اولین تجربه گی سینا

1396/12/25

سلام دوستان سینا هستم ۱۷ سالمه قدم ۱۷۰ و وزنمم ۶۰ و دوستم جواد ۱۶ سالشه . همینطور که از اسم داستان پیداست ، داستان گی منو دوستم جواد هست . ( اگه اشتباه تایپی هست به بزرگواری خوتون ببخشد )
۲ سالی میشد میشناختمش تویی یه اردو بین مدارس از طرف سازمان انجمن … باهاش آشنا شدم .
پسر با حالی بود . خیلی سکسی و یه کون گنده داشت که همین منو دیونه خودش کرده بود.یه شب توی تلگرام براش یه جوک سکسی فرستادم (پیش خوم فک کردم الان موقع خوبیه برا مخ زنی ) چیزی نگفت .
چند روز بعد دیدمش رفتارش عوض شده بود، خیلی با اشوه و ناز حرف میزد . اون روز باهم قرار گذاشتیم بریم شهر بازی ، اونم قبول کرد . سوار اتوبوس شدیم وقتی رسیدیم خیلی خوشحال بودم چون بالاخره باهاش تنها و رو در رو بودم و میتونستم حسم رو بهش بگم . یکم بازی کردیم توی سینما 3D بودیم که وسط فیلم یهو بد جوری ترسید و از ترس خودشو سمت من جمع کرد (مثل این زن و شوهرا ) و گفت : سینا من میترسم ، پاشو بریم بیرون . منم چون دوسش داشتم و توی اون حال دیدمش چیزی نگفتم و رفتیم بیرون . وقتی اومدیم بیرون یهو گفت دستشویی داره و رفتیم سمت سرویس بهداشتی شهر بازی . جفتمون یه سری به عٌمر زدیم ،
من زودتر از اون اومدم بیرون . وقتی در سرویس باز شد و اومد بیرون دوباره همون حس شهوت ناک به سراغم اومدم نا خداگاه به سمتش رفتم یه بوس از لپش گرفتم . چیزی نگفت و در عوض اون کارم لباش رو روی لبام گذاشت و یه بوس آبدار کرد ، یه لحظه ماتمون برده بود . ( چون کسی تو دستشویی بود زود زدیم بیرون که شک نکنن ) خلاصه اون روز تموم شد . داستان سکس ما از تلگرام شروع شد . اوایل خجالتی بودیم ولی بعد استیکرا سکسی و داستان های گی (سایت شهوانی) ، عکس های سکسی رو برا همدیگه میفرستادیم . همینطوری روزا میگذشت تا یه روز که از کلاس زبان بر میگشتم (جمعه بود اگه اشتباه نکنم فرداشم تعطیل ب
ود ) که مامانم زنگ زد ، گفت که رفتن خونه بابا بزرگم ، منم برم خونه و وسایلامو بزارم بعد برم اونجا .
منم بهونه آوردم که تلکلیف دارم و ایناا ، بالاخره تونستم یه ۲ ساعتی وقت بخرم . قطع کردم . زنگ زدم به جواد ، گفت : الان جلو در انجمنه . گفتم برگرده سمت خونه ما تا بعد باهم بریم اونجا .
اونم قبول کرد .
منم تو ذهنم داشتم تصور سکس با جواد رو میکردم ک یهو رسیدم سر خیابان که خونمون اونجا بود . همین ک از ماشین پیاده شدم ، جواد رو دیدم ،دویدم سمتش و صداش کردم . برگشت سمتم و سلام و احوالپرسی ، راه افتادیم سمت خونه .
توی راه یکم از حال هوایی همدیگه پرسیدیم که یهباره ازش پرسیدم : نظرت راجب سکس بین خودمون چیه ؟ جا خورد !!! یکم پیچوند ولی نظرش + بود .

رسیدیم در خونه کلید انداختم در باز کردم ، بهش گقتم نمیایی بالا گفت : کسی خونتون نیست ؟! گفتم نه واس شما خالیش کردم ، جفتمون خندیدیم و رفتیم بالا .

