گمانم دارن ب حساب و کتاب تعمیر ماشین دختره میرسن
یاد ی خاطره افتادم : زیر بلوک آپارتمانمون ی پارکینگ بود همیشه تاریک انباری واحد ها هم درشون تو همین پارکینگ بود ی بار تو یکی از انباریا سکس کردم با ی آقایی
گمانم دارن ب حساب و کتاب تعمیر ماشین دختره میرسن