سلام من اسمم شهرام قيافه خوبي هم دارم اين رو تمام دوستان و فاميل ميگم که شکل يک از هنر پيشه هاي هاليود هستم اين داستان رو که مي خوام براتون بگم تقريبا 3 سال پيش اتفاق افتاد ما از لحاظ مادي وضعمون خيلي خوبه من از خودم ماشين (زانتيا) دارم و يک آپارتمان خيلي شيک بهترين نقطه شهر با بهترين لوازم که فکرش و بکنيد تک پسر هم هستم و يک دونه خواهر که اون هم آلمان مامان و بابا هم نيمي از سال رو ميرن پيش اون خلاصه يک روز من تنها بودم و حوصلم سر رفته بود گفتم يک سر برم توي شبکه (چت روم) وقتمون بگذره همين جور که داشتم سرک مي کيشدم ديدم يک ايدي دختر وارد چت شد من هم نا خواسته بهش سلام کردم ولي جواب نداد من هم کم نياوردم ايتقدر پيله شدم تا جواب داد بعد با هم صحبت کرديم و با ناز و اکرا جواب من رو مي داد اسمش آزيتا بود و 26 سالش بود از من 3 سال کوچکتر بود با خودم گفتم اگر تو رو نکنم نامرد باشم!
از اين جريان 2 ماهي گذشت و کار من اين بود که هر روز ساعت 12 ظهر بيام و با اون چت کنم تا آخر با هزار کلک شماره بهش دادم و اون هم بعداز 2 هفته زنگ زد باز هم اين جريان 1 ماه طول کشيد باز هم تحمل کردم تا اينکه يک روز خودش گفت نمي خواي هم رو ببينيم من هم قبول کردم قرار گذاشتيم همون روز ساعت 9 توي يک رستوران آقا من توي کونم عروسي بود که ببينيم اين چه شکليه خلاصه رفتم و همونجايي که قرار گذاشته بوديم ديدم بله يک خانم با همون مشخصات نشسته ولي اصلا خوشگل نيست و خيلي صورت معمولي داره سلام کرديم و ديگه هيچي نگفتيم غذا خورديم و بدون اينکه حرفي زده بايم خداحافظي کدم و رفتم حساب کردم و اومدم خونه و با خودم گفتم اي کير توي اين شانسه من با اينکه هميشه از اين لحاظ خيلي خوش شانس بودم ولي اين سری خيلي بد بود اون شب خيلي توي فکر بود که با اون حرفهايي که به من زده بود نمي خورد با خودم گفتم ولش کن مهم نيست ساعتهاي 1 شب بود که ديدم موبايلم داره زنگ مي خوره نگاه کردم ديدم شماره همونه جواب ندادم ولي ول کن نبود خاموشش کردم و نشستم به مشروب خوردن تا سپيده صبح مي خوردم نفهميدم کي خوابم برد نزديکهاي ظهر بود که از خواب بيدار شدم و اول موبايلم رو روشن کردم چون منتظر تماس يکي از دوستهاي کاري بودم رفتم دوش گرفتم ديدم داره زنگ مي خوره اومدم نگاه کردم ديدم باز آزيتاست اينقدر تماس گرفت ديگه کلافه شدم جواب دادم
نوشته: شهرام
باورهاي ما ناشي از تمركز ذهن ما بر روي هر ايده ايست! گاهي اوقات در شرايط زير پوستي يك فرديكه در بندرعباس زندگي ميكنه و به اصلاح صاحب لنجه، بسيار پولدارتر از فرديه كه در بهترين نقطه پايتخت ساكنه! اما باور اكثريت بر اينه كه فرد شماره 2 وضعيت مالي بهتري داره كه اين فقط يك باور بي اساسه!
دوست عزيز گاهي اوقات در باور ما جا ميوفته كه ما واقعا شخصيتي آماده، جذاب و پر پتانسيل براي جذب جنس مخالف داريم! اما گاهي بهتره با يك فلش بك ساده ببينيم آيا واقعا خوردن مشروب يا غرور كاذب واقعا ايده جالبي براي جذب يك دختره؟!
