...قسمت قبل
صبح که پاشدم آقا سامان رفته بود . تا چند روز بعد نه دیدمش نه خبری ازش شد . ولی حسابی تو کف کیرش مونده بودم . همش به یادش جق میزدم . چند بار از حامد سراغش رو گرفتم که گفت مشغول هست و میگه وقت نداره . تا اینکه بعد از دو هفته زنگ زد بهم و گفت چهارشنبه ساعت حدود دو ظهر بیا خونه من . فقط خیلی تاکید کرد به هیچ کس چیزی نگم مخصوصا حامد . اون روز خودم رو حسابی شیو و تمیز کردم .میخواستم حسابی بهش حال بدم . شورت سفید تنگ کوتاه و ، شلوار و تی شرت سفید ‌ رفتم به آدرسی که داده بود ‌ رسیدم دم آپارتمانش بهش زنگ زدم . گفت در رو باز می کنه ولی خیلی ساکت بیا بالا جلب توجه نکن . رفتم بالا . لای در باز بود . صدای پام رو که شنید سرش رو از لای در آورد بیرون و در حالی دستش به علامت سکوت رو لب و دماغش بود اشاره کرد که بیا تو . سریع رفتم تو . در رو پشت سرم بست ‌ خیلی آروم گفت کفشت رو در بیار . لخت با یه شورت سفید کوتاه وایستاده بود کنارم . کیرش حسابی تو شورتش شق شده بود و شورتش رو آورده بود بالا . سر کیرش از رو شورتش پیدا بود و داشت جلوی صورتم دل دل میزد ‌ دولا شدم کفشم رو دربیارم . دستش رو گذاشت رو کونم و شروع کرد مالیدن ‌. کیرش رو میمالید به سرم . کفشم رو در آوردم ‌ همون حالت که دستش رو کونم بود هدایتم کرد تو حال . وسط حال یه ملافه و متکا پهن کرده بود . یهو بغلم کرد و گفت جوووون چقدر منتظرت بودم ، مکان جور نمیشد . همینجوری داشت با دستش کمرم و کونم رو میمالید . دست انداخت تیشرتم رو کشید بالا و گفت در بیار اینارو زودتر تاقط ندارم . در حالی که داشتم لخت میشدم اطراف رو نگاه می کردم. خونه کاملا خانوادگی بود . عکس هاشون دوره اتاق و بود . . از تو عکس ها فهمیدم دو تا پسر داره که شاید چند سال از من کوچیک ترباشن . با شهوت داشت سینه و گردنم رو لیس میزد . گفت تو چقدر شلی پسر بجنب . همینطور چسبیده بود بهم. دکمه شلوارم رو باز کردم و شلوارم رو دادم پایین. با پاش شلوارم رو کشید پایین و شلوارم افتاد پایین . با پاش شوتش کرد کنار اتاق . یه نگاه به سر تا پام کرد و گفت جوووون چی ساختی تو . یهو شروع کرد لب گرفتن . واقعا دوست نداشتم . سیبلش میرفت تو دهنم و زبونش رو میچرخوند تو دهنم . دوتا دستش رو کونم بود برد زیر شورتم و دوتا لپ کونم رو گرفت و شروع کرد مالیدن ‌ همنجوری کشیدم سمت مبل و آروم نشستیم رو مبل . لبم رو ول کرد با لبخند و شهوت نگاهم میکرد ‌ یکم دست کشید رو سینه و شکمم و از رو شورت کیرم رو مالید و فشارش داد . یه آخ کشیدم و کمی پریدم بالا . بهم نگاه کرد و بلند خندید و گفت جووون چی شد دردش اومد این کوچلو. بعد لای پام رو باز کرد و نشست لای پام . دوتا دستاش رو نداخت دو طرف شورتم و کشید پایین . کیرم پرید بیرون . شورتم رو کامل از پام در آورد و پرت کرد کنار دیوار . یه نگاه به کیرم میکرد که داشت دل دل میزد و یه نگاه به صورتم و میخندید . با دستش کیرم رو محکم گرفت و با خشونت فشار میداد و بالا و پایینش می کرد و تو صورتم نگاه میکرد و میخندید. منم آروم آخ و اوخ میکردم با حرکت دستش بالا و پایین میشدم تا کمتر درد بگیره . گفت کونده چه جوری اینو انقدر صاف کردی . بعد