اولین باری که خیلی از کارا رو انجام دادیم ، هیچوقت نمیدونستیم که چه عواقبی خواهند داشت و چه تأثیری روی ایندمون میذارن اما حس‌ لذت و ترکیب اون با کنجکاوی باعث شدن تا هر روز بیشتر و بیشتر وارد این دنیای فانتزی و دوست داشتنی بشیم تا حدی که شخصیت دخترونمونو به رسمیت شناختیم و تو هر موقعیت مناسبی خودمونو مثل یک دختر خانوم قشنگ و زیبا برای انگولک توسط خودمون یا لذت بردن پارتنرمون آماده کردیم.
تو این سالها که زنونه پوشی کردم و فمبوهای خوبی هم تربیت کردم به موارد و تجربه های جالبی برخوردم که میخوام چندتا از اونارو با حفظ حریم شخصی براتون تعریف کنم، جالب اینه که بیشتر مواردی که بهم پیام دادن تک فرزند بودن یا یه یک خواهر بزرگتر شیطون هم داشتن:

۱- یکی از دخترام زمانی که اومد پیش من ۱۶ سالش بود و بعد از صحبت هم مطمعن شدم که تصمیمش قطعیه، وقتی ازش پرسیدم که اولین بار چه زمانی احساس شهوت رو متوجه شد، گفت که تو سن کودکی یکشب اتفاقی سکس پدر و مادرش رو دیده و متوجه ناله های مادرش هم شده‌ اما فقط کنجکاوتر شده و در اصل نمیدونسته که اونا مشغول چه کاری‌ن ! چند سال بعد یک روز که طبق معمول مادرش بهش پول میده و می‌فرسته که بره گیم نت ، وانمود میکنه که رفته بیرون اما داخل خونه مخفی میشه و میبینه که رفبق پدرش میاد خونه و مامانشو لخت میکنه و …
می‌گفت همون موقع ها بود که فهمیدم ناله های مادرم موقع سکس اژ روی درد نیست و مادرم داره لذت میبرم و منم دلم میخواست که مثل مامان بالا پایین بپرم و از شدت لذت ناله کنم و جیغ بزنم، از همون موقع ور رفتن با خودشو شروع می‌کنه تا اینکه بالاخره دلو‌ میزنه ب دریا و میاد سراغ من😈

۲- مورد بعدی دختریه که تو سن ۹ سالگی یک روز اتفاقی تو پوشه موارد حذف شده گوشی مادرش تعدادی عکس نود میبینه و متوجه میشه که اینا برای مادرش هستن که با مردای زیادی تو مجازی ارتباط داره و زمانی که پدر سرکاره، مامان آرایش میکنه و لباسای سکسیشو میپوشه و برای دوست پسراش دلربایی میکنه، بنابراین این دخترمون هم تصمیم میگیره که لباسای مخفی و جادویی رو پیدا کنه و تنش کنه و عکس بگیره و بعد از موفقیت تو انجام اینکار و انتشار مخفیانه این تصاویر متوجه میشه که بدن و اسنایلش ظرفدارای زیادی داره و وقتی ازش تعریف میکنن خیلی حشری میشه، اینکارو تا ۱۵ سالگی که بیاد پیش من و اولین رابطه شو بعنوان یه دختر داشته باشه ادامه میداد و بعد از آشنایی با من حرفه ای تر شد و الان برای خودش خانومی شده 😈

۳- مورد سوم پسری دبیرستانی بود که صورت دخترانه با لبهای گوشنی ، موهای بور و پوست سفید داشت، این پسر از کودکی مورد توجه خیلیا بود و به گفته خودش خیلیا دنبال نوازش و زدن مخش بودن اما مقاومت کرده بود تا کونو باخت نده و زمانی که با من آشنا شد با هیچکدوم از مفاهیم زنپوشی و فمبوی آشنا نبود،بعد از آشنایی نسبی و صحبت های طولانی یه روز دعوتش کردم به خونه و قبل از هرچیز صورتش رو میکاپ کردم و لباسای قشنگی تنش کردم ، وقتی تو آینه خودشو دید حسابی لذت برد و اون شب بعد از افتتاح تونلش دیگه رسما تبدیل به یک سیسی و کونی شد و فهمید تو همه این سال ها چیو از دست داده 😈

۴- مورد آخر پسر ۱۶ ساله رشتی که خواهر ۲۱ ساله فوق حشری داشت و همیشه بعد از اینکه خواهرش از پیش بکناش میومد و میرفت حموم، با بو کردن لباس زیرای خواهر و استشمام بوی شهوتناک ابکیر مردای غریبه حشری میشد و جق میزد، اون همیشه دوس داشت جای خواهرش باشه، منم بهش یاد دادم که چطور با لباسای خواهرش زنپوشی کنه و حتی تونست مخ یکی از دوست پسرهای آبجی رو هم بزنه بهش کون بده، وقتی فیلم سکس خواهرش و بعد سکس خودش تو همون لباس رو از بکن کیر کلفتش فروارد کرد فهمیدم که درساشو خوب یاد گرفته و تونسته یه سیسی حرفه ای بشه 😈

خب تا اینجای کار که عامل اصلی کونی شدن نصف پسرای سرزمینم من بودم و راجع به محرک هاشونم صحبت کردم، اگر دوست دارید از دخترهای دیگه خودمم براتون بنویسم لایک کنید و تو نظرات برام بنویسید که چطور جنده و سیسی شدید ♥️🏳️‍⚧️

اینم چندتا نود سکسی از مینا بانو، فمبوی ترینر