خیلی جذاب بود

1402/04/10

با سلام
امیدوارم که خوب باشید
اسم ها مستعار هستن …
چند سال بود که تو یکی از استان ها کار میکردم تو کار ساخت و ساز با یه شرکت ولی با پیمانکار طرف حساب بودیم تا اینکه با پیمانکار خیلی راحت شدیم تا جایی که وقتی گوشیش رو جواب نمی‌داد زنش زنگ به من میزد ولی اصلا ندیده بودمش و فقط صداشو شنیده بودم …گذشت و من چند سال بعد ازدواج کردم و کلا خونه رو آوردم تو همون شهر…
نزدیک خودشون برامون خونه پیدا کرده بودن چون ماشین نداشتم باهام بریم سرکار…
ما زودتر از اثاثیه رسیدیم و ناهار رفتیم خونشون تو همون دیدار اول از خوشگلیش جذبش شدم ولی اصلا حس سکس بهش نداشتم فقط خوشم میومد ازش من خوش قیافه هستم (نگو اونم همون حسو نسبت بهم داشته که بعد ها بهم گفت که اونم دلش رفته برام )
گذشت و ما رفت آمد مون بیشتر شد و خیلی وقتا شام باهم بودیم یا اونا خونه ما بودن یا ما اونجا یه مدت بعد شرکت کار نداشت منم تازه یه پراید گرفته بودم با همون رفتم تو اسنپ . و بعضی وقتا میخواستن جایی برن و ماشینشون خونه نبود زنگ به من میزدن که ببرمشون…هر دفعه هم یجوری میخواستم حسمو بهش نشون بدم اونم هم نشون میداد هم بد خلقی میکرد که میترسیدم جلوتر برم …گذشت و بعد چند ماه تو اسنپ کار کردن و چند باری تنها برده بودمش جایی که میخواست بره و تو ‌مسیر بیشتر باهاش حرف میزدم و رابطمون گرفتم تر میشد …
یه روز بهم پیام داد تو واتساپ و یه استیکر ناراحتی فرستاد و منم جواب دادم چی شده و یهو‌گفت هیچکی دوسم نداره…منم گفتم چرا اینو میگی خیلیا دوستت دارن یکی خودم البته اون لحظه قلبم داشت تند تند میزد که برخوردش چی میشه …که گفت تو چرا دوستم داری … منم گفتم خب خوشم میاد ازت زرنگی و زن زندگی هستی …که گفت خب مگه زن تو اینجوری نیست منم گفتم هست ولی تو فرق داری …یهو گفت یه چیزی بپرسم راستشو میگی …گفتم آره پرسید واقعا چه حسی نسبت بهم دادی چطوری دوستم داری…منم دل وزدم‌به دریا و گفتم از روزی که دیدمت مهرت نشسته تو دلم …پرسید واقعا گفتم آره بخدا…
گفت یه چیزی بگم تا نگفته بودم بگو نوشت منم از همون اول که دیدمت دلم هوری ریخت …پرسیدم چرا بعدها نگفتی گفت تو زن داشتی بخاطر این ولی هر روز بهت فکر میکردم…گفت میتونی بیای خونه …پرسیدم خونه گفت آره گفتم اگه بچها بیا چی چون دو تا بچه داشت و مدرسه بودن و شوهرش هم سرکار بود برای شرکت کار گاز کشی رو انجام میداد …دلو زدم به دریا و رفتم رسیدم دم در زنگ زدم گفتم دم‌درم باز کرد رفتم خونه با لباس معمولی تو خونه بود فقط موهاش باز بود هر کدوم رو یه مبل نشستیم برام شربت آورد اولین با بود با بلوز شلوار میدیدمش…
شربت خوردم هنوز قلبم داشت تند تند میزد بیشتر از یکسال یود هم دوست داشتیم‌ و هیچکدوم جرات گفتن نداشتیم…ازم پرسید برا هوس دوسم داری یا نه گفتم فقط دوستت دارم واقعاً هم اینجوری بود گفت پس یه کاری کنیم فقط دوست باشیم در حد درد دل گفتم باشه ولی اولین بار بود گفت دوستت دارم خیلی. …
