به نظرت من جنده ام؟ (۲)

1402/04/03

...قسمت قبل

دو سال بعد

+سمیرا این بهم نمیاد بابا. من بلندم نگاه کن شلوارش چقدر کوتاهه!؟ پاچه هامو بیرون انداخته بابا
_ساکت شو بچه همین خوبه. ببین چه بهت میاد.! همینو بخر با اون پیراهنه. ست خوبی میشه.
ببینم مگه نگفتی عروس خانم گفته باید تیپ اسپرت طور بزنی. این خوبه دیگه بابا اه چقدر گیری تو.

امشب شب خاستگاریم بود. شبی که علی رقم میل باطنیم باید میرفتم.
خانواده عروس موقعیت خوبی داشت و در سطح خودمون بودن.
پدرش رستوران داشت و همچنین توی کار ساخت و سازم بود.
مادرشم صادر کننده قیر به کشورای دیگه بود.
پدر منم تو کار ماشین های خارجیه و کلا وضعمون خوبه.
ولی من شخصیتم طوری ساخته شده که روی کمکای مالی بابا هیچوقت حساب باز نکردم.
خودم واسه خودم خونه کرایه کردم. خودم کار و کاسبی راه انداختم. همش خودم بودم.

در خونشون که رسیدیم مامانم یه باکس گل سفارشی داد دستم و گفت اینو بده دست نامزدت. طفلی مادرم . چقدر شاد بود. لحظه ای لبخند از روی صورتش محو نمیشد.

خاستگاری با موفقیت تموم شد و همه چیز خوب پیش رفت.
دختره رو میشماختمش. یادمه وقتی بچه بودیم همش جنگ و دعوا داشتیم. یادش بخیر چه دورانی بود.
ازش خوشم نمیومد. در واقع هنوز بهش حسی نداشتم.
اما موقعیت حکم میکرد که این روزا عشق و عاشقی معنایی نداره و پوله که مهمه.
تک دختر بودنش مهری بود بر تصاحب کل ثروت پدر مادرش.

2 سال قبل.

اون شب با فاطمه(یاسی) سکس نکردم. هرچند شهوت رو از تک تک حرکاتش میشد حس کرد اما صلاح دونستم که تو خماری بزارمش.
این کار جزو نقشم بود که یعنی من تورو واسه سکس نمیخوامت و واقعا ازت خوشم میاد.
اینی که گفتم نکته سوم بود برای بدست اوردن شخص سن بالا. اصولا همه و فقط به سن بالا ها ختم نمیشه.

چند روز بعدش باز رفتم خونش.
اینبار یه قرص تاخیریم خوردم یک ساعت قبل.
یه ارایش ملیح کرده بود. و بازم همون لبخند رو لباش بود.
حین بازی کردنمون همش داشت از اتفاقات تکراری که واسش پیش اومده بود میگفت. اتفاقاتی که کلا بیمعنی بودن واسم.
همش داشت در مورد این حرف میزد که شوهرم فلانه. دخترام فلان کردن برادر خواهرم فلانم کردن. و…

_اره من به داداشم گفتم یا خاستگار دارم.
راستی یکی اومده خاستگاریم و الان صیغه  اونم واسه همین نمیتونم با تو باشم.

اینو که گفت تو چشاش نگاه کردم. کاملا میشد از هدفش سر در اورد.
میخواست ببینه من حاضرم بگم بیا صیغم شو یا نه.
+عه صیغش شدی؟ ببینم سندشو.
_چرا باید نشونت بدم؟ مگه تو کی هستی.
+پس داری دروغ میگی.
هیچ میدونی من چقدر دوستت دارم؟ میدونی چند هفتس خواب و خوراکو ازم گرفتی؟
لامصب تو اگه زن من شی من دنیارو به پات میریزم.
تو میشی ملکه من. میشی نور امید من.
_ تو 20 سال از من کوچیکتری. اره؟ گفتی چند سالته؟
من متولد فلانم. 45 سالمه. ساسان بود اسمت درسته؟

+سامانم. 22 سالمه. 23 سال ازم بزرگتری. خب که چی؟
سنت که اصلا به قیافه ۳۴ ۳۵ سالت نمیخوره.
_ نه تو همسن دخترمی خیلی بچه ای. مامانت هیچوقت قبول نمیکنه من زنت شم.