همینجوری سرش رو برد نزدیک کیرم . داشتم با تعجب و شهوت بهش نگاه میکردم . یهو کیرم رو مالید رو سبیل و صورتش . زبری صورتش کیرم رو قلقلک داد . چشم تو چشم بود . دهنش رو باز کرد و خیلی آروم کیرم رو کرد تو دهنش . داغی و نرمی دهنش رفت توی تمام بدنم . یه آه بلند کشیدم . همینجوری که کیرم دهنش بود اشاره کرد و گفت هیسسسس یواش . دوباره شروع کرد برام خوردن و ساک زدن . رو زمین بند نبودم . خیلی وقت بود کسی برام ساک نزده بود و اینجوری بهم حال نداده بود . دستم رو کردم تو موهاش و شروع کردم با موهاش بازی کردن و آروم کشیدنشون . همینجوری با شهوت نگاهم می کرد . چشمام از شدت شهوت نیمه بسته و خمار شده بود . کیرم رو ول کرد و با زبونش همینطوری رفت سمت کونم . پاهام رو کشید جلو . کونم افتاد بیرون مبل . پاهام رو انداخت رو شونه هاش . با سر رفت تو کونم . همینطور شروع کرد لیس زدن و خوردن کونم . کم کم شروع کرد انگشت کردن تو کونم . با یه دستش داشت با انگشت تو کونم تلمبه میزد و با یه دستش کیرم رو گرفته بود و میمالید . ولو شده بودم رو مبل و از شهوت ناله میزدم . همینجور با خنده نگاهم میکرد و میگفت جووون حال میکنی ،آره ‌، دوس داری عمو رو . قشنگ سوراخم باز شده بود . سه نا انگشتش رو کرده بود تو آروم تلمبه میزد و بازی می کرد. بعد آروم انگشتش رو درآورد و کیرم رو ول کرد اومد کنارم نشست . داشتم از شهوت تند تند نفس می کشیدم و عرق کرده بودم . با خنده مثل یک آدم فاتح بهم نگاه می کرد . دوباره شروع کرد ازم لب گرفتن … بعد از کمی لب بازی تکیه داد به مبل و پاهاش رو از هم باز کرد و با سر به کیرش اشاره کرد و گفت برو پایین ببنیم چی کار می کنی ، آفرین پسر ، یکم مفید باش . رفتم لای پاش نشستم . شروع کردم کیرش رو از روی شورتش مالیدن و خوردن . هرزگاهی به صورتش نگاه می کردم . مردد بودم خودم باید شورتش رو دربیارم یا نه . همینطور از روشورتش لیس میزدم و میخوردم که خودش شورتش رو کشید پایین و گفت از پام درش بیار از پاهاش کشیدم بیرون و گذاشتمش کناررپاش رو مبل . کیرش جلوم تکون تکون میخورد . تازه داشتم کیرش رو میدیدم . همنطور که حدس میزدم یه کیر خوش تراش ۱۷ سانتی . سفت و شق . جلوم دل دل میزد . کیرش و تخماش کمی پشم داشت. با موهای شکم و پاهاش یکی شده بود ‌ سر کیرش رو کردم‌تو دهنم و شروع کردم ساک زدن و لیس زدن براش . همینطور زبون میکشیدم رو کیرش و سعی میکردم همش رو بدم تو دهنم . همش جا نمیشد . کمی بلند و کلفت بود . به صورتش نگاه کردم با خنده و رضایت نگاهم میکرد . از تلاشم خوشش اومده بود . دستش رو کرد تو موهام و آروم سرم رو فشار داد رو کیرش . کم کم فشارش دستش بیشتر میشد . کیرش میرفت تو حلقم . به سختی نفس میکشیدم و اوق میزدن. میخواستم سرم رو بکشم عقب که اون یکی دستش رو هم گذاشت رو سرم و گفت هی هی آروم آروم تو میتونی. دوباره سرم رو فشار داد رو کیرش . همه کیرش رفت تو حلقم . چشمام قرمز شد و داشتم خفه میشدم که سرم رو ول کرد . تا کیرش از دهنم اومد بیرون شروع کردم سرفه کردن و نفس نفس زدن . تف رو کیرش و صورت من پر شده بود . با خنده گفت چته ، نمیتونی یه کیر رو تا ته بخوری پسر ، تو چه به درد میخوری پس، بیا