برای همیشه که ترکش میکنم؛ اما قبل ترک بدمش دست قانون چوب تو آستینش کنن یا بگم کون لقش و کاریش نداشته باشم، مسئله این عست!
هر چند خودم زدم بدون جنجال میذارم میرم ولی مطمئن نیستم از قضیه🥲
قبل از هر چیز، گذشته و رابطهمون رو شخم میزنم ببینم آیا رو این خیانت تاثیر داشتم؟ آیا کارها و رفتارهای خودم باعث این خیانت شده یا نه؟
بعد فکر میکنم ببینم خودم تا حالا بهش خیانت کردم؟!
اگه جواب سوالهام بله باشه، حق جنجال و اعتراض رو ندارم. حرف میزنیم با هم. اگه تونستیم حلش کنیم و دست از اشتباهاتمون کشیدیم که از اول شروع میکنیم، اگر هم نه که طلاق.
ولی اگه جواب سوالهام نه باشه. اخلاق و رفتارم درست بوده و کوچکترین خیانتی بهش نکردم ولی اون بهم خیانت کرده، خیلی به تخمم طور از زندگیم میندازمش بیرون. دعوا و جنجال و کشت و کشتار هم نمیخواد. کسی که بدون هیچ دلیل قانع کنندهای خیانت میکنه لیاقت مردن رو هم نداره…
اگر توی کشوری بودیم که مجازاتش اعدام نبود، حتماً شکایت میکردم ولی با قانون فعلی ایران، ترجیح میدم تو سکوت تموم بشه.(البته مرد رو سنگسار نمیکنن، اگر ثابت کنه با زنه صیغه کرده که هیچی نهایتاً یه پوئن داری برای طلاق گرفتن اگر هم محرم نبوده باشن حکمش اعدام با داره، سنگسار ماله زن شوهر داره)
این اتفاق به نوعی برای من افتاد.
گذاشتم و گذشتم. حتی وقتی برای تامین آینده اش ، مهریه اش را اجرا گذاشت ، خانه و ماشینم را علیرغم اینکه مستثنیات دین بود ، دادم . وقتی پدرش با سری افکنده از من پوزش میخواست ، بهش گفتم تف به گور پدر بی پدرش حاجی. شوما خودتو ناراحت نکن. عوضش خونه چهارصد دستگاه نازی آباد رو بده اجاره برو بلوار ۲۴ متری سعادت آباد بشین!!!
مَرد هستم- ناراحت نمیشوم و این مورد را بر طرف شدن نیاز همسرم میدانم! (19 %)
46/239
زن هستم- ناراحت نمیشوم و این مورد را بر طرف شدن نیاز همسرم میدانم! (1 %)
غیرتو
منم مطمئنم که خب اول از همه میشکنم وبرای همیشه ترکش میکنم اما نه خیلی بی سر صدا .البته اگر خیانتش بخاطر کم گذاشتن من باشه بازم میشکنم و بازم ترکش میکنم اما در این صورت بی سر صدا .
هر روز عذابش میدم، تو خونه زندانیش میکنم، انواع شکنجه های روحی روامنی و جسمی رو روش انجام میدم، چنان از نظر روانی خرابش میکنم که تا عمر داره حالش از سکس با هر کسی بهم بخوره.
اگر چنین اتفاقی افتاده و از سر هوس بوده شاید جایی از کار من مشکل داشته که اون برای رفع نیازش تن به این کار داده .
من سال ٩٧ با يه خانوم ٣٨ ساله آشنا شدم
بهم گفته بود كه يك دختر١٤ساله داره و واقعا هم داشت
گفته بود از شوهرش جداشده و با دخترش زندگى ميكنه و بعضى وقتا پدر بچه بخاطر بچه مياد خونه و ميره
خلاصه كه يكسال و نيم از دوستى ما گذشته بود و كم كم احساس كردم يه دروغهايى گفته شده
اول هيچى نگفتم تا مطمئن بشم
ولى بعد از چند وقت فهميدم پدر بچه روبخشيده و قبولش كرده و كلا راه داده به خونه و زندگى
دروغ نميگم، خب دلخور شدم و اذيت شدم و البته بدجور اذيت كردم
البته فيزيكى نه ولى روحى كلى اذيت كردم
نميدونم ميتونيد درك كنيد يا نه ولى خيلى سخت بود برام اينكه دوسال با كسى باشى كه از اول دروغ گفته بله پدر بچه رو از دو الى سه ماه بعد از آشناييمون راه داده بود و بخشيده بود و من بازيچه بودم براش
شما بوديد چيكار ميكرديد؟
خب خیانت چیز خوبی نیست حالا واسه هر کدوم، وقتی هم ک طرفت اینکارو کرد ابرو ریزی و سرو صدا چیزی زو عوض نمیکنه هو دل ادمو اروم نمیکنه فقط تو جمع مردم خیلی زودتر برچسب بی غیرتی میخوره بهت، پس بدون سرو صدا تموم کردنش قشنگ تره
مثل تو دعوایی ک یکی کشته میشه، هردو به نحوی باعثش شدن ، و اینکه بخوای قاتل اعدام شه چیزی عوض نمیشه و یا اون مقتول زنده نمیشه، پس بهتره جلوی داغدار شدن یه خانواده دیگرو گرفت ، این خودش بهترین عبادته البته عبادت نه معنیه کسشراتی مثل نمازو روزه
نمیدونم دقیقا چه واکنشی میشه داشت ممکنه حتی آدم خودشم بکشه چه برسه به طرف ولی اگه یه سبک و سنگین کردن باشه و حق و حق دارد بهتر و بیشتر میشه تصمیم گرفت ولی در کل
اینجا میان مثل آب خوردن از سکس با محارم و زن و … میگن
ولی احتمالا من همونجا درجا سکته رو زدم و بعدشم دیگه اون زندگی دیگه هیچ وقت زندگی قبل نخواهد شد په بهتره زد در …
گفت به سلامت فرمانده برو پیش همون ننه جنده بی سر و صدا
چون در نهایت گندش خودتم میگیره پس بهترین کار بی سر و صدا
هست ولی قبلش حالش با از اون بهترون بگیر
حالا فرقی نی زن و مرد جفتی سخت دیدن اون صحنه
همسرم اگر نیاز داشته باشه با مرد دیگه ای سکس کنه قبلش به خودم میگه و ازم اجازه میگیره ولی اگر اطلاع نده و من در حال سکس ببینمش حتما ناراحت میشم.
اگر خیانتشو ببینم خیلی می شکنم و ضربه بدی می خورم و تو این حالت فقط سکوت میکنم و برای همیشه بدون هیچ جنجالی ترکش میکنم در صورتی که دوس دارم مزه خیانت رو هم بچشه