کون دادنم به فاعل افغان

1401/04/19

سلام ، یه خاطره مینویسم از فاعل افغانم
تجربه ساک زدن و لاپایی دادن داشتم . شبی که بعنوان کارگر دیدمش باهاش گرم گرفتم و شمارشو گرفتم ، تا کار تموم شد و گفتم خودم میرسونمت . توی راه هی توی گوشی عکس دخترای لخت نشونش دادم ، دیدم میخنده ، خوشش اومده بود ، گفتم فقط تو نخ دختری یا پسر هم خوشت میاد؟
گفت هرچی باشه فرقی نداره . خب اوکی رو گرفته بودم .
وقتی خواست پیاده بشه اکانت اینستا ازش گرفتم و رفتم .
سریع رفتم خونه یه اکانت ساختم و پیام دادم ، از عمد همون شب پیام دادم که بفهمه من میخوام بهش بدم .
پیام دادم و جوابم داد که باید ببینم ، عکس کونمو فرستادم ، خوشش اومده بود و اوکی داد ، قرار گذاشتیم فرداشب ، هنوز مطمئن نبود که منم ، فرداشب سر محل قرار منتظر بود که با خطم زنگ زدم و گفتم کارت دارم ، گفت الان وقت ندارم و منتظر کسی هستم (نمیدونست کون خودمم) به زور گفتم باید ببینمت ، سریع پیام اومد رو اینستام که یه ربع دیگه بیا ، رفتم پیشش و نشستیم تو ماشین ، داشتیم حرف میزدیم که منم گوشیمو باز کردم و جوری که بشنوه گفتم یه ربع دیگه؟ چرا یه ربع دیگه برم؟
یهو گفت چی؟! گفتم یکی از دوستام پیام داده میگه یه ربع دیگه بیا . گفت چیکارت داره ، عکس کونمو نشونش دادم گفتم اینو میخواد ، خندید گفت دوستته ، گفتم نه خودمم ، فکر نمیکردی اینقدر کونم خوشکل و زنونه باشه؟! گفت حدس میزدم تویی ولی مطمئن نبودم ، گفتم حالا بریم؟ خندیدیم و راه افتادیم ، رفتیم یه جای متروکه و پارک کردم ، سریع بی مقدمه کمربند باز کرد و شلوارو داد پایین ، منم بدون حرفی شروع کردم ساک زدن ، کیف میکرد ، منم که عاشق ساکیدن ، خوب بلند شد ، گفتم بیا بکن عزیزم ، اومد تف زد رو سوراخم ، هرچی گفتم لاپا قبول نکرد ، چون کیرش کوچک بود اوکی دادم ، با کیرش خوب تف رو مالید رو سوراخم ، آروم کیرشو کرد داخل ، همونجور بغلم کرد ، هی بوسم میکرد ، کم کم تلمبه شروع شد ، خیلی حرفه ای بود ، واقعا با کیر کوچکش خیلی حال میکردم ، آبش اومد و گفتم بریزه بیرون ، آبشو ریخت رو زمین و کیرشو تمیز کرد .
یه سکس دلچسب بهمین راحتی با فاعل درجه یک افغان
تجربه من میگه افغانها فاعلهای خیلی خوبین .