باید تمرین کنی . پاشد وایستاد بالا سرم دوباره سرم رو گرفت تو دستش رو فشار داد رو کیرش . کیرش رو کردم تو دهنم و شروع کردم براش ساک زدن اونم تو دهنم تلمبه میزد . کم کم داشت خشن میشد . به صورتش یه نگاه کردم . خنده از صورتش محو شده بود . چشماش رو بسته بود و داشت آه میکشید . بدنش داغ شده بود و کمی عرق کرده بود . تند تند تو دهنم تلمبه میزد و آه میکشید. هرزگاهی یه فحشی میداد و میگفت بخورش بخورش کونی ، خوب بخورش آره . صداش بلند شده بود پشمای کیرش میرفت تو دماغ و دهنم . دیگه حسابی تند شد تلمبه هاش و صدای آه و نالش بلند شد . فهمیدم آبش داره میاد . یه دستش به سر من بود و با دست دیگش کیر خودش رو گرفت و شروع کرد تند تند جق زدن و نصف کیرشم تو دهنم نگه داشته بود . یهو با یه آه بلند دهنم پر از آب کیر شد ‌ همینطور فریاد میزد و میلرزید بالای سرم . تمام دهنم پر از آب کیر شده بود و از کناره های لبم میریخت رو سینه و شکمم . آبش رو تو دهنم نگه داشته بودم . نمیخواستم قورتش بدم ‌ ولی یه مقدارش میرفت پایین . کیرش رو کشید بیرون و نشست رو مبل . داشت تند تند نفس میزد . حسابی خسته شده بود . من چند تا دستمال از تو جعبه که کنار ملافه بود برداشتم و دهنم و سینه و شکمم رو پاک کردم . ولو شده بود رو مبل و کیرش داشتت دل دل میزد و میخوابید . یک ذره آب کیر ازش آویزون بود ‌ با دست اشاره کرد به کیرش و گفت بی زحمت یه دستمال سر این هم بکش نریزه رو زمین . دستمال برداشتم و رفتم کیرش رو تمیز کردم . یکم حالش داشت جا میومد. دوباره لبخند کم رمقی رو صورتش شکل گرفت و گفت اوفففف عجب خالیم کردی پسر ، میخواستم بکنمت ، نتونستم خودم رو نگه دارم ، خیلی وقت بود اینجوری کسی برام ساک نزده بود ‌. هنوز شوری آب کیرش تو دهنم و گلوم بود . بوی آبش همه اتاق رو گرفته بود . پاشد رفت دستشویی خودش رو شست و اومد به رو به من گفت پاشو برو خودت رو تمیز کن این بو بره حالم بد شد . من رفتم توالت و خودم رو با سختی تمیز کردم . هر جایی که آب کیرش بود آب کشیدم ‌ دهنم و صورتم رو شستم و اومد بیرون . شورتش رو پوشیده بود و نشسته بود رو صندلی داشت میخورد . گقت خودت رو خوب خشک کن همه جا رو کثیف نکنی ، شورت رو بپوش بیا اینجا یه چیزی بخور . رفتم شورتم رو پوشیدم و رفتم کنارش . کیرم هنوز راست بود . یه مقدار شیر و عسل و خرما و اینجور چیزا قاطی کرده بود و داشت میخورد .با خنده گفت بخور جون بگیری کار داریم با هم . با ولع خاصی داشت میخورد . من یکم شیر ریختم و شروع کردم خوردن . وایستاده بودم کنارش. هرزگاهی نگاهی بهم مبکرد . میدونست آبم نیومده و هنوز حسابی حشری هستم . گفت خوب کیرم چطور بود ؟ آبم رو چطور خوردی ؟ بدت نیومد ؟ .آروم خندیدم و گفتم نه همه چیز خوب بود با خنده گفت از این کوچولوت معلومه که خوشت اومده . با دستش کیرم رو محکم از رو شورت فشار داد و خندید. بعد با دستش محکم زد رو لپ کونم و اون رو تو دستش فشار داد. دستش رو از لای شورتم برد تو شروع کرد با سوراخم و لپ کونم بازی کردن و گفت جووون چه کونی بکنم من امشب . انگشتش رو با خشونت فشار میداد تو سوراخم . دو تا دستام رو میز بود و آخ و اوخ میکردم . شورتم رو کشید پایین رو زانوم و دوباره شروع کرد انگشت کردن تو کونم . یکم دیگه از تنقلاتش خورد و در حالی که دهنش پر بود و انگشتش تو کونم بود گفت بریم . پشتم وایستاده بود و یه دستش رو شونم بود و یه دستش تو کونم . در حالی که شورتم رو زانوم بود رفتیم وسط حال رو ملافه ایی که پهن بود . گفت بشین . آروم با هم دراز کشیدیم رو ملافه . من به پهلو اون پشت من بود . دستش رو در آورد و یه ژل که کنار ملافه بود برداشت و شروع کرد مالیدن رو سوراخم و انگشت کردن .‌گفت باز کن لاشو . با یه دستم لای کونم رو باز کردم . با خشونت و شهوت انگشت میکرد . دوتا بعد سه تا انگشت . تلمبه میزد . با فشار دستش آه و اوه میکردم و جلو و عقب میشدم . گفت داری حال میکنی حسابی شیطون ، الان کیرمم میدم تو . با یه دستش شورت خودش و من رو رو کشید پایین و در آورد ‌. یکم ژل هم به کیر خودش زد کیرش رو گذاشت رو سوراخم و آروم فشار داد تو . من به پهلوم خوابیده بودم و اونم از پشت چسبیده بود بهم . سر کیرش رفت توم . کونم درد گرفت یه آخ کشیدم و یکم رفتم جلو . منو محکم نگه داشت و گفت صبر کن کونی یکم الان خوب میشه . کیرش رو یکم نگه داشت . سوراخم و کیرش هر دو دل دل میزدن . درد یکم آروم شد . شروع کرد فشار دادن تو . آروم عقب و جلو میکرد و فشار میداد . سرش بالای سرم بود و داشت منو با شهوت نگاه میکرد . از این که میدید دردم میاد لذت میبرد .
با یه دستم شروع کردم برای خودم جق زدن . گفت جوووون آره بزن ، حال کن با کیرم . شروع کرد گردنم رو خوردن و هرزگاهی ازم لب میگرفت . انقدر حشری شده بودم منم باهاش همکاری میکردم و لبش رو میخوردم. حسابی خوشم اومده بود. کیرش رو تا دسته جا کرده بود . کیرش داه و سفت بود. با دستش دستم رو گرفت و گفت نزن دیونه آبت میاد الان ، حالا باهات کار دارم . دستم رو از رو کیرم کشید کنار . با ناله و شهوت گفتم نمیتونم داره میاد . گفت خودت رو نگه دار الان زوده . سرش نزدیک سرم بود . نفسش میخورد به صورتم . سرم رو بلند کردم و اینبار من لبش رو گرفتم . زبونم رو میچرخوندم تو دهنش. دستم رو گذاشتم رو کیرم اونم دستش رو گذاشت رو دستم. فهمید دارم ارضا میشم. همینجوری تلمبه میزد تو کونم . نمیذاشت تند تند جق بزنم . تو دهنش آه میکشیدم. با زور دستم رو پس زد و کیرم رو محکم گرفت تو دستش. شروع کردم لرزیدن و ارضا شدن . کیرم رو محکم فشار میداد . با التماس و شهوت نگاهش میکردم و لبش رو میخوردم . با خنده گفت کثافت آبت رو آوردی بچه کونی ، نتونستی خودت رو نگه داری کونی ، آره ، آره بیار کیرم تو کونت بماشش کثافت . هنوز داشتم ارضا میشدم . ولو شدم رو زمین . بی حال شدم . داشتم نفس نفس میزدم . عرق کرده بودم . داشت با شهوت نگاهم میکرد و تلمبه میزد . دلم می‌خواست همه چیز همونجا تموم بشه . کونم درد گرفته بود و احساس می کردم سوراخم داره میترکه . اون تازه حشری شده بود . گفت جوووون حال کردی ها ، ببین چه آبی آوردم ازت . آبم رو مالید به شیکم و سینم . کمی هم مالید به کیرش . سرم رو زمین بود و داشتم یه طرف دیگه ای رو نگاه میکردم . فهمیده بود بی حال شدم . با دستش چونم رو گرفت بر گردون سمت خودش و شروع کرد ازم لب گرفتن . باهاش همکاری نمی کردم . اصلا توان