تو زندگی بعضی از ماها یه چیزی بوده که باعث شده مسیر زندگیمون عوض شه،مثل یه بیت شعر،یه جمله،یه فیلم یا یه شخص.
.
اون چیز توی زندگی شما چی بوده؟
و کارتون(انیمیشین)
چه انیمیشنی؟
بله فیلم بسیار قشنگیه
و کارتون(انیمیشین)
چه انیمیشنی؟
نمیشه گفت
اما فکر کنم مگامن بوده یا تبدیل شوندگان
جالبه
هیچی…!
همونی که بودم هستم!
ی جاده خاکی رو خیلی وقته میرم بالا!
یه دوستی داشتم بهم گفت از اینور نرو…
از اونور رفتم و جهت زندگیم عوض شد.
هار هار هار
همونی که بودم هستم!
ی جاده خاکی رو خیلی وقته میرم بالا!
امیدوارم اون چیزی که میخوای بشه :(
از اونور رفتم و جهت زندگیم عوض شد.
هار هار هار
(dash)
همین کارا رو میکنی روت کراش دارم دیگه ?
مسیر زندگیم چند بار تا حالا عوض شده. اولین باری که یادم میاد توی چهارده سالگی بود. عاشق کسی بودم و به خاطر اون شخص کلا تغییر کردم از لحاظ ظاهری. قبل از اون خیلی پرچل و شلخته بودم و اصلا به ظاهرم توجه نمیکردم. ولی اون شخص باعث شد که این خصلتم عوض بشه.
دفعه ی دوم توی پونزده سالگی بود. یه رفیق مذهبی داشتم که معاشرت باهاش باعث شد که منم یه مذهبی دو آتیشه و متعصب بشم.
دفعه ی سوم توی شونزده سالگی بود. من اصلا اهل درس خوندن نبودم و از اونایی بودم که سر کلاس همش تیکه مینداخت به این و اون و ترانه میخوند و کلا کلاس رو بهم میریخت. البته چون شخصیت جذابی داشتم و دارم معمولا دبیرا تند باهام برخورد نمیکردن. تا اینکه یه روز سر کلاس شیمی دبیر ازم درس پرسید و من نمره ی پایینی گرفتم. یه حرفی بهم زد که خیلی بهم برخورد و از اون روز تصمیم گرفتم درس خون بشم و دهن همه رو مورد گایش قرار بدم. به حدی رسیدم که حتی اطلاعاتم از بعضی دبیرا هم بیشتر شد. بله من فعل خواستن رو صرف کردم
دفعه ی چهارم پیش دانشگاهی بودم. یه متن انگلیسی رو جایی خوندم که درباره ی سیستم آموزشی های فرسوده و ناکارآمد بود. دیدم داره راست میگه. سیستم آموزشی ما هم فرسوده و به درد نخوره. از اون روز علم مبارزه با سیستم آموزشی رو بلند کردم. کل دبیرا و مسئولین مدرسه از تعجب مغزشون گاییده شد. نابغه ی مدرسه و شهر یهو از این رو به اون رو شده بود. هر چی هم دبیرا باهام صحبت کردن که عیسا خل و چل بازی در نیار من گوشم بدهکار نبود. حتی رئیس آموزش و پرورش شهرمون هم بلند شد اومد خونمون که نصیحتم کنه. جوری جوابشو دادم گفت تو دیوونه ای و بلند شد رفت. از اون روز به بعد کلا درس رو کنار گذاشتم
دفعه ی پنجم توی نوزده سالگی بود. دقیقا همون نزدیکای تولدم. دچار شک به عقایدم شده بودم به خاطر نظام جمهوری اسلامی و مسئولینش. تو اینستاگرام اتفاقی با یه کاربر آشنا شدم که چندتا کتاب نقد ادیان و مذاهب مخصوصا اسلام و تشیع بهم معرفی کرد. با خوندن اون کتابها کلا اعتقاداتمو کنار گذاشتم و در فضای مجازی به نقد دین و جمهوری اسلامی پرداختم و همچنین به شدت به مطالعه و کتاب خوندن پرداختم.
دفعه ی ششم خوندن یه کتاب در مورد فرهنگ ایرانی ها و همچنین گوش کردن به صحبت های یه پیرمرد بود. نظرم کلا در مورد کتاب خوندن و فرهنگ ایرانی ها تغییر کرد و فهمیدم دموکراسی به درد ایرانی جماعت نمیخوره
دفعه ی هفتم خوندن دو تا کتاب در زمینه ی روانشناسی بود که باعث شد بفهمم افسردگی دارم و بفهمم که مراجعه به روانشناس یا روانپزشک اصلا چیز بدی نیست و در بعضی مواقع لازمه. بعد از خوندن اون کتابها به دکتر مراجعه کردم و تحت درمان قرار گرفتم
چیزای دیگه ای هم در زندگیم رخ داده از جمله فعالیت های خطرناک در زمینه ی سیاست ، عشق ، ناکامی در عشق و دوست داشتن کسی و ... اما فکر کنم تا همین جا کافیه. ببخشید اگه زیادی نوشتم. با تشکر از تاپیک خوبت
با حرفت در مورد این که دموکراسی به درد ملت ایران نمیخوره و این که مراجعه به روانپزشک یا روانشناس چیز بدی نیست موافقم.
