وقتی بابام سوراخمو دید

1403/02/15

جفت دستام زیر تشک رفتو یه احساس در شدید داشتم مربیم به سرعت اومد بالا سرم و گفت آرمین آسیب دیدی گفتم خیلی دستام درد میکنه آروم دستام کشید بیرون از درد زیاد از حال رفته بودم وقتی به خودم اومدم دیدم جفت دستامو گچ گرفتن
و تازه داستان زندگی سخت من که قرار بود ۴۰روز طول بکشه شروع شده بود
دیگه تمام کارای شخصیم با مامان بابام بود البته بجز دستشویی رفتن چون فرنگیمون خودشور داشت

شب اول خیلی درد داشتم و دکترم به بابام گفته بود اگر احساس درد شدید داشت این قرصو براش شیاف کنید
وقتی بابام متوجه شد که درد دارم گفت بذار قرصتو بیارم
وقتی اینو گفت فهمیدم که میخواد برام شیاف بذاره یهو دلم هوری ریخت چون خودم که نمیتونستم بذارم …. و وقتی به این فکر کردم که بابام الان قرار کونمو ببینه یه جوری شدم تو این فکرا بودم که بابام اومد تو‌اتاق و شیافم دستش و بهم گفت آرمین بهتره که حالت ۴دستو پا بشی که راحت شیاف بره تو من با یه مکثی گفتم باشه… تپش قلبم خیلی رفت بالا و هیجانی شدم … ولی اصلا تو ظاهرم نشون ندادم
وقتی حالت چهار دستو پا شدم بابا آروم شلوارو شورتمو تا اونجایی که سوراخم معلوم بشه کشید پایین نمیدونستم الان پشتم داره چه اتفاقی میوفته چون یکم با مکث شیافو‌گذاشت دم سوراخمو و آروم کرد توم و بعدش بهم گفت یکم تو همین حالت بمون که جذب بشه و همون لحظه شلوار و شورتمو کشید بالا و من برگشتم و بابام گفت مشکلی که نیست گفتم نه مرسی وقتی از لبه تخت بلند که شد بره احساس کردم راست کرده و چون شلوارکش جذب بود قشنگ برآمدگیش معلوم بود… (من تو بچگی یه بار تو حموم کیر بابامو دیدم یه کیر تقریبا بزرگ و تیره رنگ ) وقتی از اتاق رفت بیرون همش به لحظه‌ای که برام شیاف زد فکر میکردم و به شدت حشری شده بودم…. کم کم دردم آروم شد و خوابم برد و صبح دوباره با فکر دیشب که بابام برام شیاف زد بیدار شدم و فکر کردن بهش بهم لذت میداد
مامانم چون پرستاره این هفته باید شبا شیفت میموند و روزا کنار من بود تا وقتی بابام از سر کار برگرده …
در طول روز همش به این فکر میکردم که باید یه بار دیگه اون اتفاق بیوفته و بابام برام شیاف بذاره چون وقتی اونم راست کرده بود یعنی تحریک شده و خوش اومد … خلاصه شب شد و من با اینکه درد نداشتم ولی الکی به بابام گفتم من خیلی درد دارم بابامم که انگار منتظر شنیدن این حرف بود سریع گفت إ خوب بذار شیاف تو بیارم بزنم که اذیت نشی و وقتی اومد تو اتاق من پوزیشن داگی رو گرفته بودم
بابام گفت إ آماده ای گفتم آره فقط بابا دیشب که برام زدی هی احساس میکردم که داره در میاد گفت. بابام گفت إ پس خوب نرفته بوده تو شلوارکو شورتمو کشید پایین و بازم با یکم مکث شیافو گذاشت دم سوراخمو آروم فشار داد توم بعد گفت آرمین برای اینکه کامل بره تو یکم وازلین میزنم با انگشت فشار میرم که کامل بره تو من داشتم سکته میکردم از هیجان و حشری شدن … وازلینو مالید رو سوراخمو آروم انگشتشو کرد توم وای خیلی حس خوبی بود
انگشتشو دو سه بار عقب جلو کرد و بعدش گفت خب فکر کنم دیگه در نیاد و شلوارمو کشید بالا و من برگشتم بابام خیره شده بود بهم گفت خوبی گفتم آره خوبم بعد یکم مکث کرد گفت آرمین تو لیزر که میرفتی برای کل بدنت میرفتی یهو من شوک شدم گفتم آره چطور مگه گفت من فکر کردم کل بدن نیست ولی دیدم هیجات مو نداره گفتم آخه من کلا که کم مو هستم فقط بیکینیم مو داشت و زیر بغلم گفت بیکینی رو خوب اومدی و خندید گفتم خب اسم دیگه‌ای نداره
بعد بابام گفت حالا چه نیازیه که بیکینیت مو نداشته باشه گفتم همینجوری دوست ندارم دیگه چطور مگه چی شده حالا مگه گفت هیچی همینجوری پرسیدم اینو گفتو شب بخیر گفت و رفت از اتاق بیرون و من موندمو یه حشریت بی انتها….
روز بعدش…
مامانم وقتی داشت میرفت به بابام گفت امیر آرمینو ببر یه دوش بگیره و کلی سفارش …