یکم نشستم بعد گفتم میترسم دلهره دارم میشه برم‌چون نزدیک ظهر بود هی میگفتم نکنه شوهرش بیاد …
گفت باشه برو پا شدم خداحافظی کردم همین که خواستم برم برای اولین بار اسممو صدا کرد گفت علی برای جالب بود برگشتم یهو بغلم کرد منم ناخودآگاه بغلش کردم …نزدیک یه دقیقه تو بغل هم بودیم بعد رفتم …که تازه رسیده بودم تو ماشین زنگ زد گفت میدونی چند ماه بود دلم میخواست بغلم کنم …منم گفتم ممنون چون من جراتشو نداشتم ممنونم …یکی دوماه اینجوری گذشت ارتباط ما بیشتر حرف و در نهایت بغل و گه گداری یه بوس بود گذشت تا زنم رفت شهرستان مامانش عمل داشت رفت پیشش چند ماه قرار بود. بمونه هفته دوم بود گفت فردا میام خونتون نرو اسنپ گفتم باشه …شب همه چی گرفتم میوه و خوراکی خونه. ریخت و پاش بود جمع و جور کردم لباس داشتم ریختم تو لباسشویی… خوابیدم تا صبح که با صدای ‌‌گوشی بیدار شدم پیام داده بود درو باز کن … فوری یه آب به صورتم زدم اومد و آیفون و زد در و باز کردم اومد تو روبوسی کردیم اومد نشست همون رو‌مبل مانتو شو در آورد… گفت گشنمه صبحونه درست کنم باهم بخوریم درست کردم و خوردیم تو آشپزخونه هم از پشت بغلش کردم بعد صبحونه کنار خونمون‌رو‌داشتن می‌ساختن صدای گوشخراشش تو سالن پذیرایی میومد خودش گفت بریم تو اتاق خواب رفتیم و خوراکی هم‌بردیم برا خودمون رو تخت کنار هم دراز کشیده بودیم و پا شد لباسشو در آورد. و یه شلوارک از تو کیفش درآورد رو شورتش پوشید و یه تاپم ‌تنش بود که بلوزشو در آورد با تاپ دراز کشید…یه فیلم تو لپ تاپ گذاشتم تو بغل هم نگاه میکردیم منم آروم نوازشش میکردم تا اینکه نوازش تبدیل شد به مالش که کمرو‌شونشو ماساژ میدادم چرخید پشتشو کرد بهم و قشنگ چسبید بهم و منم دستمو گذاشتم رو سینه هاشو آروم میمالیدم که بعد چند دقیقه خودش دستمو برد زیر تاپش منم جراتم بیشتر شد سوتینشو دادم بالا برای اولین بار دستم به سینه اش خورد خیلی نرم‌بود کلا خوشگل بود و هیکل تو‌پر و نرمی داشت آروم با نوکش بازی میکردم و میمالیدم نوک سینه بزرگ بود و خوردنی یکم مالیدم دیدم خوشش میاد آروم دستمو آوردم پایین از رو شلوارک گذاشتم رو کسش داغی کسش حس میشد یک آن کیرم سیخ سیخ شد قشنگ خودشو بهم فشار میداد دستمو بردم زیر شلوارک رو شورت رسوندم به کسش که دیدم خیسه دیگه جراتم خیلی زیاد شد و شورتشو دادم پایین دست گذاشتنم رو کسش حسابی چربیش تا بالای کسش اومده بود دستمو سر دادم رفت بین پاهاش حسابی چرب و نرم بود دستم رسید به کسش اروم با انگشت مالیدمش که پاهاشو از هم وا کرد خودش دستمو گرفت و فشار داد رو کسش …منم انگشتمو کردم تو‌کسش و آروم فشار دادم تا ته فشار دادم کسش تنگ نبود ولی نرم و چرب بود آروم دستشو آورد عقب گذاشت رو کیرم ‌و ‌‌روش سر میداد شلوار راحتی رو کامل درش آوردم و فقط شورت پام‌موند خودش دست کرد شلوار و شورتشو کامل کشید پایین و دراز کشید و گفت بیا روم و بکن رو باسنش دراز کشیدم خیلی نرم‌بود و گوشتی حس خیلی خوبی داشتم لذت خیلی خوبی بود همون و طوری روی باسنش کیرمو سر میدادم که خودش گفت بکن تو. منم خوابیدم‌روش اونقدر چرب بود که با فشار کیر 17 سانتیم رفت داخل البته تنگ نبود کسش همون طوری عقب جلو کردم که خودش گفت تند تند بکن منو تند تند تلمبه میزدم چند دقیقه تلمبه زدم که یه لحظه صداش بلند شد و لرزید و آورم شد …