امیدوارم تونسته باشی راه درست رو انتخاب کنی.
ممنون که تجربیاتتو به اشتراک گذاشتی,زندگی جالبی داری.
واسه همین چیزاس ک رو توام کراش دارم (dash) (inlove)
vase man habs raftanam bude… hame chizo nabud kard o alan eyn barg tu masire bad hartaraf bere micharkham
زندگی ادامه داره،تو نباید برگ باشی،باید خود باد باشی!
تو باید بقیه چیزا رو کنترل کنی.
زندگی ادامه داره،تو نباید برگ باشی،باید خود باد باشی!
تو باید بقیه چیزا رو کنترل کنی.
yadesh bekheir oun male ghabl bud, alan… hich
زندگی ادامه داره،تو نباید برگ باشی،باید خود باد باشی!
تو باید بقیه چیزا رو کنترل کنی.
yadesh bekheir oun male ghabl bud, alan… hich
هر جور خودت میدونی!
زندگی ادامه داره،تو نباید برگ باشی،باید خود باد باشی!
تو باید بقیه چیزا رو کنترل کنی.
yadesh bekheir oun male ghabl bud, alan… hich
هر جور خودت میدونی!
damet jizzz
مسیر زندگیم یه ۶ ماه عوض شده وقتی فهمیدم خانواده ام دارن تلاش میکنن که من بگا برم :( چقدر دنیا کیری میشه که خانوادت با ادم دشمن بشن (dash)
امیدوارم مسیر زندگیت رو به درستی عوض کرده باشن(البته در مورد اعتیاد این حدسو ندارم)
با تشکر از نظرت
پ.ن:شما نیز یکی از کراش های من هستی (dash)
پ.ن2:امشب دارم به کراشام اعتراف میکنم
امیدوارم خانوادت تو رفتارشون تغییری ایجاد کنن.
kheili najure in vaz vaghan darket mikona ye zamani doshmane avalam babam bud vali khub begash dadam raft vase khodesh
امیدوارم خانوادت تو رفتارشون تغییری ایجاد کنن.
اونا هیچ وقت نمیخوان خودشونو تغییر بدن ولی این منم که باید تغییر کنم یه روزی از پیششون میرم
امیدوارم خانوادت تو رفتارشون تغییری ایجاد کنن.
اونا هیچ وقت نمیخوان خودشونو تغییر بدن ولی این منم که باید تغییر کنم یه روزی از پیششون میرم
در این مورد هم امیدوارم
kheili najure in vaz vaghan darket mikona ye zamani doshmane avalam babam bud vali khub begash dadam raft vase khodesh
به حرفم گوش نمیدن برادرمو خیلی خیلی دوست دارن تا من هر چی میخوان بهش میدن ولی من ازشون یه چی طلب میکنن میگین تو هیچی حالیت نیست
kheili najure in vaz vaghan darket mikona ye zamani doshmane avalam babam bud vali khub begash dadam raft vase khodesh
به حرفم گوش نمیدن برادرمو خیلی خیلی دوست دارن تا من هر چی میخوان بهش میدن ولی من ازشون یه چی طلب میکنن میگین تو هیچی حالیت نیست
bbin ba khodet sadegh bash daghigh bebin kerm az khodete yana ouna kerm daran age moshkel az toe khodete. age vaghan moshkel ounan hamin farda sobh bezar boro ADAM TU PARK MIKHABE VALI BI MENAT SARBOLAND
زندگی من یک مسیر نداره چند مسیر متفاوت داره . و جواب مناسب با محیط آزادی که توی سایت دارم و میتونه جنبه رفتاری داشته باشه اینه که
مسیر زندگی منو ریسک ها و شجاعت هایی که توی دوران 20تا24 سالگی به خرج دادم عوض کرد . و جامعه بیمار ! که دیگه نمیتونم به عقب برگردم و عوضش کنم و جزئی از افکار ، صلیقه ، احساس و خواسته هام شد. و اون رابطه های جنسی بود که به صورت سه نفره با دوستم انجام میدادیم از جمله با زن داییش و دوتا زوج …
علاقم به فیلم مخصوصا فیلمهای هالیوودی اکشن و کمدی
دوستم ک کونیم کرد