مامانم که رفت بابام گفت آرمین میخوای دوش بگیری من که هنوز شهوت شب قبل توم بود و واقعا هم نیاز به دوش گرفتن داشتم گفت آره … گفت پس بیا که لباساتو در بیارم وقتی داشت لباسامو در میاورد از تنم فکر میکردم شورتمو در نیاره ولی در آوردو یه نگاهی به شنبولم هم انداخت و گفت برو داخل منم الان میام ….
وای باورم نمیشد بابامم لخت مادرزاد اومد تو …. چه کیری داشت بابا ۱۹۰ قدشه و چون مرتب ورزش میکنه خیلی هیکلش رو فرمه و یه کیره نیمه راسته تیره … به زور آب دهنمو قورت دادم و بابا اومد دوش آبو باز کردو شروع کرد بدنمو آب گرفتن و حواسش بود به دستام نخوره … بعد آبو بستو شروع کرد به لیف کشیدن من و وقتی رسید به کونم آروم لیفو برد لای کونم و بهم گفت که یه پامو بذارم لبه وان اینکارو کردم و با لیف سوراخمو هم کشید و گفت ولی آرمین تو باید دختر میشدی ن پسر گفت چرا؟! گفت آخه از پشت شبیه یه پسر نیستی گفتم واقعا گفت آره بخدا … من که شوک بودم سکوت کردمو چیزی نگفتم بعد چند مین بابام گفت آرمین یه سوال… تو حست به یه جنس مخالف چیه گفتم یعنی چی؟ گفت از لحاظ جنسی منظومه
اینجا بود که احساس کردم بابام شک کرده که من گی هستم… نمیدونستم واقعا باید چه کار کنم و چی جواب بدم… و یه حسی بهم میگفت راستشو بگو یه حسی بهم میگفت نکنه بد بشه…
گفتم خب مثل همه پسرا دیگه گفت یعنی گرایش داری گفت خب آره خیلی طبیعیه بعد گفت خب حالا حست به یه جنس موافق چیه؟
وقتی این سوالو پرسید تو ذهن گفتم خب اگه راستشو بگم شاید این یه راهی باش برای اینکه اون چیزی که تو ذهنم رو با بابام انجام بدم… و از طرفی هم شهوت بهم قالب شده بودو…. گفتم حس دارم گفت به جنس موافق تو حس داری اینجا سرم پایین بود و گفت حالا نه هر کسی ولی آره حس دارم …
گفت با کسی هم رابطه داشتی ؟! وای اصلا انتظار این سوالاتو نداشتم
یهو گفتم إ بابا حالا این چه سوالایه گفت به خدا نه دخالتی میکنم نه سرزنش فقط میخوام باهام دوست باشیو بهم بگی اینو که گفت گفتم قول میدی گفت آره به جون تو همه چی همینجا چال میشه…
گفتم آره رابطه داشتم گفت حدس میزدم گفتم واقعا گفت آره گفتم چطور گفت خب دیشب انگشتم خیلی راحت رفت تو این معلوم که قبلا باز شدی فقط به این شک داشتم که خودت با خودت ور رفتی که باز شده یا کسه دیگه…
گفت ببین آرمین من اصلا منعت نمیکنم چون بالاخره هرکسی یه حسی و یه نوع گرایشی داره ولی خیلی حواست باشه چون مریضی خیلی زیاده تو این مدل ارتباطا گفت: متوجه منظورم میشی گفتم آره
بعد گفت شده بدونه کاندوم هم رابطه داشته باشی گفتم دو سه بار گفت وای این خیلی ریسکیو خطرناکه قول بده که دیگه بدونه کاندوم رابطه نداشته باشی گفتم: باشه قول میدم
گفت آرمین با چند نفر تا حالا رابطه داشتی گفتم نشمردم گفت پس زیاد بوده که تعدادش یادت نیست …
بعد همو لحظه چشم به کیرش افتاد دیدم راست راست با اشاره کیرشو نشون دادم گفت آخه پدر سوخته مگه میشه اینجوری تورو دیدو راست نکرد من یه لبخندی زدمو آرو زانو زدمو نوک کیرشو زبون زدم و آروم بابام سرمو گرفتو کیرشو تنظیم کرد رو دهنمو شروع کردم براش ساک زدن ووای طعم بهشت میداد خیلی کلفت و بزرگ بود و به زور نصفش میرفت تو دهنم یه دو سه دقیقه ای برای خوردمو کلی تخماشو لیس زدم و منو برگردوند و گفت که داگی بشمو شروع کرد سوراخمو لیس زدن گفت سوراخ پسر صورتی نیده بودم که دیدم و همون لحظه کیرشو گذاشت دم سوراخمو آروم آروم کرد توم و سر کیرش کامل توم بود و آروم عقب جلو میکرد وای داشتم میمردم از شهوت احساس میکردم دنیارو بهم دادن وقتی کیرش رفت توم
انقدر حشری بودم که دردی احساس نمی کردم و کم کمک احساس کردم تا ته داره میکنتم و بعد از ۴-۵ دقیقه کردم خودشو سفت کرد رومو آبشو خالی کرد توم آروم کیرشو در آورد و گفت آخیش بعد از مدتها چه کونی کردم منم برگشتم و گفتم بعد از مدتها مگه قبل کون کردی گفت آره دیگه مامانت قبلا پا میداد ولی الان دیگه نه … گفتم آخی خب هر موقع کون خواستی من هستم دیگه خندیدو گفت پدر سوخته یهو نگام افتاد به کیرش که نیمه راست بود و ازش آب چکه میکرد

