لجبازی

1399/10/22

سلام سلام
امروز میخام یه داستان از روزای زندگی خودم بگم
اسم من سارا هست و اسم همسرم علی
ما همدیگر رو خیلی درک می‌کنیم و خیلی هم روابطمون خوبه ولی ولی، امان از روزی که باهم لجبازی کنیم،کم نمیاریم
داستان ما از اونجا شروع شد که منو علی شوخی شوخی باهم کل کل کردیمو از سر لج طبق معلوم، رابطه داشتن تعطیل شد و من تحریم شدم،بماند که چه روزای سختی مطمئنم برای خودشم بود ،هرچند اون میتونست خودشو سرگرم کنه ولی من اونو میدم دوست داشتم بپرم بغلش و شروع کنم….
شب بود وعلی نشسته بود رو مبل جلوی تلویزیون که تخت خواب شو بود و پاهاشو دراز کرده بود وداشت یکی از این فیلم ترسناکاشو که گذاشته بودو نگاه میکرد که خودشو سرگرم کنه تا چشم تو چشم هم نشیم و کم نیاره تو لجبازی.
منم که کرمم گرفته بود تو دلم باخودم گفتم به درک،بزار فکر کنه که من کم آوردم . یکم پف فیل درست کردموبه بهونه ی اون رفتم پیشش.ظرف پف فیل رو گرفتم جلوی صورتش،گفتم بیا ببین چه کردم ،با فیلم میچسبه و ظرفو دادم دستشو سریع سرمو گذاشتم رو پاهاشو دستامو انداختم دور یکی از رون هاشو بغل کردمو گفتم،منم دلم میخواد ببینم .ولی ته دلم حوصله فیلم نداشتم.اونم گفت باشه ببین ببین چه ایرادی داره و دوباره سکوت کرد.چند دقیقه گذشت،دیدم اینطوری نمیشه یکم سرمو عقبتر بردم و کامل چسبوندم جایی که کیرش بود و سرمو هی تکون دادم روش.یه نگاه از بالا بهم انداختو گفت تنت میخاره نه!!؟ اعتراف کن که کم آوردی!؟منم پررو پررو، برای اینکه کم نیارم گفتم، کی گفته.ته دلم همینطور خودمو فحش میدادم که این چی بود آخه دیوانه گفتی، چرا نگفتی آره ،که یهو پاشدم و رفتم از پشت، بالای سرش و دستمو انداختم دور گردنشو گفتم میخام این پشت بشینم برو جلو ،اونم یه نگاه کرد و خندید گفت باشه باشه… خلاصه نشسته مو از پشت بغلش کردمو آروم آروم هی دستمو دور کمرش بالا و پایین می کشیدم که یهو گفت بچه کار میدم دستت نکن.فهمیدم اونم دلش میخواد که باهم باشیمو لجاجتو بزاریم کنار. گفتم جوووون، کار بده دستم تو فقططططط ،اساسی شو بده و…. تو همون حالت از پشت شروع کردم به خوردن گوشش.گوشش رو كه خوردم خيلي حال كرد، ازم خواست ادامه بدم ،منم گوشش رو ميخوردم و تو گوشش هی نفس ميكشيدم. یهو برگشت سمت من نگاهم کرد ،با چشماش که نگاهم کرد بیشتر داغون شدم.گفت آخه توله چرا با من اینکارو می‌کنی و سریع شروع کرد به خوردن لب و گردنم .صدای نفس نفس زدن من بالاتر میرفت.اوففففففف همینطور بدنم داغ‌تر می شد.همینطوری که لب میگرفت لباسشم در اورد و سنگینی بدنشو انداخت رومو گفت
جنده من، کوس من، دوستداری کیر بخوره تو کوست .منم بلند داد زدم ،اوووووممممم جوووووون بکن عشقم جرررررم بده اخ ایییییییی.شروع کرد به خوردن بدنم از بالا تا پایین ،رسید به کوسم .مثل همیشه عاشق این بود که حسابی بخور چوچولامو تا صدای منو در بیاره.گفت چه کوسی نانازی داره خانوممم وبدون معطلي از لبه هاي كسم شروع به خوردن كرد،زبونشو رو هی می كرد لاي كسم كه از داغي داشت ميسوخت.هی صدام بالاتر میرفتو میگفتم ،بخورررررررررررر جون جون جوننننننننننننننننننننن
واييييييييييييييييييييييييي
پاهام‌ رو انداخت روي شونه هاش وازجلو شروع کرد سوراخ كونمو ليس زدن تا بالاي كسم. چوچولامو رو گاز ميگرفت و با نوك زبونس هی فشارش ميداد .منم داشتم لذت می‌بردمو کسم حسابی آب انداخته بود،گفتم
آخ بكن بخور كشتي من رو
انگار آماده ی این حرف بود سریع کیرشونفهمیدم تا ته کرد تو کسم ،اووووف ،کل بدنم انگار بهش شوک زدن یه چند ثانیه بی حس شدم،گفتم
واييييييييييييييييييييييييي كسم باز زنده شد،زود باش ،تند تند بكن كسم رو ،جر بده زود باش كسم داره ميميره كسم رو حال بيار نذار بميره بهش شوك بزن زود باش من هی تکرار میکردمو علی بیشتر از قبل و محکم‌تر کیرشو تو کوسم عقب و جلو میکرد ،منم هی داد میزدم
بكن تا ته بكن! جرم بده! اين كس مال تو هستش.! بكنش بكنش!با تمام وجود احساس لذت مي كردمو….
کیرشو کشید بیرون ،بلند شدمو‌ كيرشوبوسيدمو آروم داخل دهنم کردم. شروع كردم به خوردن و ساك زدن ،هر چقدر بیشتر میخوردم حس میکردم داره ديوانه مي شه و منم با ولع بیشتر میخوردم.یه نگاه بهم کردو گفت
کونت همیشه مال منه میدونی که؟ منم گفتم آره میدونم،گفت پس،بچرخ .منم قمبل کردم.علی هم با یه فشار کیرشو تا ته فرو کردو شروع کرد به عقب و جلو کردن تو کونم یهو کل بدنم داغتر از قبل شدو لرزیدو صدام بالا رفت ،فهمید ارضا شدم.گفت جوووووون حالا نوبت کنه تند باش دوباره بچرخ که باز میخام برم تو اون کس داغت.سریع کیرشو از کونم درآوردو شروع کرد به تلمبه زدن تو کسم.گفتم دوست دارم وقتی اب داغتو میریزی تو کصم از کنارش میزنه بیرون لیسش بزنیو من نگاه کنم .اینو که گفتم شروع کرد به تندتر حرکت دادن کیرش تو کسم وگفت جنده ی کی بودی؟ حالا منو محروم میکنی، یه طوری میکنمت که هیچ وقت فراموش نکنی.جررررت میدم.منم که هیچ وقت سعی میکردم کم نیارم ، گفتم جررر بده کسمو پاره ش کن و….اوووف.پامو چسبوند بهمو بالا برد شروع کرد به محکمتر زد کیرش تو کسم.بدنم قشنگ به لرزه افتاده بود از ضربات محکمش که یهو یه آخخخخ بلند گفتو کسم داغ داغ شد از آب کیرش .خودشو انداخت رومو هی بوسم کرد.بعد چند دقیقه استراحتم رفتیم باهم دوش بگیریم که بازم یه بار دیگه از نو شروع کردیم.