قطعا نه!
من توصيه اي براي جذب جنس مخالف نميكنم اما درخواست ميكنم حتي اگر آرزوهايمان را ميخواهيم به خاطره بنويسيم حدالامكان به خودمون احترام بذاريم و شخصيتي كه هستيم رو بكار بگيريم! نه اينكه حتي از خودمون شخصيتي كه آرزومونه، بسازيم!
اميدوارم در نوشته هاي بعديت، به خودت احترام بذاري.
با تشكر، silent evil
Project mng
ye noshabe vase khodet baz kon.akhe aldang honarpishe sinema onam america xantia savar mishe oskol?
اسم جدید داستان :
عقده گشایی
نتیجه گیری اخلاقی :
نویسنده کونی می باشد.
پند بزرگان :
همیشه به یافتن یک کس در چت روم امیدوار باشید
سوتی ها :
این قدر زیاد بود که ترجیح دادم توضیح ندم و فقط لیست کنم:
1- اعتماد کردن یک جنده به شهرام کونی توسط دختر کارگرشون
2- احمق بودن شهرام به دلیل اینکه صدای دختر کارگر رو با یک هلو تشخیص نمیدن
3- یک احمق ساعت 12 شب بدون اینکه بپرسه کی زنگ زده در رو باز کرده غافل از اینکه اسفندیار رحیم مشایی پشت در بوده و اومده که اونو بکنه
4- 15 تا دوست داره اما افتاده به خایه مالی یه دختر جنده که صیغه اش بشه
5- نصف شیشه ویسکی خوردن اون دختر؟؟؟؟؟ شاید تو اون شیشه آبجو بوده خبر نداشتی عزیزم
6 الی 1000 را به دوستان واگذار می کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عزیزم ! شهرام جونم ! عسلم ! بمیرم واست ! خیلی دلت میخواد خوشگل باشی ؟ درسته که شبیه میمونی اما سرت رو بگیر بالا،خودم زنت میشم ! گلم،خیلی دلت میخواد زانتیا داشته باشی ؟ خوب تو که فرقونم نداری جیگرم ! اما اشکال نداره،خودم یه پلاستیکیشو واست میخرم تا باهاش قان قان کنی !! شهرام جون،خیلی دلت میخواد که تک پسر باشی !؟ خوب حالا که نیستی و اندازه ی یه تیم فوتبال خواهر و برادر داری ! با این حال میتونی همشون رو بکشی تا تک فرزند بشی ! نفسم،خیلی دلت میخواد خونتون بالا شهر باشه ؟ خوب حالا که خونتون چاله میدونه،بین کثافتای عملی ! با این حا ل باید به آینده امید داشته باشی ! شاید تو قرعه کشی بانک،یه واحد آپارتمان با کلید طلایی برنده بشی !! اما نه ! نمیشه ! آخه تو که تو بانک حساب نداری ! یادم رفته بود که یک ساله حتی یه اسکناس هزار تومنی تنگ جیبت نبوده !! قربون شهرام هیچی ندارم برم !!
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
پای مرغ تو حلق همه ی آدمایه دروغگوی،متوهمه،بدبخته،اغده ایه،هیچی ندار !!
سلام به همه بچه های گل شهوانی
آقا ببخشید ما دخالت میکنیم
ولی داداش تو خودت باورت میشه این داستانی رو که نوشتی
میگم حتما برد پیت هستی آره
نه بابا من که میدونم مثل داستانت در پیتی
واقعا که
سلام اول اینکه من از حرفهای بعضی ها بیشتر از این داستان بدم اومد پردیس جان من بچه جنوب شهر نیستم وچاله میدون هم نیستم ولی هم احترام خودتو نگه دار هم واسه مردم احترام قایل شو مگه کست گذاشتن که ازشون عقده(نه اغده)داری بیسواد.بعدش هم باید بگم شهرام (هر چند شک دارم اسمت همین باشه)ولی جون مادرت بی خیال داستان نویسی شو تو هم جیش بوس لالا
قبلا این داستان رو خونده بودم
مطمئنی مال خودته؟
…
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺘﻤﺎ ﭘﺴﺮ ﺩﺍﻳﻴﻤﻪ ﭼﻮﻥ ﺍﻭﻥ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻮﺩﻡ ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ ﻫﺎ ﻣﻴﻮﻣﺪ …
میومد میکردت؟
…
ببین دوست عزیز من اصلا قصد بی احترامی ندارم ولی ریدم دهنت پفیوس
خیال کردی کی هستی جیسون استتام…یا بروس ویلیس
مادرقحبه کله کیری ننه کیردزد
امثال شماها هستین میرینین تو سایت
اون جنده ای هم که اومده بود مثلا نظر ریده بود باید بگم جنده خانوم
عقده(نه اغده)
تخمی تخیلی
سلام شهرام جان منم ميگم كه داستانت چاخانه يا ارزوهاته
لااقل كمي جالب تر بنويس تا باورپذيرتر بشه قصه هات طلا، مرسي
baw hadeaghal ye jori benevis ke ye koocholo ham ke shode beshe bavar kard
sharmande vali khili zaie bood
یعنی باباشاه هم مثل نویسنده خنگ نیست به جان خودم !
ای admin بی ناموس ، 10 تا پیغام دادم . همشو lock کردی!این یک خط که نوشتمو گذاشتی ؟ تو روح خودتو داستانهات !!!
mige viski rikhtam roo sinam oon az paayin az zire khaayehaam viski mikhord, taa injaa bishtar nakhoondam, aakhe aaghaa shahraam to aslan viski to omret khordi ke bedooni che tami daare?! faghat mikhaam begam ke kheili parti
یه مدت که اینجا داستان میخونی میتونی با چند خط اول بفهمی داستان در چه حدیه!
این داستان رکورد کیری بودن رو زد
جمله اول تموم نشده فهمیدم کسشره!!
kiram to ghiyafato polet.
kiram to familaton ke migan shabihe yeki az bazigaraye hooliwodi.
khbe nagoftan ona shabihe toan.
man ghiyafam mesle bazigaraye hooliwoode.albate az gedahash
koniye khali band.
shans avordi to mahle ma (shahrake valiasr)nisti va gar na khodam rozi 10bar mikardamet.
be gheyre khalaf karash.
kaharet to alman che gohi mikhore.
alman ye hashpa dasht …
7ta az pahash to kose khaharet
1pasham to konesh.
dige vajeb shod bezor yaghat konam
man dastaneto nesfe velesh kardam/chon akhare kos lisi.
ama hala ke sigari keshidamo kalam dagh shod goftam edamasho bekhonam./
khodayish dobare khondam ta jayi ke viski avordi…
koli khandidam.man to parke mahalemon bodam
ke didam hame behem negah mikonan…
goftam begam kiram to vojodet.akhe kos kesh ,be joz chanta az refigham khandeye mano kasi nadide bod.
kiram to sar dare mahalaton.
bache kojayi ke inghad por edeayi ta biyam to khiyabon bekonamet
عجببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببب
خیلی خودتو دسته بالا گرفتی بابا پیاده شو باهم بریم هههههههههههه
این جوری که نو داری پیش میری احساس میکنم الت تناسلیت نرسیده به 40 سالگیت احتیاج پیدا میکنه به جراحی پلاستیک :d (چون من همين الان 15 تا دوست دارم ) در ضمن شهرام خان اینم بگم دختری که واسه سکس میاد سمتت موقع قرار گذاشتن احتیاج به اعتماد داره که بخواد یکی دیگرو به جایه خودش بفرسته جلو ؟ =))
خواهشا دیگه ننویس خود شیفته…