بعد از این اتفاق ماهی یکی دوبار با هم رابطه داریم و خیلی کیف میده…😍

نوشته: آرمین جوجو


👍 23
👎 53
47201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

982311
2024-05-04 23:16:01 +0330 +0330

دیسلایک اول

5 ❤️

982319
2024-05-04 23:53:55 +0330 +0330

عالی

1 ❤️

982327
2024-05-05 00:17:05 +0330 +0330

کثافت مطلق

1 ❤️

982333
2024-05-05 00:48:39 +0330 +0330

با جفت دست شکسته چطور چهار دست و پا شدی؟!یه داستان کسشعر به تمام معنا


982357
2024-05-05 02:53:56 +0330 +0330

بله

0 ❤️

982358
2024-05-05 02:54:38 +0330 +0330

بزار یه لایک بهت بدم حداقل 🖕

1 ❤️

982359
2024-05-05 02:55:08 +0330 +0330

عع این لایک نبود🖕🖕🖕🖕🖕

3 ❤️

982361
2024-05-05 03:10:31 +0330 +0330

روز به روز داستان های شهوانی کسشعرتز از قبل میشه و نشان دهنده تعطیل شدن مغز جوان های مملکت داره

3 ❤️

982363
2024-05-05 03:29:52 +0330 +0330

دستات شکسته بود و چهاردست و پا شدی و…
ملجوق ملعون

3 ❤️

982369
2024-05-05 04:58:46 +0330 +0330

جوووون چه بابای باحالی ایول

0 ❤️

982375
2024-05-05 06:13:55 +0330 +0330

چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده که شیاف را میخوره و قرصرا میکنه توی کونش

3 ❤️

982387
2024-05-05 10:13:55 +0330 +0330

بابات گفت که بدون کاندوم به کسی کون نده بعد خودش بدون کاندوم کونتو کرد و آبشم ریخت داخل ؟
تو که دو تا دستت داخل گچ بودن چجوری داگی شدی ؟ اصلا با اون وضع چجوری دوش گرفتی ؟ مگه میشه ؟
وقتی کون میدی یکی دو روز بعد سوراخت جمع میشه و میشه مثل روز اول بابات با یه انگشت کردن چجوری فهمید که کونت گشاده ؟ مگه اینکه دو سه ساعت قبل کون داده باشی که امکانش نیست
مفعولی که باباش کونش بزاره میشه کونی دروغگو

4 ❤️

982399
2024-05-05 12:34:47 +0330 +0330

چرتوپرت

1 ❤️

982407
2024-05-05 13:30:44 +0330 +0330
V2

اصلا مهم نیست که این داستان واقعی باشه یا دروغ ولی باید به شدت نگران این بود که این مدل تفکر ها آیا آسیب به جامعه میزنه یا نه؟
بالاخره شما دوستانی داری ! با افرادی در ارتباط هستی ! این تفکر شما امکان سرایت داره! یا حتی امکان داره شما تشکیل خانواده بدی ! بچه های شما با این مدل تفکر چه تاثیری بر اجتماع خودشون دارن؟

من نمی دونم واقعا آزادی مفهومش اینه که هرچی دلمون خواست بگیم؟
فرضا آزادی هست و یکی سکس با محارم خودش و دوست داره! محارمش هم راضی هستن!باشه ! برید تو خونه خودتون هرکار دلتون میخواد بکنید دیگه برای چی جار میزنی ؟

فرضا تو آمریکا بودی و این کار شما واقعیت داشت علاوه بر اینکه یه هفت هشت سالی باید میرفتی زندان ! تا آخر عمرت به عنوان مریض جنسی باید میرفتی دم در خونه همسایه ها تق تق تق در میزدی میگفتی من و بابام با هم سکس می کنیم! این یعنی حتی جامعه آمریکا هم رفتار شما رو یه جور بیماری می‌دونه !
حتی این مدل داستان نویسی و انتشارش می‌تونست حداقل برات یه جریمه نقدی چندهزار دلاری داشته باشه.

3 ❤️

982430
2024-05-05 19:27:01 +0330 +0330

در کشورهای اروپایی و آمریکایی سکس با محارم شدیدا مورد نفرت مردم هست حتی ازدواج با پسرعمو و دخترخاله و پسرعمه رو هم خیلی زشت میدونن ولی در ایران رابطه برادر با برادر که خیلی رایجه و در رتبه دوم رابطه برادر با خواهر هست ولی رابطه پدر با پسر من ندیدم

1 ❤️

982446
2024-05-05 22:12:04 +0330 +0330

سلام بچه مشهدم ۱۹ سالمه پرمویم ولی خیلی دوست دارم ساک زدنو تست کنم خیلیییی اگه کسی بود بگههه

0 ❤️

982454
2024-05-05 23:04:18 +0330 +0330

تو رو خدا دیگه رابطه ی پدر و پسری رو به گوه نکشید

بسسه دیگه

2 ❤️

982493
2024-05-06 01:50:18 +0330 +0330

میتونست بهتر باشه در کل خوب بود ولی ی جاهاییش الکی بود چون باید یکم سخت تر وارد رابطه می‌شدید ن اینقدر راحت

1 ❤️

982506
2024-05-06 04:16:51 +0330 +0330

با اینکه دروغ بود ولی جزو محدود داستانایی بود لایک کردم خوب بود 😂😂👌

0 ❤️

982518
2024-05-06 07:40:20 +0330 +0330

خوب بود بازم بنویس

1 ❤️

982524
2024-05-06 07:52:54 +0330 +0330

کونی خب بگو‌ کونیم چرا تقصیرو‌میندازی گردن بابات

0 ❤️

982567
2024-05-06 16:27:26 +0330 +0330

خاک تو سر چندشت

0 ❤️

982577
2024-05-06 17:06:34 +0330 +0330

کسکش کله کیر درسته اینجا ی سایت سکسیه ولی قرار نیس جنابعالی هرچی تو ذهن مریضت میگذره رو بیای اینجا بلغور کنی پدر حرمت داره احمق جون ریدم تو دهن اونی ک بهت نوشتن یاد داد ک بیای اینجا کسشر بگی چقد حقیری چقد پستی،بچه ها لطفا هیچ وقت با همچین کسشرایی حس نگیرید بخدا اینا همش با نقشه میان ک کانون خانواده رو خراب کنن حتی حیوونم این کارو نمیکنه از حیوونم کمتری

0 ❤️

982582
2024-05-06 17:38:35 +0330 +0330

ریدم تو این داستان . ابن داستانا تو ایران منفوره

0 ❤️

982590
2024-05-06 18:41:12 +0330 +0330

نظری ندارم

0 ❤️

982859
2024-05-08 14:43:50 +0330 +0330

خوب بود.

1 ❤️

982964
2024-05-09 07:59:10 +0330 +0330

سلام به همه
این داستان من بود و کاملا واقعی
بیا عکسامو ببین

اونجایی که دوستان گفتن چطوری با دست گچ گرفته داگی شدی
چرا فکر میکنید نمیشه؟

0 ❤️