نوشته: الناز


👍 9
👎 11
31201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

785816
2021-01-11 00:32:49 +0330 +0330

لج میکنید بکنید ولی وسطش همدیگر را نکنید! امام خمینی! 😁

7 ❤️

785817
2021-01-11 00:33:49 +0330 +0330

باید به صدا و سیما نامه بنویسم تا در برنامه ی آیین همسر داری لجبازی رو حرام اعلام کنند !

2 ❤️

785846
2021-01-11 01:40:17 +0330 +0330

آخ بخور بکن کشتی من رو؟!
تکلیف یارو رو مشخص کن
بخوره یا بکنه ؟؟

2 ❤️

785856
2021-01-11 02:08:20 +0330 +0330

داستان خوب شروع شد، فضا سازی و تم داستان خوب بود اما نمیدونم چرا آخرای داستان احساس کردم با یه حس و حال دیگه ای داری مینویسی مثه کسی که شهوتی شده و نفس نفس میزنه، نمیدونم شاید میخواستی حس و حال داستان رو واقعی تر جلوه بدی.

0 ❤️

785884
2021-01-11 09:01:26 +0330 +0330

کاری به جزئیات داستانت ندارم
ولی همینکه با شوهرت بوده و نرفتی به هرکسی بدی بیای اینجا تعریف کنی 10 به هیچ از بقیه جلوتری

1 ❤️

785910
2021-01-11 14:04:47 +0330 +0330

کاری ب اینکه یه دستت تو شورتت بود و با دست دیگت مینوشتی ندارم
ولی تکلیف فیلم ترسناکی ک طرف داشت میدید چی شد؟

0 ❤️

785957
2021-01-12 00:10:23 +0330 +0330

مادرت و یعنی

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها