سلام به همه دوستان من ایمانم 17 ساله از تهران یه خاطره خیلی خوب رو میخوام واسه تون تعریف کنم امیدوارم لذت ببرید و همش واقعی هس …

خب سال پارسال بود که ماه اسفند ماه بود که من یه دختری به اسمه لیلا اشنا شدم تو نت بعدش چند روز از اشنایی مون میگذشت که شمارشو بهم داد منم گفتم ایول خودش با پایه خودش بحث دوستی رو کشید وسط که عید شد بعدش بهش اس دادم گفتم یه چیزی رو میخواستم بهت بگم گفت بگو گفتم ازات خوشم امده بیا رفیق شیم باهم گفت نه اصلا منم هی میگفتمو چرا من ازات خوشم امده فلانو بی سار اون هی میگفت نه من نزدیک 3 ماه بود که به این میگفتم بیا دوس شیم اونم هی میگفت نه و فحشم میداد اونم فحشه ناجور تا این که خرداد ماه شد از فکرش امدم بیرون یه چند ماهی بد ماه مرداد ماه شد که تو اف بی باز ادش کردم که گفتم سلام گفت بهبه چه عجب یادی از ما کردی گفتم من همیشه یادی از تو میکنم ولی تو نه گفت عجب !!! گفتم بله باهم یزره حرف زدیمو تا چند روز گذشت نمیدونم چی شده بود که همش از اون روز شروع شد یه روز بعد از ظهر بود که بحث سکسی رو تو یاهو کشیدم وسط که گفت اگه تنها باشیم چیکار میکنی ؟ منم یه نیشخند زدم :دی گفتم هیچی کارای خوب گفت نه دیگه بگو منم که از خدا خواسته بحث سکسی کشوندم بد گفت واقعا دوس داری پردمو بزنی و ماله تو باشم ؟ گفتم اره گفت خیلی دیونه ای بعدش گفت من میرم کار دارم گفتم باشه صبحش ساعت 11 اس داد اگه تنها باشیم چیکار میکنی گفتم ااااااااااا لیلا تویی گفت اره شمارشو یادم رفته بود بد حذفم کرده بودم تو گوشیم بد که اس دادیم گفت ایمان ببخشید قبلا من اذیتت میکردمو فلان منم گفتم اشکالی نداره عزیزم اینا همش یه تجربه هس منم دوست داشتم و الانم دارم گفت چی ؟؟؟؟؟؟ جدی میگی ؟؟؟؟؟؟ گفتم اره الانم دارم گفت میخواستم هفته پیش میخواستم بهت اما تو یکی دیگه رو میخواستی گفتم نه اون که خودش دوس پسر داره دیگه بحث اونم تموم شد گفت باشه گفتم حالا چی گفت ایمان میخوام دیونت کنم میخوام اینه خودم روانیت کنم گفتم یعنی چی گفت میخوام باهات باشم گفتم جدی میگی ؟؟؟؟؟ گفت اره .اقا ماام از خداخواسته گفتیم باشه و خیلی هم خوشال شدم چون لیلا یه دختر سکسی هس بد که رفیق شدیم شبش باهم سکس چت کردیم ما کلا 1 هفته بام دوس بودیم بد تموم کردیم و این 1 هفته هم همش شبا سکس چت میکردیم تموم کردیم رابطه رو که 1 ماه گذشت بد من از کیرم عکس گرفتم بردم دادم رفیقم گفتم اینو ببر بده به لیلا لیلا هم دید گفت واااااااااااااای دهنتو ایمان این چی بود بهم دادی 1 هفته همش داشتم نگاهش میکردم میخندیدم بهش گفتم این که چیزی نیس یدونه دیگه هم گرفتم آبم امده گفت اونو که بدی 1 سال منو شاد کردی بعدش یزره حرف زدیمو دوباره بحث کشید به سکس بهش گفتم لیلا گفت بله گفتم بزار بیام باهم حال کنیم اولش یزره میگفت نه فلان بی سار دستت درنکنه تو بیای من 100 درصد پردمو از دست دادم گفتم نه مگه خرم گفت 2 تا مون خریم من حشری بشم هیچی دسته خودم نیس بعدش یزره منت کشیو کس لیسی اکی رو ازش گرفتم منو میگی خوشال شدم اخر هفته بود که 5 شنبه می شود پاشدم رفتم محله شون محله شونم ساوه میشود که رفتم اونجا دیدم با رفیقاش امدن گفتم اوه اوه اینارو واسه چی اورده بد امد جلو سلام احول پرسی کردیم بد بهش گفتم اینارو چرا اوردی گفت اااااا دیونه این رفیق مامان باباش نیستن کیلد اورده واسمون گفتم اهان ایول دستش درد نکنه بد رفتیم باهم با اونا هم سلام احوال پرسی کردم منو لیلا رفتیم خونه خالی !!!