و حوصله نداشتم . یکم لبم رو خورد و بعد با عصبانیت گفت هان چیه آبت رو آوردی فکر کردی تموم شده ، تو کونی نه من . با دو تا دستش مچ دوتا پام رو گرفت و پاهام رو داد بالا تا کلم . کامل رو سوار شده بود و شروع کرد تلمبه زدن تو همون حال . حسابی عرق کرده بود و حشری شده بود . زل زده بود تو چشمام و تلمبه میزد . نفسش میخورد تو صورتم . برای اینکه آبش زودتر بیاد باید باهاش همکاری می کردم . از استیصال و ناچاری و ترس . بهش لبخند زدم و شروع کردم با دستم سینه و شکمش رو مالیدن و با موهای بدنش بازی کردن . یکم آروم تر شد . کم کم لبخند کم رمقی رو لبش شکل گرفت . از چشماش معلوم بود که حسابی حشری شده و داره ارضا میشه . دستم رو رسوندم به سرش و شروع کردم با سر و موهاش بازی کردن . کم کم کشیدمش سمت خودم . کمی که نزدیک شد . سرم رو بلند کردم و لبش رو گرفتم . شروع کردم حسابی لبش رو خوردن و زبونم رو او دهنش چرخوندن . حسابی خوشش اومد . تو همون حالت جوووون جوووون میکرد. هر کاری میکردم آبش زودتر بیاد. با دستم بازو و ماهیچه هاش رو فشار میدادم . لبم رو ول کرد و با شهوت گفت آره آره ، داری حال می کنی ، بازم میخوایی ، الان برات میارم کونی من . منم گفتم آره بریز ، بریز تو کونم . دیگه از شهوت رفته بود هوا . ضربه هاش رو محکم میزد و عمیق . ترسیده بودم کمی . حالت چشماش و صورتش . که بالاخره دیدم دادش در اومد و شروع کرد به لرزیدن . آه بلند میکشید و میلرزید . کیرش رو تا ته کرده بود تو کونم و فشار میداد . عرقش زده بود بیرون و تند تند نفس نفس میزد . کیرش تو کونم دل دل میزد . یواش شل میشد . پاهام رو از رو شونش بلند کرد و انداخت زمین . کیرش که شل شده بود از کونم افتاد بیرون. خودش رو انداخت کنارم و رو کمرش دراز کشید . کاملا بی حال شده بود . کیرش رو میدیدم که دل دل میزنه و داره کوچیک تر میشه . یه قطره آب کیر ازش آویزون بود . سوراخم هنوز جمع نشده بود و نبضش میزد . با دستم کمی با سوراخم بازی کردم . حسابی گشاد شده بود . با بی حالی گفت پاشو برو خودت رو بشور نریزه اینجاها رو کثیف کنی . پاشدم رفتم توالت خودم رو خالی کردم و تا جایی که میشد تمیز کردم . اومد بیرون از توالت یکم بدنم خیس بود . همینطور دراز کشیده بود رو ملافه . با تندی گفت بیا رو ملافه وایستا تا همه فرش رو به گند نکشیدی ، بیا همین جا لباست رو بپوش زودتر خشک بشی . حسابی خسته و بی حوصله شده بود . اصلا نمیشد بهش نگاه کرد . لباسام رو از اینور و اونور اتاق پیدا کردم و پوشیدم . نمیدونستم چی کار باید بکنم که گفت اینجا هرچی دیرتر بشه ماشین سخت تر گیرت میاد . منم گفتم پس اگر اجازه بدین رفع زحمت کنم . گفت دمت گرم حال دادی ، خوش گذشت، حالا بهت زنگ میزنم ، خیلی خسته شدم . همینجوری که دراز کشیده بود دستش رو دراز کرد طرفم . باهاش دست دادم و از خونش اومد بیرون . تو تمام راه سوراخم دل دل میزد و کمی باد کرده بود . حس های متناقض یک کونی رو داشتم . شهوت ،لذت ، تحقیر . فقط کونی ها می‌فهمن. تو تمام راه کیرم شق بود . بهش که فکر می کردم دوباره حشری میشدم . هنوز مزه کیر و آب کیرش تو دهنم بود تصویر اون بدن مردونه پشمالوش جلو چشم بود .

نوشته: رضا