به به! ساک به این میگن:
با اجازه از تکاور جون:
هر شب برایم ساک زدی / و تا صبح کیرم ناله ها بزدی
گهی خواب دیدم سواری / گهی خواب دیدم کناری
گهی افتاده و رویا زده بودی/ گهی سرشاخ با عالم بالا تو بودی
هر صبح به یاد شب تاریک بی تو / کیرم ناله ها سر داده و فغانها بکردی
هنوز هم گاهی به کیرم سری بزن / شب تاریک این کمر شکسته را سحری بزن
خوردن با احساس به این میگن