درو که باز کردیم رفتیم تو حال بغلش کردم اونم منو بغل کرد از هم لب گرفتیم بد منو پرت کرد رو مبل گفت همونجا بشین خودش رفت عقب تر
لیلا قبلا بهم میگفت رقص سکسی بلده بد شروع کرد به رقص سکسی و دونه دونه در اوردن لباساش منم همینطوری خشکشم زده بود کیرمو دست نمیزدم تا ابم نیاد بد در اورد امد سمته من شلوارمو که در اورد من دستو پاهام میلرزید تو کیفش اسپری اورده بود زده به کیرم و شروع کرد به ساک زدن منم همینطور خشکم زده بود تا این که منم لباسمو کله شو در اوردم که خوابندمش کسه شو بخورم وااااااااااای یه کسی داشت که خیلی خوب بود سفید یزره هم صورتی من شروع کردم به خوردنه کسش دیدم صدا اهش در امد منم میگفتم جووووووونم اونم میگفت ول کن ایمان بسهههههه داغ شده بود حسابی بد کرم رو از کیفش در اورد ماشالا همه چی تو کیفش بود :دی
مالید به کیرم بعد سرکیرمو کرد تو کونش خودش عقب جلو یکم میرفت بد من تلبمه زدم تند تند پشت سره هم صداش که خیلی قشنگ بود وقتی اهو اه میکرد ادم حشری میشود چی در این حالی که داشتم میکردم مامانم زنگ زد تواین هیری پیری منم که حشری کامل بودم ورداشتم گفتم بله ؟ مادرم گفت ایمان کجایی گفتم با رفیقمم شب میام گفت امدی سره راحت چیز میز یادت نره بخری واسه شام گفتم باشه قطع کردم بد شروع کردم به کارم بد دیدم خیلی حشری شده لیلا ابش در امد ریخت رو فرشه خونه دوستش گفتم اااااااا نگاه ریدی به اینجا رفت پاشدم رفتم دستمال کاغذی ورداشتم پاک کردم ولی جاش مونده بود بعدش نزدیک 2 ساعت هی داشتم میکردمش و میخوردمش ابم که در امد ریختم تو کونت بد که یزره دوباره کردم ابه دومم رو خودش نشست ساک زد واسم که داشت می امد ریخت رو سینه ها با دهنش بد منم خسته و کوفته افتادم زمین امد رو خوابید یه نیم ساعت همینطوری لش کرده بودیم دوتایی مون بعد پاشدیم رفتیم حموم تو حموم هم 69 کردیم بازم ابمون امد خیلی حال داد که از حموم امدیم بیرون لباسامونو پوشیدم لب بازی کردیم بد ارایشه شو کرد رفتیم بیرون که از اون ور دوستاش تو پارک بودن که دوستش بهمون گفت خسته نباشین از عملیاته تون لیلا بهش گفت خفه شووووو دیونههههه بعدش من از اونجا با دوستاش و لیلا خدافظی کردم و به لیلا گفت دمت گرم شب تو یاهو میبینمت بعد رفتم خونه مون

این بود خاطره خیلی خوبه من امیداورم دوستان لذت برده باشین …