بلند شدم رفتم کنارش نشستم. خودشو کشید اونورتر که نچسبه بهم و من بازم رفتم بهش چسبیدم.
دستشو تو دستم گرفتم. یه مقاومت کمی داشت و خواست که دستشو نگیرم اما من محکمتر گرفتمش تو دستام.
چقدر ساده و ظریف بود این زن.
چقدر من گرگ بودم در قبالش. 
+هیچکس نمیتونه تورو ازم بگیره. تو فقط مال منی.
تو همسر منی اینو بدون!.
برای رسیدن به تو هرکاری میکنم.
برای گرفتن آغوشت .برای نوازش موهات. برای گرفتن همین دستای خوشگل و ظریفت.
دلم میخواد هر صبح با دیدن چشات روزمو شروع کنم
قربون اون چشمای خوشگلت بشم من.

تو بغلم کشیدمش واکنشی نشون نمیداد به حرکاتم.
فقط یه ذره مونده بود.
فقط یه ذره…
یکج بعد برگشتم سر جام. گونه هاش گل انداخته بود.

+خب یکم دیگه جرعت حقیقت بریم مثل سر قبل؟

بازم نگاهش یه لحظه رفت سمت کیر راست شدم.

+اول من. جرعت یا حقیقت؟
_حقیقت.
+دوست داری زنم شی؟ اره یا نه. توضیح در کار نباشه.
_(با یه مکث )اره
تا حالا کسیو کردی؟
+سری قلبم پرسیدی اینو. دخول نداشتم تابحال
_اها
+چند وقته سکس نداشتی؟
_نمیدونم. من سکس دوست ندارم.
+چرا دوست نداری؟
_چون دردم میاد.
+پس شوهرت قبل از یکی واست نمیخورد؟ امادت نکرد؟
_نه کثیفه بابا. جیش میکنم من با نانازم.
+اها. بپرس
_اگه صیغت شم منو میکنی؟ میشه نکنی؟ درد داره.
+من قبلش حسابی امادت میکنم. سوراخ نانازتو حسابی میخورمش. سینه هاتو همه جاتو میخورم. حسابی بهت حال میدم نگران نباش.
_ولی درد داره.
+امتحان میکنیم درد داشت دیگه انجامش نمیدیم.خوبه؟
_حالا تا بعدا.
+باشه. منم
دوست داری فقط برات بخورم و توش نکنم؟ کثیف نیست اصلا.
_اگه حالت بد نمیشه بخور. ولی بود میده ها.
+خیالت راحت بوی بهشت میده.

جفتمون خندیدیم.

_کیرت چند سانته؟
+17 سانت. لوله هات بازه یا بسته؟
_بسته.

بازی کردنمون یکم بعد تموم شد.
کل زمینه ها فراهم شده بود.
+فاطمه.یه چی بگم.؟
_بله؟

  • دلم میخواد جسابی بغلت کنم و چشماتو ببوسم. امل نامحرمی و دلم نمیخواد گناه کنم. میشه یه صیغه بخونیم که محرمم شی؟
    _اخه میترسم بخوای کار دیگه ای کنی.
    +قول میدم فقط بغل باشه.

جفتمون میدونستیم دروغه و قراره سکس کنیم.

_باشه ولی چند ساعت بیشتر نباشه ها.

+قبوله. هرچی میگم تکرار کن…

یکم بعد بهش حمله کردم شروع کردم به بوشیدن و بغل کردنش.
سینه هاشد نوازش میکردم کمرشو و جاهای دیگه.
دستمو بردم سمت کسش اما نزاشت.
_تو که گفتی فقط بغل اما داری کارای دیگه میکنی.
+تو زنمی الان هرکار بخوام میکنم.
بزور دستمو گذاشتم رو کسش. تپلی کسش کاملا حس میشد.
ببند شدم و بهش گفتم بریم سمت اتاق خواب.
با یه حالتی که انگاری راضی نیست بلند شد.