نصیر شده بود تنها فاعل برای من توی دنیا ، باهم خیلی خوش بودیم .
یه شب قرار شد بریم مکان پسرعموش عبدالله ، عبدالله نگهبان یه گاوداری و زمین کشاورزی بود ، یه اتاق با امکانات داشت ، جاش خوب بود ، منم به نصیر اطمینان داشتم و رفتم . رفتیم اونجا و داخل اتاق شدیم ، سه تایی نشستیم و عبدالله برامون شربت و آب خنک آورد ، خوردیم و عبدالله گفت من برم سرکشی کنم به گاوها و بعدشم برم سر زمین ، البته عبدالله میدونست برنامه چیه ، رفت که نباشه .
من و نصیر سریع افتادیم به هم و من مثل جنده ها براش ساک زدم ، لخت شدیم و خوابیدم و با تف افتاد رو کونم ، با تمام قدرت تلمبه میزد ، فکر کنم عبدالله صدای مارو میشنید😄 ، دیگه حرفه ای بودیم و کونم جای آب کیر نصیر بود ، آبشو ریخت داخل و همونجوری لخت خوابید روم و توی همون حالت استراحت کردیم ، بعد بلند شدیم و عبدالله اومد ، ما با شرت بودیم ، عبدالله هم که از قبل میدونست چه خبره با خنده میگفت چی شده با شرت شدین؟! هوا گرمه؟! کولر که روشنه .
ما هم میخندیدیم ، بعد از چند دقیقه چشمام از کیر نصیر برداشته نمیشد ، آخه بازم شق بود ، توی گوشش گفتم مگه دوباره میخوای؟!
گفت آره ولی عبدالله هست ‌
گفتم عیبی نداره ، واسه اونم ساک میزنم .
بلند شدم و نصیر از پشت چسبید بهم ، بهم میمالید و عبدالله هم فقط میخندید ، خواست بلند شه بره گفتم بشین میخوام ببینی کون میدم ، عبدالله هم نشست یا سرش تو گوشیش بود یا نگاه ما میکرد ، منم حالا زانو زده بودم جلوی نصیر و کیرشو میخوردم ، خوب ساک میزدم ، عبدالله داشت کیرشو میمالید ، به نصیر گفتم چرا میماله؟ مگه من چیکارم؟ نصیر هم با زبان افغانی بهش گفت که رامین خودش راضی هست و میخواد برات ساک بزنه و بلند شو بیا ، عبدالله هم با شوق بلند شد و سریع لباسارو کامل درآورد ، انگار از خداش بود ، اومد جلو و اونم بالای سرم وایساد ، دوتا کیر دو طرفم بود ، آخ چه فانتزی ، چه ساکی بزنم ، کیر عبدالله کلفتتر و بزرگتر بود از کیر نصیر .
بعد از یه ساک حسابی قمبل کردم و نصیر پرید پشتم گذاشت داخل ، عبدالله هم جلوم نشست ، نصیر از پشت میکرد و منم واسه عبدالله ساک میزدم ، نصیر بار دومش بود و خیلی کرد تا آبش اومد ، اما عجیب بود عبدالله هنوز آبش نیومده ، عبدالله گفت منم بکنم آبم بیاد؟؟ نگاه به نصیر کردم و باهم اوکی دادیم ، عبدالله رفت پشتم و سوراخم آماده بود ، آروم گذاشت داخل و تلمبه زد ، عبدالله حدود یه ربع تلمبه میزد تا آبش اومد ، اونم ریخت داخل ‌.
بعدش سه تامون لخت خوابیدیم و من وسطشون بودم . هی دور میخوردم و کونمو به کیر یکیشون میمالیدم اما نایی نبود ، اون شب حس عجیبی داشتم ، انگار کونم هوا میداد و باید با یه چیزی پلمپ میشد ، عبدالله انگشتشو کرد داخل و منم هی جلق میزدم ، یه بارم کیرشم خواب بود ولی چپوند جلو سوراخم ، خودمم هی انگشت میکردم ، توی اون حالت تحریک عجیبی داشتم و دوبار آبم اومد ، آخر سر هم شرتمو گذاشتم تو سوراخ کونم تا رسیدم خونه .
انگار هنوز دلم میخواست کیر توش باشه ، اون شب فهمیدم کونی واقعی یعنی چی ، من دنبال یه ساک بودم ، بعد لاپا اضافه شد بعد سوراخ و آخرسر هم گروپ شد و اوبی شدم