اون جلو تر من از پله ها میرفت بالا که یهو دست انداختم لایی کونش و یه سیلی به لمبه هاش زدم . برگشت سمتم گفت : حالا درسته کسی خونه نیست ، شاید اینطوری کسی ببینه ( آخه خونمون ۲ طبقه هس ما طبقه دوم هستیم و پله سقف نداره) . منم گفتم : ن این ک توهم خوشت نمیاد . خندید و رفت بالا .
وقتی رسیدیم بالا من رفتم سمت جاکفشی تا کفشم رو در بیارم ، جوادم رفت روی تاب نشست .
کفشم و جوراب رو در آوردم و دستمم شستم تعارفش کردم بریم داخل .
دیگه فک میکردم کل داستان رو خونده که میخوایم چیکارکنیم . وارد خونه ک شدیم برگشتم سمتش و بغلش کردم . نگام به نگاش قفل شد .کیرم که شق شده بود افتاد روی کیرش ، شهوت توی نگاهامون موج میزد ک اونبار اون لباش رو روی لبام گذاشت و منو بیشتر تحریکم کرد . همینطوری رفتیم توی اتاق . انداختمش روی تخت خواب و دوباره شروع کردیم به لب گرفتن . بعد کم کم لخت شدیم . واییی چی میدیدم ؟ کونی که مدتها تو کفش بودم حالا جلو چشمام بود . جواد جلوم زانو و زد و سر کیرم رو تو دهنش کرد . زبون گرم و نازش سر کیرم رو قلقلک میداد . احساس کردم آبم داره میاد سریع از دهنش کشیدم بیرون . اونو خوابوندمش
روی تخت و پاهاشو دادم بالا و شروع کردم بازی با سوراخ کونش ، تنگ بود معلوم بود بار اولشه . بعد چند دقیقه بازی با سوراخش ، کیرم رو با کرم چرب کردم و آروم آروم کلاهک کیرم رو تو کونش کردم ( تعریف از خود نباشه کیرم ۱۷ سانته و یکمم کلفته) داخل نمی رفت . بالاخره با کمک خودش سر کیرم رف داخل !!! خیلی تنگ و گرم بود . اون موقع انگار کیرم داشت میسوخت( جوری ک اگ خودمو نگه نداشته بودم کل آبم رو تو کونش خالی میکردم ) یکم صبر کردم تا جا باز کنه و عشقم اذیت نشه ، آخه معصومت تو نگاهش منو شیفته خودش کرده بود بعد از ۲ دقیقه تحمل آروم شروع کردم به جلو عقب کردن ، چه حالی میداد انگار
تو آسمونا بودم داشتم رو ابر ها قدم میزدم ،برا جواد هم جلق میزدم که یهو آبش اومد ریخت رو شکمش … منم که ن قرصی ن اسپرسی ن چیزی زده بودم ، و بار اولمم بود سریع آبم اومد و جواد هم یه اهه بلند کشید و همه آبم رو تو کونش گندش خالی کردم .
چند دقیقه روش افتادم بعد بلند شدیم که خودمونو تمیز کنیم تا زودتر بریم ، تصمیم گرفتیم ک بریم حمام ،
اون جلوتر من رفت منم با کیر پژمرده پشت سرش میرفتم . بعد از این که دمایی آب رو تنظیم کردیم جفتمون رفتیم زیر آب همدیگر بغل کردیم ، کونشو میمالید بهم و با دستاش کیرم رو میمالید . سالار دوبار قد علم کرده بود . و بعد شروع کرد به ساک زدن ، چون بار دوم بود میخواست آبم بیاد یکم طول کشید . خلاصه آبم اومد اونو ریختم رو صورتش . (در ضمن جواد اصلا تو فاز ارضا شدن و اینا نبود . اینو خودش بهم گفت) همدیگر شستیم بعد از حموم اومدیم بیرون که مامانم زنگ زد . منم بهش گفتم جواد اومده اینجا داریم باهم درس میخونیم (ها جوون عمم) اونم مخالفتی نکرد و گفت دارن میرن خونه عمویی بزرگم و اینکه دیگه نمیخواد برم خونه مامان بزرگم .
منم تلفن رو قطع کردم . جوادم زنگ زد و انجمن رو لغو کرد همنطوری با مو های ژولیده پولیده وخیس رو تخت خوابیدیم ( البته لباس تنمون بود) خلاصه یکی دو ساعتی گذشته بود ک با صدایی مامان و بابام از خواب بیدار شدم . بعد از پرسیدن اوضا ، مامانم از جواد خواست که پیش من بمونه (آخه دیر موقع بود ) و زنگ زد به خانواده جواد که شب پیشمون بمونه . اون شب یکم دیگه هم با هم حال کردیم که اگه دوست داشتین داستانش رو میزارم…

عزیزان این داستان کاملا واقعی هست . هرکس هم نشانه شخصیت خانوادگی خودش هیت که چطوری نظر بده .
نوشته: سینا


👍 9
👎 1
3456 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

677626
2018-03-16 06:27:46 +0330 +0330

منم جواد میخوام…

0 ❤️

677631
2018-03-16 06:36:58 +0330 +0330

جوادو بیار واسم

0 ❤️

677645
2018-03-16 08:19:22 +0330 +0330

باز این مزخرفات ته داستان که بحث شعور و شخصیت رو میکشین وسط…خب…فک کن دوتا سناریو داریم…

یک،من میام و بهت فحش میدم و میگم که چقدر از کون کونک بازی بدم میاد و چند ساختمان معروف رو با کونت اشنا میکنم…البته رو این نکته که نوشتارت جدای غلط هات بد نبود و فقط موضوع داستان کیری بود هم تایید میکنم…

سناریوی دو،یکی میاد و ازت تعریف میکنه…اقای یکی ممکنه به کونت علاقه مند شده باشه و بخواد با مالیدن برات به داگ استایلی ترین حالت ممکن ازت پذیرایی کنه…

خب،تعریفت از شخصیت خونوادگی رو نمیدونم،ولی فکر کنم وضع من از اون یارو بهتر باشه…

0 ❤️

677682
2018-03-16 13:42:30 +0330 +0330

من فكر ميكردم اين واسه +١٨هستش

0 ❤️

677784
2018-03-17 14:35:12 +0330 +0330

بنویس بینم تهش قراره چی بشه !

0 ❤️

681690
2018-04-13 19:43:27 +0430 +0430

خوب بود منم باراول بایه همکلاسی خوشگل وتپل سکس کردم کیرش کوچیک بودولی خوب میکرد

0 ❤️