حین لب گرفتن لخت شدیم و ازادانه دستم روی کسش در حرکت بود.
رفتم سراغ سینه هاش و به خوردنشون مشغول شدم
در همین حینم دوتا از انگشتام داخل کسش تلمبه میزدم.
خواستم کسشو بخورم که نزاشت
با یه صدای ضعیف و آه دار :

_بکن توش.
+چیو؟
_اونجاتو؟
+نمیدونم چیو میگی
_اذیت نکن ساسان بکن توش دیگه
+اسمم ساسان نیست.و باید اسمشو بگی
_کیرتو بکن توش.
+تو چی بکنم؟
_تو نانازنم
+ناناز چیه دیگه؟
_ اههههه کیرتو بکن تو  کسمم دیگه.
+چشششششم فاطمه بانو.
_اسمم یاسیه یاسمن.

_حسابی کسشو گاییدم. و اونم بعد از چند وقت به یه ارگاسم دست حسابی رسیده بود.
“نکته بعدی که باید بدونید همین ارگاسمه. اگه نتونی به ارگاسم برسونی و یه سکس دردناک رو به پارتنرت القا کنی دیگه احتمالش کمه باهات سکس کنه.
پتابولیسم زنا با مردا یکم فرق میکنه. زن ارگاسم نشه کلافه میشه و گاهی سر درد بهش دست میده.”

+داگی شو.
_داگی چیه؟
+حالت سجده بگیر کمرتو بده پایین کونتو بده بالا.

اخ عاشق این پوزیشنم. حین تلمبه زدن دستت رو باسنه و انگشت شستت با سوراخ کون بازی میکنه و برخورد بدن ها باهم روی کون یه موج ایجاد میکنه. واااای خیلی صحنه سکسییه
اخرین پوزیشن قبل از ارضا شدن همین باید باشه.

تا اخرین قطرات آبمو تو کسش پمپاژ کردم و لش تو بغلش دراز کشیدم.

جفتمون ساکت بودیم.
یکی از سینه هاش توی مشتم بود.

باز سوالش توی سرم نمایان شد.

به نظرت من جندم؟
فکر کنم این من بودم که جنده بودم.
جنده بودن زن و مرد نمیشناسه.

۲ سال بعد : جنده خانم من این عروسیو به هم میزنم.
با یه دختر هرزه زیر یه سقف نمیرم.

ادامه دارد…

نوشته: زینب هستم


👍 10
👎 3
23801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

934626
2023-06-24 13:04:17 +0330 +0330

چی به چی شد؟
یکمی گنگ و در عین حال اشتیاق در خواننده برای دنبال کردن ادامش!

0 ❤️

934650
2023-06-24 16:45:33 +0330 +0330

متاهل مثل خودم پایه چت و تبادل هست؟

0 ❤️

934656
2023-06-24 18:52:37 +0330 +0330

احمق علی‌رقم نه علی‌رغم درسته
بوس بوس مارتا

0 ❤️

934666
2023-06-24 21:22:44 +0330 +0330

آخرش چی شد 😐😐

0 ❤️

934688
2023-06-25 00:55:09 +0330 +0330

چرندیات یه مجلوق کوس ندیده

0 ❤️

934737
2023-06-25 08:04:21 +0330 +0330

به برچسب داستانت طنز هم اضافه کنی بیشتر بهش می‌چسبه .

0 ❤️

934809
2023-06-26 00:08:09 +0330 +0330

موضوع داستان بد نیست اما ایراد ویرایشی خیلی زیاد داره، در ضمن شما داستان مینویسی پس نباید وسط داستان نکات علمی یا تجربی یا هر چیز دیگه بگی، مخاطب باید بره تو داستان و بیرون نیاد اما نویسنده خودش با توضیحات اضافه مخاطب رو پرت میکنه بیرون.

0 ❤️

935224
2023-06-28 20:37:18 +0330 +0330

پتابولیسم؟!!!

0 ❤️