نصیر یهو مجبور شد بره افغانستان ، من موندم و عبدالله ، توی واتساپ به نصیر پیام دادم و قرار شد با عبدالله باشم ، منو دایورت کرد رو عبدالله ، وقتی دیدم نمیخوان از تو دست خودشون در بیام خوشم اومد ، با عبدالله هماهنگ شدم و تقریبا یک شب درمیون اونجا بودم ، عبدالله کیرش خوش ساک بود دیرارضا بود ، خیلی با هم صمیمی بودیم و توسط عبدالله به بزرگترین علاقم یعنی زنپوشی رسیدم ، شب اول عبدالله انگار واقعا زنش بودم و نمیزاشت برگردم ، تا میگفتم برم یه دست دیگه منو میکرد ، اون شب تا شش صبح پیشش بودم ، توی سکس واسه عبدالله خیلی ساک میزدم و اونم دوست داشت . بیشتر به هم میومدیم ، خیلی بهم محبت میکرد ، دیگه بعضی شبا پیشش میخوابیدم ، کیرش برام مثل پستونک بود ، پیش اومده بود که کیرش توی دهنم بوده و خوابمون برده ، عبدالله فاعل مورد علاقه من بود ، زیر کیرش صدام نازک میشد ، تا با شورت میدیدمش حشری میشدم ، مثل قحطی زده ها کیرشو میخوردم ، با جون و دل ساک میزدم و تخماشو میخوردم ، کونم اینقدر آبیاری شده بود که فرمش بهتر شده بود ، یعنی واقعا کسی روی عکس تشخیص نمیداد کون پسره یا کون مال یه زن جاافتاده خوش اندام هست ، خودم که کونمو میدیدم افتخار میکردم که دارم اینجوری باهاش حال میکنم و بیکار نگذاشتمش ، عبدالله هم همه چیز منو دوست داشت و خوش بودیم .
تا اینکه اتفاق شوم افتاد
عبدالله هم رفت ، یه چند ماه گذشت و خیلی خودمو کنترل کردم ، دلم سکس میخواست توی همون اتاق ، با عبدالله و نصیر ، اما نبودن .
یه روز خیلی فیلم گی دیده بودم و بد زده بود بالا ، عصر بخودم رسیدم و تمام بدنمو کردم مثل آینه صاف و شفاف ، لباس زیر زنونه هم پوشیدم زیر تی شرت و شلوارم ، ماشین رو برداشتم و رفتم سمت خارج از شهر و اتاق خاطراتم ، ساعت هشت اینا رسیدم ، رفتم اونجا و سراغ عبدالله رو گرفتم ، یه افغانی دیگه اونجا بود تا منو دید چشماش چهارتا شد ، گفت چیکارش داری؟ منم گفتم میخوام عروسش بشم ، خودشون میدونن یعنی چی ، اونم فکر کرد من بیخبرم گفت عبدالله رفته یک ساعت دیگه میاد ، منم رفتم و ساعت نه و نیم برگشتم ، رفتم گفتم اومد؟ گفت اره داخل اتاقه برو پیشش ، منم خودم میدونستم که دروغه و میخواستم به خودش بدم اما اون فکر میکرد مخالفت میکنم و میخواست نقشه بکشه ، رفتم تو اتاق و فورا چشمامو بستم و یاد خاطرات چند ماه قبلش افتادم ، یهو صدای در اومد و اون افغانی که اسمش محمد بود اومد داخل و درو پشت سرش قفل کرد ، گفتم چرا درو قفل میکنی؟ گفت عبدالله گفته مواظبت باشم تا بیای ، منم خندیدم و گفتم عبدالله که رفته افغانستان ، تعجب کرد و گفت تو میدونستی و اومدی؟ گفتم آره اومدم یکی بزارم بجای عبدالله ، سریع از رو شلوار کیرشو مالید و اومد جلو و میگفت من هستم ، منم که از خدام بود یهو دور خوردم و کونمو مالیدم رو کیرش ، اونم بغلم کرده بود و هی لیسم میزد ، سریع کشید پایین ، منم دور خوردم بساکم اما نذاشت زیاد بخورم ، شاید پنج ثانیه شد ، فقط خیسش کردم ، لباسامو که درآوردم با دیدن شرت و سوتین و جوراب شلواریم چشماش چهارتا شد ، خوابید روم و در حد بیست ثانیه تند تند تلمبه زد و آبش اومد ، آبشم خودش ریخت تو دستمال ، خیلی تو کف بود ، منم ضدحال خوردم و بلند شدم نشستم یه گوشه یهو صدای در اومد ، بیشتر خورد تو ذوقم و ترسیدم ، نفهمیدم چی شد و داشتم لباسامو میپوشیدم که یهو در باز شد و نزدیک به ۱۵ نفر افغانی اومد داخل ، (بعدا که شمردم ۱۳نفر بودن) تازه فهمیدم خودمم که خوابم و اینا نقشه بوده ، نگو یک ساعت دیگه بیا واسه هماهنگی با اینا بوده ، راهی نداشتم ، وسطشون مونده بودم ، یکی با مهربونی سکس میخواست یکی با خشم ، دوباره لخت شدم ، بدن سفید و خوشفرم و کون زنونم توی شرت و سوتین سبز و جوراب توری مشکی خودنمایی میکرد ، دست و پامو گرفتن و خوابوندنم کف زمین و افتادن به جونم و تمام بدنمو خوردن ‌و لیس زدن ، نوک سینه هام زیر زبونشون اینقدر تحریکم میکرد که عین جارو برقی کیراشونو میک میزدم ، هنوز با تصور اون لحظه خودارضایی میکنم ، فقط توی فیلمهای پورن دیده بودم چنین صحنه ای ، بعد شروع کردن یکی یکی کونم گذاشتن ، فقط خوبیش این بود که قبول کردند دوتا کیر نکنند داخل کونم ، دیگه نا نداشتم که ناله کنم ، اینا فهمیدن نقطه ضعف من خوردن سینمه دیگه همه جوره حال کردن باهام ، اون شب کونم مهمون ۱۳ کیر بود ، دوست نداشتم عمومی بشم ولی اونجا دیگه قسمت شده بود و راهی جز دادن نداشتم ، بعدش یه شماره خاموش بهشون دادم و فلنگو بستم ، ولی هنوز دوست دارم دوباره برم

