغ پهن میکنن که خشک بشن. البته وقتهایی که باران میاد همه لباسها دوباره خیس میشن غیر از لباس های برندا! دو زن دیگه خیلی کنجکاو هستند بفهمن که برندا از کجا میفهمه که اون روز بارونی هست و لباسهاش رو روی بند پهن نمیکنه.
یه روز که همه داشتن لباسهاشون رو روی بند پهن میکردن یکی از خانمها از برندا پرسید: چطوریه که توی روزهای بارونی لباسهای تو بیرون نیست؟
برندا جواب میده: وقتی من صبح بیدار میشم به کیر جیم نگاهی میکنم اگر به سمت ران راست آویزان شده باشه میدونم یه روز خوب و آفتابی هست و من لباسها رو آویزان میکنم. اگر کیرش به سمت ران چپش افتاده باشه معلومه اون روز بارونی خواهد بود.
یکی از خانمها پرسید: اگر مستقیم و به سمت بالا بود چی؟
برندا: در یه همچین روز خوش یمنی آدم اصلا دنبال شستن لباس نمیره! 😁
لایک
دومیش رو هم اضافه کردم.
اینکه طرف رنگ نارنجی پفک رو به جق زدن این بابا وصل کرده واقعا ذهن خلاقی میخواد!
توی پروفایلم یه تعداد زیادی از این جوکها هست دوست داشتین سری بزنین.
لایک
دومیش رو هم اضافه کردم.
خوندم :)
همون سوال دیروز رو بپرسم؟
لایک
دومیش رو هم اضافه کردم.
خوندم :)
همون سوال دیروز رو بپرسم؟
فهمیدم آقااا
راستی راستی خنگ حسابمون کردیا :(
نه رفیق چه حرفیه!
منظورم این بود که بروبکس کی میان…
لایک
دومیش رو هم اضافه کردم.
خوندم :)
همون سوال دیروز رو بپرسم؟
فهمیدم آقااا
راستی راستی خنگ حسابمون کردیا :(
نه رفیق چه حرفیه!
منظورم این بود که بروبکس کی میان…
بازم قضاوت عجولانه:(:(:(
واقعا خنگم
میان آقا میان، همه که مث ما سحر خیز نیسن
;)
مرسی. شاد باشی همیشه.
سلام. خوشحالم دوست داشتی.
این مدت که نبودی تعداد زیادی تاپیک جوک نوشتم.
دوست داشتی به پروفایلم سری بزن.
3 تا خانم هستند که همیشه لباسهاشون رو توی ته باغ پهن میکنن که خشک بشه. البته وقتهایی که باران میاد همه لباسها دوبار خیس میشن غیر از لباس های برندا! دو زن دیگه خیلی کنجکاو هستند بفهمن که برندا از کجا میفهمه که اون روز بارونی هست و لباسهاش رو روی بند پهن نمیکنه.
یه روز که همه داشتن لباسهاشون رو روی بند پهن میکردن یکی از خانمها از برندا پرسید: چطوریه که توی روزهای بارونی لباسهای تو بیرون نیست؟
برندا جواب میده: وقتی من صبح بیدار میشم به کیر جیم نگاهی میکنم اگر به سمت ران راست آویزان شده باشه میدونم یه روز خوب و آفتابی هست و من لباسها رو آویزان میکنم. اگر کیرش به سمت ران چپش افتاده باشه معلومه اون روز بارونی خواهد بود.
یکی از خانمها پرسید: اگر مستقیم و به سمت بالا بود چی؟
برندا: در یه همچین روز خوش یمنی آدم اصلا دنبال شستن لباس نمیره! 😁
اولی جقی پفکی باحال تر بود
یا پفک مینو یا چی توز می خوره سایدم چاکلز باشه خخخخخخخ
دیگه برای سلیقه های مختلف میذاریم…
همون دومیه درسته یعنی با دست پفکی جق زده…
سلام چطوری رفیق؟
باشه سعی میکنم تاپیکهای بیشتری بذارم…
↩ 0912912912
من مخصوصا جوکهایی رو انتخاب کردم که کمی پیچیده هستند.