منم چرخوندمش و از جلو کردم تو کسش و با دستام سینه هاشو میمالیدم محکم می کوبیدم به‌کسش چند دقیقه بعد احساس کردم دیگه داره آبم میاد بهش گفتم کجا بریزم گفت دوست دارم بخورم ولی میدونم بالا میارم گفتم پس چیکار کنم گفت بریز رو سینم همشو ریختم رو سینش یکم نوازشش کردم و بعد پاشدم رفتم دستشویی که خودمو بشورم تموم شدم اومدم بیرون دیدم نیست صداش کردم گفت حمومم منم رفتم آب خوردم که گفت حوله دارین گفتم الان میارم بردم که گفت بیا تو تو هم دوش بگیر رفتم تو و جفتمون دوست داشتیم با آب سرد دوش بگیریم که اونجا اینو فهمیدم. آب سرد و باز کردم و رفتیم زیر آب و حسابی به هم مالیده می شدیم که اون لحظه در گوشش گفتم خیلی کیف داد ممنون…چرخید و یه بوس از لبم کرد و گفت من ممنونم خیلی دلم می‌خواست اینجوری ارضا بشم گفت شوهرم کیرش بزرگتر از مال تو هست ولی فقط بلده بکنه و آبش بیاد تموم فقط به خودش فکر می‌کنه بعد چند دقیقه دوباره دست کرد کیرم و‌گرفت و مالیدش گفت دوست داری بخورمش گفتم آره گفت امتحان نکردم ولی میترسم بالا بیارم دوباره زیر آب شستشو و نشست رو‌ زانو و سر کیرمو بوسش کرد و سر کیرمو کرد تو دهنش و مکید میترسید بیشتر بره تو ولی ‌‌همنجوری لیس میزد. و میمکید…یکم خورد تا حسابی کیرم سیخ شد دستشو. گرفتم بلندش کردم و چرخوندمش گفتم دولا شو دستاتو تکیه بده به دیدار…از پشت پهلو هاشو گرفتم و کیرمو کردم تو کسش تند تند تلمبه میزدم محکم سیلی میزدم رو کونش و تلمبه میزدم چند دقیقه پشت سر هم فقط کوبیدم تو‌کسش حسابی عرق کرده بودم دیگه داشتم کم میاوردم نا نداشتم چون نشده بود که دوبار پشت سر هم بکنم گفتم خسته شدم گفت بخواب کف حمام خوابیدم و اومد روم. کیرمو گرفت کرد تو کسش و خودش بالا پایین میکرد چند دقیقه بالا پایین کرد احساس کردم داره آبم ‌میاد گفتمش گفت میخوام بخورمش کیرمو در آورد بلند شدم و اون نشست و برام ساک زد سر کیرمو مک میزد گفتم. ریخت قورتش بده والا بالا میاری همه کار و هم کرد و خدا شکر یه عق زد ولی بالا نیاورد دوش باز کرد و رفت زیر آب خودمون رو شستیم خشک کردیم اومدیم بیرون فقط شورت پوشیدم و اون شورت و سوتین نشستیم رو مبل و میوه آوردم خوردیم برگشت گفت تا حالا اینجوری لذت نبرده بودم ممنون گفتم منم خیلی لذت بردم ممنونم…
بعد گفت میشه خواهش بکنم گفتم چی گفت میشه. همیشگی باشه …
گفتم یعنی چی گفت هر وقت خواستیم باهم باشیم منم از خدا خواسته گفتم من پایم فقط نباید زیاده روی کنیم یا تابلو بشه …الان 5سال میگذره هنوزم باهمیم هر روز اشتیاقمون برا سکس بیشتر میشه …
امیدوارم خوشتون بیاد …