نوشته: مفعول پرخاطره


👍 9
👎 10
32101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

884122
2022-07-10 01:31:04 +0430 +0430

میگم تو برو سفیر ایران در افغانستان شو!! هیرمندو درسته که بهمون میدن هیچ چهارتا از پاسگاه های مرزیشونو هم میزارن روش!!

5 ❤️

884187
2022-07-10 06:34:11 +0430 +0430

داستان قشنگی بود عزیزم منم خیلی دوست دارم مثل تو گروپ بدم

1 ❤️

884188
2022-07-10 07:02:38 +0430 +0430

من کون افغانی خیای دوس دارم

1 ❤️

884198
2022-07-10 07:48:43 +0430 +0430

کیر طالبان کونت دیوس عقده‌ای

1 ❤️

884246
2022-07-10 15:29:12 +0430 +0430

گی از بجنورد و اطراف
یا از گنبد و گرگان و اطراف
زیر بیست سال
سیسی
کم مو

1 ❤️

884270
2022-07-10 18:44:26 +0430 +0430

منم افغانی بکن میخوام
اهوازم

2 ❤️

884271
2022-07-10 18:47:36 +0430 +0430

افغانیا اینجورین دروع بگی یهو میریزن سرت من یسری به ۵ نفرشون دادم ولی اذیتم نکردن نوبتی میومدن اتاق و مسکردنو میرفتن نفر بعدی

2 ❤️

884282
2022-07-10 20:33:16 +0430 +0430

تو داستان اولی
تو ماشین داشتی می‌دادی
بعد آبش رو ریخت تو خیابون؟
برای من که جور در نمیاد، مگر اینکه ماشین رو کثافت‌بار کرده باشید 🤔

1 ❤️

884291
2022-07-10 21:15:21 +0430 +0430

اگه فاعل زیر ۲۲ سال افغان از تهران هست بهم پیام بده حاضرم هزینه هم بکنم.

4 ❤️

884310
2022-07-11 00:09:51 +0430 +0430

کی حال داره بخونه اینهمه رو

1 ❤️

884346
2022-07-11 02:12:08 +0430 +0430

ای کیرم تو کوس و کون همه ی افغانیا بی پدر اومدی با اسم ایرانی میخوتی خودتون افغانیارو مثلا خوب جلوه بدی شاشیدم تو کل افغانستان با حومه و ولایتاش

1 ❤️

884412
2022-07-11 11:22:39 +0430 +0430

تو که انقدر کیر افغانی دوس داری میدادی خواهر و مادرتم نصیر و عبدالله و اون ده پانزده نفر افغانی دیگه میگاییدن ابنه ای خان!

1 ❤️

884423
2022-07-11 12:00:43 +0430 +0430

خواهر سگ افغانتوگاییدم که به اسم ایرانی نیای اینجا کاستان بنویسی کسکش

2 ❤️

884461
2022-07-11 20:20:49 +0430 +0430

کیرم تو کص مادر هرچی افغانیه اینا تو ایران از ترس ما نفس نمیزنن بعد تو به ۱۵ تا افغانی کون میدی ای کیرم تو کص مامانت ابنه ای اونا که تخم همچین کاری ندارن ولی کیرم تو قوه تخیلت😐😐😐😐

3 ❤️

964559
2023-12-31 08:45:57 +0330 +0330

شاید نصیر و عبدالله راست گفته باشی ولی ۱۳ نفرو مثل سگ دروع گفتی

0 ❤️