بینظیر و بسیار احساسی، دمت گرم ادمین، دست مریزاد
اووووففف اووووففف اووووووووووووففففففف
ترکوند سالار وحشی و کس خول من
کوفتت بشه حاجی از لوله های دماغت بیاد
ابم بریزم داخل کوست (erection) (erection) (wanking) (wanking)
در جواب مژده…
نیمه شب در بسترم افکنده خود را مژده گفت
بوسه میخواهی بیا اکنون کسی بیدار نیست
گفتم ای که آزارم مکن رفتم ز دست
گفت امشب مهربانم صحبت از آزار نیست
گفتمش از جور مویم را چرا کردی سفید
گفت خاموش موقع افشا این اصرار نیست
گفتمش لب را بگویم تا بچسبد بر لبت
گفت آری این سخن را حاجت از گفتار نیست
لب نهادم بر لبش عقل از سرم بیرون پرید
راستی هیچ دانی در این زمان هیچ عاقلی هوشیار نیست
کم کمک دست بردم بر سینه ان سیم تن
گفت هیچ دانی که این لیمو به هر بازار نیس
گفتمش لیمو کوچک است و میگریزد زیردست
گفت لیمو کوچک است و همردیف نارنیست
کم کمک دستم بلغزید و به پایین تر رسید
گفت هیچ دانی که این ره باز نیست
گفتمش بگذار تا کام دل گیرم در این زمان
گفت دامانم رها کن تا شبی دیگر بیا
در شب اول ربودن کار هر طرار نیست
گفتمش کار ما مخالف نیست با قانون عشق
اجتماع گر میپسندد پیش ما هم عار نیست
خواستم چینم گل ش را گربه بر رویم پرید
جستم از خواب خوش و دیدم کسی در کار نیست …مژده خانم ت بده
عجب کوسی تنگی