نوشته: Ali


👍 10
👎 7
34701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

935597
2023-07-01 08:08:31 +0330 +0330

توی اون دهاتی که دو کلاس درس خوندی معنی ^همیشگی^ رو بهت یاد ندادن که عین مونگولا میپرسی یعنی چی؟

0 ❤️

935678
2023-07-01 23:26:17 +0330 +0330

تو رو جان همون چربی کصش خودت یک دور بخون بعد نظر بده .
جالب هست ، عشق زن و مرد متاهل در یک نگاه و اراجیف دیگه ، فقط کصشعر تفت دادن ، تو در آوردی و نه خوردی و نه هنری کردی دو تا تلمبه زدی ارضا شد همون کار شوهرش بعد میگه شوهرم بزرگتر اونم همین کار کردی ولی تو که مثلاً میخوای تافته جدا بافته باشی بگو کص لیسی کردم و بردم فضا ، نه اینجوری ساده مثلاً مثل شوهرش و بگو زنتم داشت به شوهر اون سرویس میداد و … .
وقتی تخیل میزنی و فانتزی ، یکم هنر خرج بده تا داستان قشنگ بشه و یه دورم بخون ببین چی نوشتی .
در کل اینجور روابط وقتی در واقعیت پیش میاد ، آخرش بگایی و بدبختی هست و تمام .

1 ❤️

935702
2023-07-02 00:21:53 +0330 +0330

امان از این شربت
کولاک می کنه
لامصب از اسپانیش فلای هم قوی تره
هر کی خورده سریع لنگاشو هوا کرده
خب کص کشا یک بار هم چایی بخورید
یا قهوه یا کیر خر
همه اش که نمی شه طرف شربت بخوره و بعدش بده

0 ❤️

935710
2023-07-02 01:09:16 +0330 +0330

زنته رفته تو شهرتون میده بهت دروغ گفته مادرش عمل داره 😂😂

1 ❤️

935730
2023-07-02 03:00:37 +0330 +0330

میگم اسم بچه ای که پیمانکار برات درست کرد رو چی گذاشتین؟
واقعا خودتو به اون راه زدی یا خودتم اوکی رو دادی و تازه عروس تنگ رو با این تاپاله کوس عوض کردی؟

0 ❤️

935798
2023-07-02 17:44:08 +0330 +0330

نمیخوام فحش بدم ولی بزار الان بهت میگم چرا فحش میدم
کیرم تو تک و طایفه ات چرا وقتی یه کی دیگه رو میخواستی و دلت یه جا دیگه بود و فکر خیانت تو سرت بود ازدواج کردی و یه زن بیگناه رو بدبخت کردی!؟
کار ندارم واقعی بود یا نه داستان ، اگه واقعی بود که واقعا خاک تو سر بی شرفت اگه واقعی نبود ، حتما به خیانت کاری و همچین کار کثیفی علاقه داری پس بازم خاک تو سرت بی شرفت

0 ❤️

940555
2023-08-02 23:14:02 +0330 +0330

به نظر من واقعی اومد

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها