از خستگی به دیوار تکیه داده بود ،
پاهایش دیگر نای ایستادن نداشت…
دختری که کمر نحیفش زیر بار سنگین ممه ها خم شده بود !
اووووفففیی برم تو همون حالت بغلش کنم پاهاشو بدم بالا دستش حلقه کنه دور کمرم، سالار نازم فرو کنم تو کوسش موقع تلمبه زدن سینه هاشم بخورمو بمالم
جوری بکنمش که جیگرش حال بیاد
واااااییییی این اگه پیش من بود شک نکنید سکته لاپایی زده بودم!!
نمیدونستم از کجاش شروع کنم به نوازش کردنشو بوسیدنشو خوردنش؟؟؟؟؟
دیونه میشدم، مثل کوص مغزا میشستم فقط نگاش میکردم،یعنی انتهای شهوته اندامش، نهایته زیبایه اندامش
باورکنید کوص گیجه بنفش میزدم پیشش
فقط سینه هاشو با باسنش نگاه!!!
واااااییییی سرم گیج رفت، یکی من بگیره، بنظرم سکته لاپایی زدم