دوست دختر خجالتی

1402/04/11

سلام پدرام هستم۲۸ سالمه این داستان برمیگرده به حدود چهار سال پیش من به دوست دختر فابریک داشتم به اسم بهاره که از من ۲ سال بزرگتر بود یه دختره فوق العاده مهربون زیبا و سکسی قدش حدود ۱۶۰ سایزه ممه ۸۵ باسن خوش فرم و اندامش کاملا مناسب و کیر راست کن بود حدود ۳ سال از دوستیمون میگذشت و همه جوره باهم راحت بودیم از لحاظ پوشش و رفتار تو گروه هایی که برای دوره همی بودیم کاملا راحت بودیم و آزاد و همیشه سکس های خوبی داشتیم و کامل لذت میبردیم اینم بگم که پرده بهارو خودم زده بودم چند باری هم از کون رابطه داشتیم یه پسرخاله دارم که داداشه برام از بچگی باهم بزرگ شدیم همه کار کردیم از سکس گروهی بگیر تا … من زمانی که با بهاره بودم اصلا ب فکر سکس گروهی نبودم ولی قبلش خب تجربه کرده بودم تا یه روز یه فیلم پورن دیدم که کرم این کار افتاد به جونم یه بار زمان سکس بهش گفتم دوست دارم سوراخاتو با کیر پر کنم اونم گفت بکن تو ذهنم جرقه ای زده شد چند روز بعد بهش پیشنهاد دادم اولش قبول نکرد چون گفت به شدت خجالت میکشه جلو من رابطه داشته باشه خلاصه با کلی دعوا و قهر راضی شد نکته مهم براش این بود که نفر سوم کی هست که من گفتم پسرخالم رامین برای کن مطمئن ترین ادمه رو زمینه که داد و بیداد کرد که نه اون مثله داداشمه من بهش حسی ندارم بازم خلاصه با کلی کلنجار رفتن راضی شد روزش که رسید رفتیم خونه ما و من بهاره بردم اتاق لخت کردمش و از شدت خجالت هیچ حسی به سکس اصلا نداشت که یه کم کسشو خوردم لباشو خوردم دیدم شل شد که طبق فانتزیم چشماشو بستم خوابوندمش رو کمر پاهاشو باز کردم خودم رفتم بالا سرش و کیرمو گذاشتم تو دهنش به رامین اشاره کردم که شروع کنه کیر رامینو دیده بودم قبلا نسبت به کیر من کوچیک تر بود رامین تا رسید به کس بهاره کیرشو کرد توش که بهاره یهو وا رفت یه جیغ از روی شهوت زد رامین شروع کرد به تلمبه زدن و منم کیرمو تا ته هل میدادم تو حلقش یه چند دقیقه ای زدیم تا شال چشماش باز شد دیگه خجالتش ریخته بود داشت لذت میبرد جامونو عوض کردیم یه چند دقیقه ای من کسشو جر دادم بعد بهش گفتم امروز باید کون بدی به رامین که قبول کرد و گفت رامین فقط زیاد تو نکن چون کیرت بزرگه میدونستم داره ناز میکنه رامین کیرشو به سختی کرد تو کونش اولش درد کشید ولی به سرعت دیدم لپاش گل افتاد فهمیدم ارضا شده چند دقیقه اینجوری بودن تا رامین خوابید از بهار خواست بشینه روش کیر رامینو تو کسش جا کرد که رامین دستاشو دور کمرش قفل کرد من رفتم پشت سره بهار کونش رو به بالا منتظر من بود اولش دست پا زد که فایده نداشت من کیرمو که چرب کرده بودم گذاشتم تو کونش تا ته فرو کردم که دیدم سرخ شد داشت قسم میداد که یکیمون دراریم که اهمیت ندادیم شروع کردیم به تلمبه زدن ک دیدم بهاره شروع کرد به لرزش شدید حسابی ارضا شده بود در حدی که انگار بیهوش شده خلاصه من که ابمو ریختم تو کونشو رامینم چند دقیقه بعد ابشو رو شکمش خالی کرد منو بهار رفتیم حموم تو حموم ازم خواست که دیگه این کارو نکنیم و نکردیم حدود یه سال بعد من مجبور شدم از ایران مهاجرت کنم ازش جدا شدم همیشه امیدوارم خوشحال باشه چون بهترین اتفاق زندگی من اون بود دوست داشتم داستانو اشتراک بزارم ممنونم از همه و سایت شهوانی

نوشته: پدرام


👍 4
👎 15
38601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

935868
2023-07-03 01:47:59 +0330 +0330

کسی نیس بیاد با فحشاش گریمو دربیاره

1 ❤️

936128
2023-07-04 21:40:17 +0330 +0330

تو که راست میگی… ننه آدم دروغگو

0 ❤️

936167
2023-07-05 02:03:05 +0330 +0330

ریدی

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها