کص گایی با طمع لب
واااااای چقدر خوب بودش
اووم اینجوری پارو باز میکنن
سخت میخواهم که در آغوشِ تنگ آرم ترا…هر قدر افشردهای دل را، بیفشارم ترا…میشود نیلوفری از برگِ گل اندام تو…من به جرأت در بغل چون تنگ افشارم ترا؟
مست من چون جرعه نوشی، باده ای بر من بریز
هیچ نباید گفت. فقط باید نگاه کرد چون میفهمی عاشقانه در نبود همسر داره لذت میبره
کص گایی با طمع لب